خصوصی سازی در جهان
درآمدهای حاصل از خصوصی سازی بین سال های ۱۹۹۴ تا ۱۹۸۸، در مجموع به ۱۱۲میلیارد دلار آمریکا می رسد که ۴۰درصد آن سرمایه گذاری مستقیم خارجی است. اما همانگونه که در سالهای ۱۹۹۲- ۱۹۸۸ در مجموع ۸/۶۷ درصد درآمدهای حاصل از خصوصی سازی در آمریکای لاتین در واقع شکلی از بازپرداخت بدهی به بانکها بوده اند، برای اروپا و آسیای مرکزی در سالهای اولیه گذار به اقتصاد بازاری ۶/۱۷ درصد بوده است. به علاوه در حالی که سرمایه گذاری مستقیم خارجی به عنوان درصدی از فروش ناشی از خصوصی سازی در اروپا و آسیای مرکزی ۳/۵۵ درصد است، در آمریکای لاتین و کارائیب ۸/۱۹ درصد می باشد که این دو منطقه ۱/۹۶ درصد از کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی حاصل از خصوصی سازی در این دوره را به خود اختصاص می دهند و کمتر از یک درصد از کل سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز به منطقه آفریقای زیرصحـرا سرازیر شده است. بررسی دقیق تر داده ها نشـان می دهد که از مجموع ۸۶۹/۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی در آمریکای لاتین، ۵ میلیارد دلار به مکزیک سرازیر شده است.
خصوصی سازی در مجارستان، جمهوری چک و لهستان پیش از هر چیز، با جریان سرمایه های خصوصی (به عبارت دیگر جریانهای غیررسمی) همراه بوده است. خصوصی سازی در سالهای ۱۹۹۲-۱۹۸۸ در مجموع ۴۱/۷۳ درصد از کل سرمایهگذاری مستقیم خارجی در جمهوری چک و ۸۴/۶۴ درصد از کل سرمایهگذاری مستقیم خارجی در لهستان را جذب کرده است. در مجارستان بین سالهای ۱۹۹۲-۱۹۸۹ در مجموع ۲۴/۸۶ درصد از سرمایهگذاری مستقیم خارجی حاصل خصوصی سازی بوده است. برای سایر کشورها به استثنای پرو (۸۶/۴۱ درصد)، ونزوئلا (۲۵/۴۱ درصد)، آرژانیتن (۵۵/۳۵ درصد) و جامائیکا (۶۰/۳۳ درصد) سرمایهگذاری خارجی مستقیم، اساساً به دلائلی غیر از خصوصی سازی بنگاه های دولتی بوده است. برای مثال در مورد مکزیک، اگرچه ۵/۱۰۴۸ میلیون دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی از فروش بنگاه های دولتی پیشی می گیرد اما تنها ۴۵/۵ درصد از کل این نوع سرمایهگذاری به این بخش سرازیر شده است.
دراواسط دهه ۱۹۹۰ خصوصیسازی در کشورهای مجارستان، جمهوری چک، لهستان و روسیه به کانون توجه سرمایه گذاران غربی تبدیل گردیدند و این تغییر بی تردید موجب عدم سرمایهگذاری در کشورهای در حال توسعه کوچکتر شد. در واقع به نظر میرسد خصوصیسازی در این کشورها نیز شاهدی بر این ادعا باشد (صفار، ۱۳۸۷،۴۳)۱.
مجارستان: تا اواسط سال ۱۹۹۵، مجارستان ۵۳۶ شرکت را منحل، ۶۲۰ مورد را واگذار و ۹۲۴ شرکت بزرگتر را نیمه خصوصی کرد. در مجموع ۵/۳ میلیارد دلار از ۱۰ میلیارد دلار دارایی فروخته شد. دولت تقریباً ۵/۱۰میلیارد دلار از سهام ۷۴۰ شرکت نیمه خصوصی شده را حفظ کرد. حفظ حجم قابل توجهی از سهام این شرکتها توسط دولت، نگرانیهای گسترده ای را برانگیخت. اما در قانون خصوصیسازی مصوب می ۱۹۹۵، به این نگرانیها و دیگر موانع موجود بر سر راه این فرایند پاسخ گفته شد. برنامه خصوصی سازی طراحی شده از سوی دولت مجارستان تا پایان سال ۱۹۹۷ واگذاری نیمی از سهام باقیمانده در ۷۴۰ شرکت، همچنین اکثر سهام دولتی شرکت های رسانه ای، چهار شرکت توزیع گازو پنج شرکت توزیع برق را در بر می گرفت. در مجموع ارزش این دارایی ها تقریباً ۵ میلیارد دلار برآورد شد که موجب تقویت جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی به مجارستان تا پایان سال ۱۹۹۷ گردید (صفار، ۱۳۸۷،۴۴)۱.
جمهوری چک : در جمهوری چک، در مرحله دوم برنامه شاهد تکمیل خصوصیسازی در مقیاس محدود در پایان سال ۱۹۹۴ بودیم و واگذاری ۸۰ درصد از سهام بیش از ۳۰۰۰ شرکت بزرگ تا مارس ۱۹۹۴ کامل شد. از ۲۰۰ شرکت باقیمانده که قرار بود خصوصی شوند، دو سوم به صورت بخشی خصوصی شدند (همان منبع،۴۴)۲.
لهستان : فرایند خصوصیسازی در لهستان نسبت به مجارستان و جمهوری چک بسیار کندتر بود، چرا که دولت لهستان تمایل داشت تا فرایند، شکلی تکاملی به خود بگیرد، نه آنکه به صورت اجباری اجرا شود. در نتیجه ۱۳۵ شرکت تا پایان سال ۱۹۹۴ فروخته شد و خصوصی سازی انبوه در این کشور صورت نپذیرفت (همان منبع،۴۵) ۳.
سوالات یا اهداف پایان نامه :
اهداف تحقیق :
از آنجائیکه هر تحقیقی برای دستیابی به هدف و منظوری خاص صورت می پذیرد، در این تحقیق نیز با توجه به موضوع پژوهش که به بررسی تاثیر اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی می پردازد، اهدافی به شرح ذیل مد نظر است:
۱-۶-۱- اهداف کلی
- کمک به انجام بهتر و منسجم تر تحقیقات آتی و نهایتا رفع ایرادات و اشکالات احتمالی موجود در فرایند
خصوصی سازی .
- کمک به تبیین جوانب تصمیمات کلان اقتصادی با توجه به واقع شدن وضعیت اقتصادی کشور در
شرایط گذار از مالکیت دولتی به مالکیت خصوصی .
۲-۶-۱- اهداف ویژه
اهداف ویژه تحقیق به شرح ذیل بیان می شود:
-
- کمک به مدیران ارشد شرکت سهامی آلومینیوم ایران در برنامه ریزی، شناسایی و رفع نقاط ضعف احتمالی و بهبود بیش از پیش شاخصهای عملکرد (مالی و اقتصادی) و بهره وری (کارایی و اثربخشی).
- کمک به سهامداران و مالکان فعلی شرکت در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مناسب .