دانشگاه شیراز
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد
بخش مدیریت
ارزیابی ریسک زنجیره تامین در صنعت لوازم خانگی استان تهران با بهره گرفتن از روش ترکیبی دلفی و تصمیم گیری چند معیاره
استاد راهنما:
دکتر مسلم علی محمد لو
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
امروزه توجه به فرصتها و تهدیدهای موجود در عرصه صنعت و تجارت و ارزیابی توان صنایع و شرکتها در رویارویی با عدم قطعیتها و ریسکهای موجود ضروری و مهم بوده و مدیریت ریسکهای زنجیره تامین بسیار حائز اهمیت میباشد. مدیریت ریسک، فرایند شناسایی عوامل ریسک، ارزیابی آنها و برنامه ریزی برای کاهش اثرات نامطلوب ریسکها میباشد. ارزیابی ریسک یکی از مراحل مهم مدیریت ریسک بوده و با توجه به وجود ریسکهای فراوان و نیز لزوم صرف بهینه منابع در زنجیره تامین، اهمیت زیادی دارد و نادیده گرفتن آن و حتی اجرای ناقص این فرایند ممکن است خسارات جبران ناپذیری را بر بخشهای مختلف زنجیره وارد کند. ارزیابی و رتبهبندی بندی ریسک، برتری هر ریسک را بر اساس شاخصهای مرتبط مشخص کرده و در نتیجه امکان ارائه پاسخ مناسب برای هر ریسک فراهم میگردد.
هدف این پژوهش، از یک طرف شناسایی و اولویت بندی ریسکهایی است که در صنعت لوازم خانگی استان تهران موجود است و از طرف دیگر رتبه بندی شرکت های منتخب تولید کننده لوازم خانگی در استان تهران می باشد. برای شناسایی ریسک ها در ابتدا مدلی عمومی در ریسک زنجیره تامین مبنا قرار داده شده است که 45 ریسک را معرفی کرده و به همراه 5 ریسک معرفی شده توسط خبرگان، به عنوان مدل مفهومی پایان نامه قرار داده شده است. این 50 ریسک توسط 10 خبره با رویکرد دلفی ارزیابی شده و در نهایت 31 ریسک که در صنعت لوازم خانگی احتمال وجود آن می رفت، شناسایی شدند. سپس ریسک های شناسایی شده با روش DANP ارزیابی شدند و ریسک تکنولوژی به عنوان مهمترین ریسک معرفی شد. در نتایج ویکور نشان داد شرکت امرسان و بعد از آن آبسال به عنوان کارخانه هایی که کمترین ریسک را در زنجیره تامینشان داشتند، معرفی شدند.
واژگان کلیدی: ارزیابی ریسک، زنجیره تامین، لوازم خانگی استان تهران، دلفی، DANP، ویکور
فهرست مطالب
چکیده أ
1-1-مقدمه. 2
1-2- بیان مسئله. 2
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش 3
1-4- اهداف تحقیق 4
1-5- سؤالات پژوهش 4
1-6- متغیرهای پژوهش 4
1-7-موانع و محدودیتهای تحقیق 5
1-8- خلاصه فصل 6
2-1- مقدمه. 8
2-2- بخش اول 8
2-2-1- زنجیره تأمین 8
2-2- 2- تعریف زنجیره تأمین 9
2-2-3- فرایندهای اصلی در هر زنجیره تأمین 10
2-2-4- یکپارچگی زنجیره تأمین 10
2-2-5- معیارهای عملکرد زنجیره تأمین 11
2-2-5-1- معیارهای کمی 11
2-2-5-2- معیارهای کیفی 12
2-2-6- مدلهای زنجیره تأمین 13
2-2-6- 1- مدل SCOR 13
2-2-6- 2- مدل میلتنبرگ. 14
2-2-7- مفهوم مدیریت زنجیره تأمین 15
2-2-8- مؤلفه های مدیریت زنجیره تأمین 15
مدیریت لجستیک در زنجیره تأمین 15
2-2-9- عناصر مدیریت زنجیره تأمین 17
2-2-10- ساختار زنجیره تأمین در صنعت لوازم خانگی 18
2-3- ریسک. 19
