با تغییر محیط شرکتها ، فعالیت های حاکمیت شرکتی نیز تغییر یافته اند . هر چند این تغییر در کشورهای مختلف متفاوت بوده است ، لیکن در اقتصادهایی که بانکداری ، بازار سرمایه و سیستم های حقوقی تغییرات چشم گیری داشته اند ، این تغییرات معمول بوده است .
یکی از مکانیسمهای کنترلی بیرونی مؤثر بر حاکمیت شرکتی که به طور جهان شمول دارای اهمیت فزایندهای میباشد، ظهورسرمایهگذاران نهادی به عنوان مالکین سرمایه میباشد. سهامداران نهادی دارای توان بالقوه تأثیرگذاری بر فعالیتهای مدیران به طور مستقیم از طریق مالکیت و به طور غیرمستقیم از طریق مبادلهی سهام خود میباشند. تأثیرغیرمستقیم سهامداران نهادی میتواند خیلی قوی باشد. برای مثال سهامداران نهادی ممکن است در قالب یک گروه از سرمایهگذاری در یک شرکت خاص خودداری نمایند و از این طریق موجب افزایش هزینهی سرمایهی شرکت شوند زیرا جذب سرمایه برای شرکتهای مزبور سختتر و در نتیجه گرانتر خواهد بود(ابراهیمی کُردلر،۱۳۸۶،۲۱).
طبق نظر گیلان و استارکس (۲۰۰۳) سهامداران نهادی و به ویژه سهامداران نهادی خارجی ، نقش اصلی را در در شکل گیری تغییرات در بسیاری از سیستم های حاکمیت شرکتی داشته اند (مهرانی و یگران۱۳۸۹،۲۵).
از دیدگاه نظری ، جایگاه سرمایه گذاران نهادی در حاکمیت شرکتی بسیار پیچیده است . از یک دیدگاه ، سرمایه گذاران نهادی یکی دیگر از ساز و کارهای حاکمیت شرکتی نیرومند را بازنمایی می کنند که می توانند بر مدیریت شرکت نظارت داشته باشند . زیرا آن ها هم می توانند بر مدیریت شرکت نفوذی چشم گیر داشته باشند و هم می توانند منافع گروه سهامداران را همسو کنند . راه هایی که بدان وسیله سهامداران می توانند بر مدیریت نظارت کنند عموماً در چارچوب نظریه نمایندگی معرفی میشود . هر روز بر اهمیت نقش نظارتی سرمایه گذاران نهادی افزوده میشود زیرا آنها بسیار بزرگ و با نفوذ شده اند ، و در عین حال تمرکز مالکیت به عنوان ساز و کاری مهم یاد میشود که مشکلات نمایندگی را کنترل می کند و حمایت از منافع سرمایه گذاران را بهبود میبخشد. با این وجود ، چنین تمرکزی می تواند اثرات منفی هم داشته باشد ، مانند دسترسی به اطلاعات محرمانه ، که عدم تقارن اطلاعاتی را بین آن ها و سهامداران کوچکتر ایجاد می کند . سرمایه گذاران نهادی همچنین می توانند تضادهای نمایندگی را به واسطه وجودشان در مقام کارگمار ( یا اصیل ) عمده ، وخیم تر کنند . اگرچه با رشد تمرکز مالکیت این مشکل هم بر طرف میشود (برجی،۱۳۹۱،۴۵).
گروههای پرشماری در حاکمیت شرکتی نفوذ دارند، در این میان سهامداران، به ویژه سهامداران نهادی نقشی مهمی ایفا میکنند. در بریتانیا چهار نوع اصلی از سرمایهگذاران نهادی عبارتند ازصندوقهای بازنشستگی۱ شرکتهای بیمه عمر، صندوقهای سرمایهگذاران مشترک[۱]
واحدهای اوراق بهادار و صندوقهای مشترک سرمایهگذاری. از دیدگاه نظری، جایگاه سرمایهگذاران نهادی در حاکمیت شرکتی بسیار پیچیده است. از یک دیدگاه، سرمایهگذاران نهادی یکی دیگر از ساز و کارهای حاکمیت شرکتی نیرومند را بازنمایی میکنند که میتوانند بر مدیریت شرکتی نظارت داشته باشند. زیرا آنان هم میتوانند بر مدیریت شرکت نفوذی چشمگیر داشته باشند و هم میتوانند منافع گروههای سهامداران را همسو کنند. راههایی که بدان وسیله سهامداران میتوانند بر مدیریت نظارت کنند عموماً در چارچوب نظریهی نمایندگی معرفی میشود. هر روز بر اهمیت نقش نظارتی سرمایهگذاران نهادی افزوده میشود زیرا آنان بسیار بزرگ و با نفوذ شدهاند، و در عین حال تمرکز مالکیت[۳] قابل ملاحظهای را به دست آوردهاند. البته، در نوشتههای حاکمیت شرکتی از تمرکز مالکیت به عنوان ساز و کاری مهم یاد میشود که مشکلات نمایندگی را کنترل میکند و حمایت از منافع سرمایهگذاران را بهبود میبخشد. با وجود این، چنین تمرکزی میتواند اثرات منفی هم داشته باشد، مانند دسترسی به اطلاعات محرمانه، که عدم تقارن اطلاعاتی[۴] را بین آنان و سهامداران کوچکتر ایجاد میکند. سرمایهگذاران نهادی هم چنین میتوانند تضادهای نمایندگی را به واسطهی وجودشان در مقام کارگمار (یا مالکی) عمده، که مشکلات برخاسته از جدایی مالکیت و کنترل را کاهش میدهد، وخیمتر کنند. اگرچه با رشد تمرکز مالکیت این مشکل هم برطرف میشود (حساس یگانه وپوریانسب،۴،۱۳۸۴).
سرمایهگذاران نهادی، میتوانند مشکلات کارگزاری را به دلیل توانایی،نفوذو تنوع بخشی حل و فصل نمایند. لذا به نظر میرسد که سرمایهگذاران نهادی، در مقام سهامداران شرکتها، هم علت و هم چاره یا راهحل مشکل نمایندگی را بازنمایی میکنند.
[۱] Unit trusts
۱ Investment trusts
۲ Ownership Concentrate
۳ Information asymmetry
سوالات یا اهداف پایان نامه :
-
-
- تعیین اثر افزایش سهامداران نهادی بر پیشگیری از درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
-
- تعیین اثر بالا بودن درصد مدیران غیرمؤظف بر پیشگیری از درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
- تعیین اثر انتخاب نوع حسابرس بر پیشگیری از درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.