بخش سوم : روش های اندازه گیری سرمایه فکری
۱-۴-۲- طبقه بندی روش های اندازه گیری سرمایه فکری
به اعتقاد ادوینسون و مالون، جایگاه ارزش از ادغام سه نوع سرمایه فکری فوق الذکر جهت نیل به نتایج مطلوب ایجاد می گردد. بنابراین ضروری است تا این سه نوع سرمایه سازمانی چنان با یکدیگر متعامل شوند که موجب ایجاد ارزش گردند(ادوینسون و مالون، ۱۹۹۷، ۷۱)[۱].
در حال حاضر سیستم های حسابداری تحت تأثیر عوامل سنتی کار، مواد وسرمایه مالی میباشد و اهمیت دانش بعنوان عاملی مؤثر در تولید و ایجاد ثروت نادیده گرفته شده است. این در حالی می باشد که نگرش واقع بینانه به اهمیت در حال گسترش سرمایه های ناملموس، نیاز ما را به ا ین سرمایه ها دو چندان نموده است. در محیط تجاری کنونی، اندازه گیری ارزش سازمانی با بهره گرفتن از روش های سنتی حسابداری ناکافی می باشد. روش های سنتی، ارزش نهفته در مهارت، تجربه، قابلیت یادگیری افراد و همچنین ارزش موجود در شبکه ارتباطات میان افراد وسازمان ها نادیده می گیرد. تلاش های زیادی جهت تشییع تفاوت میان ارزش بازاری شرکت ها انجام گرفته است. مشهورترین این روش ها روش ترازنامه نامرئی، کنترل دارایی های ناملموس و کارت نمره متوازن، روش ارزش افزوده اقتصادی، روش شاخص سرمایه فکری، روش کارگزار تکنولوژی، روش نرخ بازده دارایی ها، روش تشکیل سرمایه بازار ، روش سرمایه فکری مستقیم، روش جهت یابی تجاری اسکاندیا، روش های مالی و مدل مدیریت سرمایه فکری که در زیر به تحلیل ویژگی های هر یک از این روش ها توسط علی اصغر انواری رستمی اشاره خواهد شد:
۲-۴-۲- ارزش افزوده اقتصادی
در این روش از معیارهایی نظیر بودجه بندی سرمایه ای، برنامه ریزی مالی، تعیین هدف ، اندازه گیری عملکرد ، ارتباط با سهامداران و جبران خدمات تشویقی برای تعیین راه هایی که از طریق آنها ارزش شرکت افزوده یا کم می شود. نقاط قوت این روش همبستگی آن با قیمت سهام است. و عیب این روش پیچیدگی آن می باشد. از آنجائیکه این روش از دارایی های دفتری با اتکا به هزینه های تاریخی بهره می گیرد و ارزش دفتری نیز با ارزش بازار فعلی مطابقت چندانی ندارد ممکن است ارزش کم دارایی های ناملموس ، چندان مناسب نباشد.
۳-۴-۲- کارت نمره متوازن
این روش ابزاری را جهت ایجاد ثبات در استراتژی های آینده شرکت بدست می دهد. این روش شرکتها را قادر می سازد. تا نتایج مالی را همزمان با نظارت و کنترل در ایجاد ظرفیت ها و اکتساب دارایی های ناملموس که به آنها برای رشد در آینده نیاز دارند، دنبال کنند. این روش گذشته و حال شرکت را با آیندهاش مرتبط مینامید و ابزاری دراختیار مدیریت شرکت قرار می دهد تا استراتژی های گوناگونی را برای شرکت تعریف و آنها را کنترل نماید.
کاپلان ونورتون معتقدند که این روش نوعی سیستم اندازه گیری است که با بهره گرفتن از معیارهای کیفی، میزان استراتژی های به اجرا درآمده شرکت را نشان می دهد. این روش اهداف و معیارها را از چهار زمینه یا دیدگاه نشان می دهد این دیدگاه ها عبارت است از دیدگاه مالی، دیدگاه مشتری ، دیدگاه فرآیندها ، داخلی و دیدگاه نوآوری و یادگیری. این روش تا حدی ایستا بوده است و برای هر شرکت خاص می باشد.
۴-۴-۲- ترازنامه نامرئی
این روش به منظور نشان دادن دارایی های شرکت مبتنی بر دانش طراحی شده است. این روش در واقع توسعه ای در حسابداری منابع انسانی به شمار می آید. در این روش سرمایه فکری شرکت به دو دسته سرمایه فردی و سرمایه ساختاری تقسیم می شود. شاخص اصلی سرمایه فردی همان شایستگی حرفه ای و خبرگی کارکنان کلیدی که استراتژی های یک شرکت را تشریع می کنند، می باشد و سرمایه ساختاری شامل مزیت رقابتی یک شرکت و توانایی های کارکنان آن مانند شهرت، تجربه و روش های خاص تولیدی می باشد. این مدل مبتنی بر معیارهای کیفی است و توانایی ارزیابی کمی ارزش سرمایه فکری را ندارد.
[۱] . Edvinsson & Malone,1997,71
[۲] . Economic value - added
[۳] . Balanced scorecard
سوالات یا اهداف پایان نامه :
مهمترین اهداف انجام این تحقیق را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
۱- شناسایی انواع دارایی های نامشهود، طبقه بندی آنها و روش های اندازه گیری آنها
۲- بررسی تأثیر سرمایه های فکری برعملکرد سازمانها
۳- بررسی میزان سرمایه انسانی