2-3-1- تعریف ریسک. 19
2-4- ریسک در زنجیره تامین 21
2-4- 1- تعریف ریسک در مدیریت زنجیرۀ تأمین 21
2-4-2- انواع کلی ریسک در زنجیره تأمین 22
1-ریسکهای خارجی 23
2- ریسکهای داخلی 23
2-4-3- مدیریت ریسک زنجیره تامین 24
2-5- مدلهای تصمیمگیری چند معیاره 25
2-5-1- مدلهای تصمیمگیری چند هدفه. 25
2-4-2- مدل های تصمیم گیری چند شاخصه. 26
2-4-3- بیمقیاس سازی 28
2-4-3-1- بیمقیاس سازی با بهره گرفتن از اقلیدسی 28
2-4-3-2- بیمقیاس سازی خطی 28
2-4-3-3- بیمقیاس سازی فازی 29
2-4-4- دستهبندی متدهای MADM. 29
2-4-4-1-مدلهای جبرانی 30
2-4-4-2- مدلهای غیرجبرانی 30
2-5- پیشینه پژوهش 30
2-5-1- پیشینه ارزیابی ریسک زنجیره تامین 30
2-5-1-1- پیشینه داخلی 30
2-5-1-2- پیشینه خارجی 31
2-6- جمع بندی پیشینه و چهارچوب نظری پژوهش: 41
2-7- خلاصه فصل 43
فصل سوم: روش شناسی پژوهش 44
3-1- مقدمه. 45
3-2- روش تحقیق 45
3-3- جامعه آماری 45
3-4- روش و طرح نمونه برداری 46
3-5- حجم نمونه و روش محاسبه. 46
3-5-1- حجم نمونه برای گروه دلفی (تعداد خبرگان) و تعیین درجه اهمیت شاخصها: 46
3-5-2- حجم نمونه برای کارخانه های لوازم خانگی: 47
3-6- مراحل و فرایند اجرای پژوهش 48
3-7- ابزار گردآوری داده ها 48
3-8- روش های تجزیه و تحلیل داده ها 49
3-8-1- روش دلفی 49
3-8-1-1- شیوه به کارگیری دلفی 50
3-8-2- DEMATEL. 51
3-9- نرم افزار های مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل اطلاعات پژوهش 61
3-10- بررسی وضعیت صنعت لوازم خانگی در ایران 61
3-11- خلاصه فصل 61
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها 62
4-1- مقدمه. 63
4-2- مرحله اول : شناسایی ریسکهای موجود در زنجیره تأمین لوازمخانگی 63
4-2-1- مراحل دلفی 65
4-2-1-1- دور نخست دلفی 65
4-2-1-2- دور دوم دلفی 67
4-2-1-3- دور سوم دلفی 68
4-3- مرحله دوم: بررسی درجه اهمیت و وزن ریسکهای زنجیره تأمین لوازمخانگی 69
4-3-1- بررسی درجه اهمیت ابعاد. 71
4-3-2 – بررسی زیر مؤلفهها- بعد ریسک طرف عرضه. 73
4-3-3- بررسی زیر مؤلفهها- بعد ریسک طرف تولید. 75
4-3-4- بررسی زیر مؤلفهها- بعد ریسک طرف تقاضا 76
4-3-5- بررسی زیر مؤلفهها- بعد ریسک طرف تهیه و توزیع. 78
4-3-6- بررسی زیر مؤلفهها- بعد ریسک طرف اطلاعات 79
4-3-7- بررسی زیر مولفه ها- بعد ریسک طرف محیط 81
4-3-8- جدول تلفیقی درجه اهمیت مولفه ها به تفکیک ابعاد و وزن کلی مولفه ها به همراه رتبه بندی مولفه ها 82
4-4- مرحله سوم. 85
خلاصه. 94
فصل پنجم: نتیجه گیری 95
5-1- مقدمه. 96
5-2- بحث و بررسی: 96
5-2-1- شناسایی ریسک های زنجیره تامین در صنعت لوازم خانگی 96
5-2-2- بررسی درجه اهمیت (اولویت) و وزن ابعاد و زیر مولفه های ریسک زنجیره تامین در صنعت لوازم خانگی و بحث در زمینه نتایج: 97
5-2-3- رتبه بندی شرکت های تولید کننده لوازم خانگی منتخب استان تهران 98
5-3- نتیجه گیری: 98
5-4- پیشنهادات و راهکارهای پژوهش 100
5-4-1- پیشنهادات کاربردی 100
5-4-2- پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی 102
