(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1. مقدمه
زمانبندی یکی از پرکاربردترین مفاهیم در سیستیمهای صنعتی و برنامهریزی تولید میباشد. پس از ارائه مفهوم برنامهریزی تولید در دههی ۱۹۷۰ تحقیقات آکادمیک زیادی در زمینهی زمانبندی خط تولید از دههی ۱۹8۰ انجام شد.
امروزه کارخانههای تولیدی با توجه به نقش تولید در بازاررقابتی، خود رادر محیطی کاملاً تغییریافته با گذشت زمان میبینند،ازجمله مهمترین تغییری که در بازار میتوان مشاهده کرد عبارتند از:
۱- افزایش تنوع تقاضای مشتریان
۲- افزایش درک وآگاهی عمومی مشتریان نسبت به شرایط بازار.
۳- تغییر الگوهای هزینهای.
۴- تغییر انتظارات اجتماعی.
۵- دشواری در تأمین منابع و هزینهها.
با توجه به تغییرات نام برده در بازارهای رقابتی، شرکتهای تولیدی سعی در تغییر استراتژی خود از تولید انبوه به سمت تولید دستهای و بهنگام با هدف انعطافپذیری جهت دریافت سفارشات مشتری دارند.
دراین فصل ابتدا مروری کلی بر انواع مسائل زمانبندی و تعریف ازمفاهیم اولیه زمانبندی خواهیم پرداخت سپس نگرشی بر روشهای بهینهسازی چندهدفه خواهیم داشت و در ادامه به بیان مسئلهی مورد بحثمان در این تحقیق وهمچنین روشهای حل آن خواهیم پرداخت. و در پایان این فصل به بیان اهداف- ضرورت انجام تحقیق و متدلوژی این تحقیق اشاره خواهیم کرد.
1-2.تعریف زمانبندی
زمان، همیشه بهعنوان یک محدودیت مهم واساسی در مسائل بهینهسازی مطرح بوده است.
به عنوان تعریف کلی میتوان زمانبندی را تعیین توالی یا ترتیب انجام کارها برای ارضای نیازمندیها و نیل به اهداف مشخص با توجه به محدودیتهای موجود دانست. و به طور دقیقتر میتوان، زمانبندی را تخصیص منابع موجود در طول زمان برای اجرای مجموعهای از وظایف تعریف کرد.
این تعاریف دو مفهوم کلی را در پی دارند: اول اینکه زمانبندی نوعی تصمیمگیری است که در جریان آن برنامهی زمانی را تعیین میکنند که پیامد آن را میتوان در تصمیمگیریهای دیگر نیز استفاده کرد و از سوی دیگر مبحثی نظری است که مجموعهای از اصول- مدلها- روشها و نتایج منطقی را در بر میگیرد.
1-2-1. ضرورت زمانبندی تولید
با توجه به پیشرفت روزافزون صنعت، منابع موجود برای پاسخگویی به صنایع حالت بحرانی به خود میگیرند. از جملهی این منابع بحرانی عبارتند از: ماشینآلات- نیروی انسانی و سایر تسهیلات.
زمانبندی روی چنین منابع بحرانی موجب ارتقاء کارایی، بهرهوری ودر نهایت سودآوری بیشتر صنایع میشود. از جمله فعالیتهایی که در زمینهی زمانبندی منابع انجام میشود عبارتند از: ترسیم نمودارها و دیاگرامهای ساده تا کار با الگوریتمها و نظریههای پیچیده.
یک برنامهی زمانبندی، زمان شروع پردازش هرکار روی هر ماشین و زمان پایان هر کار روی هر ماشین را تعیین کرده، یعنی نتیجهی فرآیند زمانبندی یک جدول زمانی برای کارها و ماشینهاست که در آن زمان شروع هر کاری باید بزرگتر یا مساوی با زمان ورود آن کار به کارگاه باشد و از طرفی اگر برای هر کار موعد تحویل مقرر شده باشد، آنگاه زمان پایان آخرین فرآیند مربوط به آن سفارش نباید از موعد تحویل مقرر تجاوز کند.
1-2-2. اهداف زمانبندی
معمولاً اهدافی که مراکز صنعتی در زمینهی زمانبندی فعالیتهایشان دنبال میکنند شامل دستیابی به موعد تحویل سفارشات (تولید بهنگام)[1] یا حداقل سازی زمان فعالیت خط تولید و یا حداکثرسازی تعداد خروجی و بهرهوری بیشتر از خط تولید و . میباشند که در جدول ۱-۱ تعدادی از این اهداف و معیارها معرفی میشوند که گاهی اوقات تعدادی از این اهداف در تناقض با همدیگر میباشند.
جدول ۱-۱.اهداف رایج در زمان بندی