بر حسب خطر یا ریسک سرمایه گذاری:
از آنجا که منافع حاصل از سرمایه گذاری در آینده بدست می آید و نسبت به تحقق این منافع یقین وجود ندارد پس انواع سرمایه گذاریها با درجاتی از احتمال عدم تحقق منافع مورد نظر سرمایه گذار یا ریسک مواجهند. بر اساس اینکه میزان یا احتمال تحقق نیافتن منافع آتی (ریسک) چقدر باشد، سه نوع سرمایه گذاری را می توان از یکدیگر متمایز ساخت سرمایه گذاری با ریسک متناسب
سرمایه گذاری با ریسک نسبی بیشتر(سفته بازی)
سرمایه گذاری پر خطر یا ریسکی (قمار) سرمایه گذاری متناسب یا به طور خلاصه سرمایه گذاری، نوعی سرمایه گذاری است که ریسک آن متناسب با بازده ای است که از آن انتظار می رود. سرمایه گذاری با ریسک نسبتاً بیشتر یا سفته بازی، نوعی سرمایه گذاری است که در آن سرمایه گذار برای کسب بازده، ریسک بیشتری تقبل می کند و بالاخره سرمایه گذاری بسیار ریسکی یا قمار، نوعی سرمایه گذاری است که در آن فرد برای بدست آوردن بازده ای ولو بسیار کم، ریسک بسیار زیادی متحمل می شود.
اطلاعات حسابداری مالی بعنوان یک منبع اطلاعاتی مهم از ویژگی های شرکت، به نقش کنترل کننده -ی بازارهای سهام کمک می کنند. بنابراین، اگر کیفیت گزارشگری مالی مشکلات نمایندگی را کاهش دهد ، پس می تواند با افزایش توانایی سهامداران در کنترل مدیران و همچنین بهبود انتخاب پروژه و کاهش هزینه های تامین مالی، کارایی سرمایه گذاری را بهبود دهد.
همانگونه که در بیانیه مفاهیم شماره ۱ حسابداری مالی FASB توضیح داده شد، گزارشگری مالی باید” اطلاعاتی که برای سرمایه گذاران فعلی و بالقوه در گرفتن تصمیمات سرمایه گذاری منطقی، مفید هستند را فراهم بیاورد"(بند ۳۴) و ” اطلاعاتی را که سرمایه گذاران فعلی و بالقوه را کمک می کنند تا مقادیر، زمان بندی و عدم اطمینان در جریان های نقدی آینده را بسنجند، فراهم بیاورد"(بند ۳۷).بعلاوه، جریانهای نقدی مورد انتظار، یک ورودی مهم در بودجه بندی سرمایه شرکت است .
یکی از اهداف کیفیت گزارشگری مالی، تسهیل اختصاص کارآمد سرمایه است. یکی از جنبه های مهم این نقش، بهبود تصمیمات سرمایه گذاری شرکتهاست.با در نظر گرفتن کارایی سرمایه گذاری، وقتی یک سیاست کارآمد است که تمامی پروژه هایی که ارزش فعلی خالص (NPV) مثبت دارند شناسایی، تامین مالی و اجرا شوند و در همین حال تمامی پروژه هایی که NPV منفی دارند رد شوند.
در تحقیقات قبلی در مورد کارایی سرمایه گذاری و کیفیت گزارشگری مالی ، از معیار کیفیت اقلام تعهدی به عنوان نماینده ای برای سنجش کیفیت گزارشگری مالی استفاده شده است ( مک نیکولز،۲۰۰۲،ص۹۸)[۱] . استفاده از کیفیت اقلام تعهدی بر این حقیقت استوار است که اقلام تعهدی، تخمین هایی از جریانهای نقدی آینده هستند و وقتی این تخمین اشتباهات کمتری داشته باشد از درآمد که در محاسبه آن از مبنای تعهدی استفاده شده است می تواند تخمین صحیح تری از جریان نقدی آتی استفاده کرد.