پیوست ها 110
مقدمه
به دلیل افزایش عدم قطعیت در زنجیره تأمین و بروز عواملی نظیر مسائل سیاسی، نوسانات تقاضا، تغییرات تکنولوژی، ناپایداریهای مالی و حوادث طبیعی ، سازمانها برای کاهش آسیبپذیری و افزایش قابلیت تحمل زنجیره تأمین خود مجبور بهصرف منابع برای پیشبینی تقاضا، تأمین و عدم قطعیتهای داخلی سازمان شدند. توجه به این عدم قطعیتها و عوامل ایجادکننده ریسکها موجب شد تا مسئله مدیریت ریسک در زنجیره تأمین مطرح شود (وانانی[1] و همکاران، 2009: 16).
در این فصل در ابتدا به بحث و بررسی در خصوص بیان مسئله پژوهش پرداختهشده و در ادامه کار اهمیت و ضرورت پژوهش بحث شده و همچنین اهداف و فرضیات پژوهش بهعنوان شاکلههای فصل اول پژوهش بیان گردیده و در پایان نیز با تعریف متغیرهای پژوهش و بیان محدودیت ها و موانع ، این فصل خاتمه مییابد .
1-2- بیان مسئله
اخیراً سازمانها سعی دارند تا با ایجاد جریانهای فراوان و موازی اطلاعاتی و فیزیکی به سمت زنجیره تأمین پیشرفته و کارا حرکت کنند، تا بتوانند محصولات باکیفیت بالا تولید کرده و در زمان مناسب و روشهای مقرون به صرفه به مشتریان تحویل دهند(جاتنر [2]، 2005: 120).
آیتکن زنجیره تأمین را بهعنوان شبکهای از سازمانهای مستقل و مرتبط با یکدیگر تعریف کرد که با همکاری یکدیگر سعی دارند، مدیریت و بهبود جریان مواد و اطلاعات از تأمینکنندگان تا مصرفکنندگان نهایی را کنترل کنند (آیتکن[3]، 1998). مدیریت زنجیره تأمین به کنترل و بهبود جریان اطلاعات، مواد و پول در سراسر این زنجیره میپردازد (هلو و زکلی[4]، 2005: 5 ) و هدف آن، ایجاد ارزشافزوده، تولید محصولات باکیفیت بالا، کمهزینه و بهموقع بودن و درنهایت ایجاد ارزش برای مشتریان میباشد(فاوست و مگنان[5]، 2004: 67 ).
با توجه به اینکه؛ سازمانها همواره در معرض عدم موفقیت عرضهکنندگانشان در تأمین منابع لازم در موعد مقرر و یا باکیفیت و یا قیمت موردتوافق قرار دارند، با بزرگ شدن زنجیره تأمین، نرخ تأمین منابع لازم، نرخ تقاضای کالای تولیدی با نرخ فزایندهای به سمت عدم قطعیت حرکت خواهد کرد و موضع مدیریت و تقسیم ریسک در سراسر زنجیره تأمین از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد(نرمن و جانسون[6]، 2004: 438 ). بهطورکلی ریسکهای زنجیره تأمین بر خروجیهای زنجیره تأمین اثر میگذارند؛ بهعبارتدیگر، هر اختلال یا ریسکی در زنجیره تأمین، اثر مستقیمی بر ادامه عملیات شرکت و تحویل محصولات و یا خدمت به بازار خواهد گذاشت و تأثیر نهایی بر مشتری وارد خواهد شد(جاتنر، 2005: 122). در این شرایط مدیریت ریسکهای موجود در زنجیره تأمین برای ایجاد تعادل صحیح در سرتاسر زنجیره تأمین، تهیه بهموقع منابع لازم و درنهایت تحویل بهموقع محصولات به مشتریان، لازم به نظر میرسد و میتوان آن را یکی از ملزومات مدیریت موفق در این عرصه دانست. فرایند مدیریت ریسک بر شناسایی ریسکهای موجود و کاهش اثر نامطلوب آنها در زنجیره تأمین تمرکز دارد و از 4 فاز شناسایی، ارزیابی، کنترل یا مدیریت و ردیابی رخدادهای ریسکی تشکیل میشود(ریچه و بریندلی[7]، 2007: 303).
