نتایج به دست آمده از آزمون این فرضیه نشان می دهد که ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر پافشاری سهامداران و بازده دارایی ها (۰٫۱۷۰-)می باشد که این عدد در سطح خطای ۵% رابطه معناداری را بین این دو متغیر نشان نمی دهد . به دلیل آنکه sig آزمون بیشتر از پنج درصد می باشد در سطح اطمینان( ۹۵ % ) فرض H1 پذیرفته نمی شود و به عبارت دیگر وجود همبستگی بین این دو متغیر تایید نمی شود .در واقع می توان گفت که بین پافشاری سهامداران و بازده دارایی ها ارتباط معنی داری در سطح اطمینان ۹۵% وجود ندارد .
طبق نتایج حاصل از تحقیقات قبلی مانند الیاس الیاسیانی و جینگی جیا در سال ۲۰۰۹ منتشر شده در مجله بانکداری و امور مالی چاپ شده است وجود رابطه مثبت و معنادار بین پافشاری سهامداران نهادی و بازده دارایی ها تایید شده است از طرف دیگر بوشی ۱۹۹۸-۲۰۰۱ مستند کرد که مالکیت شرکت توسط سرمایه گذاران حقوقی با چرخه پرتفوی بالا ارتباط مثبتی با هدف های کوتاه مدت مورد انتظار شرکت دارد و احتمالا مدیریت هزینه تحقیق و توسعه (R&D) را برای دستیابی به هدف های سود کوتاه مدت کاهش دهد.
فرضیه فرعی دوم : بین تعداد دوره های مالکیت سهامداران وبازده دارایی ها ارتباط وجود دارد .
ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر تعداد دوره های مالکیت سهامداران و بازده دارایی ها (۰٫۲۴۸-)می باشد که این عدد در سطح خطای ۵% رابطه معناداری را بین دو متغیر نشان نمی دهد . باتوجه به خروجی های نرم افزار spss ،از آنجا که sig بیشتر از (۰۵/۰ )می باشد در سطح اطمینان (۹۵ % ) فرض H0 پذیرفته می شود فرض H1 رد می شود و به عبارت دیگر وجود همبستگی بین این دو متغیر تایید نمی شود .همچنین ضریب تعیین تعدیل شده با مقدار۰۴۲/۰،نشان می دهد که۴٫۲%از تغییرات بازده دارایی ها به تعداد دوره های مالکیت سهامداران می باشد .پس با توجه به موارد اشاره شده در بالا نتیجه می گیریم که ارتباط منفی دارای معناداری در سطح اطمینان ۰٫۹۵ نمی باشد و فرضیه رد می شود .
البته قابل ذکر است که در صورت کاهش سطح اطمینان به ۹۰% این فرضیه می تواند تایید شود .
طبق نتایج حاصل از تحقیقات قبلی مانند الیاس الیاسیانی و جینگی جیا در سال ۲۰۰۹ منتشر شده در مجله بانکداری و امور مالی چاپ شده است وجود رابطه مثبت و معنادار بین تعداد دوره های مالکیت سهامداران نهادی و بازده دارایی ها تایید شده است از طرف دیگر این گروه به همراه کونیه ایکس۲ در تحقیقی دیگر به وجود رابطه ای مثبت بین ثبات مالکیت سهامداران حقوقی (شرکتی) و هزینه بدهی پی برده اند ،چرا این به نطر منطقی می رسد که سرمایه گذاران حقوقی بلند مدت در موقعیت خوبی برای یاد گیری درباره شرکتهایی که مالک انها هستند، قرار دارند.هم چنینی انها یک انگیزه قوی برای نظارت دارند از انجایی که آنها می توانند منافع بیشتری از ان کسب می کنند علاوه بر این با پشتیبانی سرمایه گذاران حقوقی(نهادی)می توانندمدیران را از رفتار خودخواهانه جلوگیری کنند و تمرکز روی عملکرد شرکت را افزایش دهد .
فرضیه فرعی سوم : بین تعداد دوره های حفظ درصد مالکیت سهامداران(یا افزایش ان ) و بازده دارایی ها ارتباط وجود دارد .
ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر سود و بازده واقعی سهام (۰٫۲۹۰-)می باشد که این عدد در سطح خطای ۵% رابطه معناداری را بین دو متغیر نشان می دهد . باتوجه به خروجی های نرم افزار spss ،از آنجا که sig کمتر از (۰۵/۰ )می باشد در سطح اطمینان( ۹۵ % ) فرض H0 پذیرفته نمی شود فرض H1 پذیرفته می شود و به عبارت دیگر وجود همبستگی بین این دو متغیر تایید می شود . همچنین ضریب تعیین تعدیل شده با مقدار۰۶۵/۰،نشان می دهد که ۶٫۵ %از تغییرات بازده دارایی ها به تعداد دوره های حفظ مالکیت سهامداران می باشد .پس با توجه به موارد اشاره شده در بالا نتیجه می گیریم که ارتباط معنادار منفی و تقریبا ضعیفی را بین دو متغیر تعداد دوره های حفظ درصد مالکیت سهامداران (یا افزایش ان ) و بازده دارایی ها داریم و فرضیه تایید می شود .