رودریگو با بهره گرفتن از مدل سرمایه گذاری صرفه جو که سرمایه گذاری مورد انتظار را به عنوان عملکردی از فرصتهای رشد پیش بینی کرد و عدم کارایی سرمایه گذاری را به عنوان انحرافها از سرمایه گذاری مورد انتظار اندازه گیری کرد. بنابراین، هم سرمایه گذاری کمتر از حد(انحرافهای منفی از سرمایه گذاری مورد انتظار) و هم سرمایه گذاری بیشتر از حد(انحرافهای مثبت از سرمایه گذاری مورد انتظار) به عنوان سرمایه گذاری ناکارآمد به حساب می آیند.
او همچنین کیفیت گزارشگری مالی را به عنوان دقتی که گزارشگری مالی، اطلاعات درباره عملیات شرکت،مخصوصا جریان نقدی مورد انتظار شرکت را منتقل می کند تا بطور عادلانه سرمایه گذاران را آگاه کند، تعریف کرد.
کیفیت گزارشگری مالی بالاتر با کاستن از عدم تقارن اطلاعاتی به ۲ روش می تواند باعث بهبود کارایی سرمایه گذاری شود: ۱- کیفیت گزارشگری مالی، عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایه گذارا ن را کاهش می دهد و بنابراین هزینه سرمایه شرکت را کاهش می دهد.۲- کیفیت گزارشگری مالی، عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و مدیر را کاهش می دهد و بنابراین هزینه سهامداران را در کنترل مدیران کاهش می دهد.
رودریگو [۲] جهت محاسبه کارایی سرمایه گذاری ، ابتدا مدلی را پیش بینی کرد که سطوح سرمایه ای شرکت را پیش بینی می کند و سپس از خطای باقیمانده از این مدل بعنوان نماینده ای برای سرمایه گذاری ناکارامد استفاده کرد.
(۶-۲)
سرمایه گذاری کل( ) در این مدل عبارت است از: مجموع مخارج سرمایه ای ، مخارج تحقیق و توسعه و عواید منهای فروش ماشین آلات، تجهیزات و داراییهای ثابت ضربدر ۱۰۰ تقسیم بر میانگین کل دارایی ها می باشد. این مقیاس، از یک چارچوب مبتنی بر حسابداری استفاده می کند تا سرمایه گذاری کل را بعنوان تفاوت بین سرمایه گذاری کل و فروش دارایی پیش بینی می کند (ریچاردسون[۳]، ۲۰۰۶) .او همچنین سرمایه گذاری را بعنوان عملکردی از فرصت های رشد، که توسط Q- توبین و رشد فروشها اندازه گیری شده است، پیش بینی کرد. استفاده از Q- توبین بر این استدلال مبتنی است که وقتی بازارها کارا هستند، فرصتهای رشد باید سرمایه گذاری شرکت را توضیح دهند ( توبین [۴] ، ۱۹۶۹٫ هایاشی [۵] ، ۱۹۸۲٫ هابارد [۶] ، ۱۹۹۸)[۷]. با این وجود، از آنجایی که کیفیت گزارشگری مالی می تواند با سنجش اشتباه در Q- توبین رابطه داشته باشد، (یعنی شرکتهای با حسابداری محافظه کارانه ای بیشتر، احتمالا برای ارزش دفتری دارایی ها، ارزش کمتری قائلند) وی مدلی را پیش بینی کرد که با بهره گرفتن از رشد فروش بعنوان نماینده ای برای فرصت های سرمایه گذاری استفاده می کند. این رویکرد، جایگزینی برای نگرانی هایی مبنی بر این است که ارتباط بین کیفیت گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری ممکن است بصورت نادرستی توسط سنجش اشتباه در Q- توبین تحت تاثیر قرار بگیرد، استفاده شده است.
[۱]. Nikols
[۲] .Rodrigo.
[۳].Richardson
[۴]. Tobin
[۵]. Hayashi
[۶]. Hayard