یکی از مهمترین مراحل مدیریت ریسک، ارزیابی و رتبهبندی عوامل ریسک است؛ زیرا با انجام رتبهبندی ریسکها، ارجحیت هر ریسک بر اساس شاخصهای تعیینشده؛ در مقابل سایر ریسکها مشخص و درنتیجه تصمیمگیرنده میتواند در مورد میزان تخصیص منابع موجود برای مقابله با هر ریسک برنامهریزی نماید. بهعبارتیدیگر با رتبهبندی این عوامل، مدیران این بنگاهها از طریق تخصیص بودجهی کافی و زمان لازم، آمادگی موردنیاز برای مقابله با هر یک از این عوامل برحسب اولویت و توان سازمان برای پاسخگویی به هر یک را کسب خواهند کرد. ازاینرو هدف از فاز ارزیابی ریسک، اندازهگیری ریسکها بر اساس شاخصهای مختلف از قبیل میزان تأثیر و احتمال وقوع میباشد. رتبهبندی ریسکهای زنجیره تأمین را میتوان به روشهای مختلف کمی و کیفی انجام داد. در سادهترین و درعینحال متداولترین حالت، رتبه ریسک را بر اساس حاصلضرب مقادیر احتمال و تأثیر به دست میآورند. یکی از مهمترین رویکردهای مدیریت ریسک، استفاده از فنون تصمیمگیری چند شاخصه میباشد (خلیلی، 1384: 194). لذا در این پژوهش هدف، پاسخ به این سوال است که ریسکهای موجود در زنجیره تأمین صنعت لوازمخانگی استان تهران به چه صورت می باشد؟
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
رقابتِ رو به رشد، از صنعت این را میطلبد که تمرکز بر شایستگیهای محوری و کاهش دامنهی عمودی تولیدکننده را توسعه دهد (افزایش دهد) که به بُعدی جدید از همکاری چندین شرکت در قالب زنجیرههای ارزشافزوده میانجامد. زنجیرههای تأمین امروزی (کنونی) به دلیل کثرت مشتریان، ارائهدهندگان خدمت و تأمینکنندگان مشترک (نسبتاً جهانی) دارای ساختار بسیار پیچیده و به هم وابسته هستند. درک و مدیریت ریسک تغییر در زنجیرهی تأمین مسئلهای پیچیده و موضوعی مهم در فضای کسبوکار (تجارت) میباشد(فول و همکاران[8]، 2011: 839). در فرایند مدیریت ریسک نخستین گام شناسایی ریسکهای زنجیرهی تأمین است. ولی وضوح و مشخص بودن ریسکِ نهفته در زنجیره تأمین تنها پیشنیاز مدیریت ریسک موفق (به عبارتی مؤثر) نیست. انتخاب سنجههای (پیشگیری یا تخفیف) مناسب، ارزیابی ساختاری و «ناحیه تأثیر» انواع مختلف ریسک را تشکیل میدهد ( چوپرا و شودهی[9]، 2004: 59). هرچند که جریانی غنی از ادبیاتِ (تجربی) مربوط به ریسکهای زنجیرهی تأمین و مدیریت آنها و ادبیات مفهومی در ارتباط با مفهوم جدید مدیریت ریسک زنجیره تأمین وجود دارد، اما ارزیابی این عوامل در صنعت لوازمخانگی صورت نگرفته است.