عنوان
تأثیر آموزش خودتنظیمی بر مدیریت زمان و مدیریت استرس در دانش آموزان مقطع متوسطه تویسرکان
پایان نامه برای اخذ درجه کارشناسی ارشد
در رشته روانشناسی تربیتی
استاد راهنما
دکتر ولی خلخالی
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
چکیده
هدف از این تحقیق تأثیر آموزش خودتنظیمی بر مدیریت زمان و مدیریت استرس در دانش آموزان مقطع متوسطه تویسرکان می باشد. جامعه آماری؛ کلیه دانش آموزان مقطه متوسطه شهرستان تویسرکان می باشند که تعداد آنها بالغ بر 7451 نفر می باشد. نمونه این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای اندازه گیری شده است که به دو گروه آزمودنی (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم بندی می شوند .ابزار اندازه گیری برای این تحقیق عبارت بود از پرسشنامه های راهبردهای خودتنظیمی، مدیریت زمان و مدیریت استرس که به عنوان ابزار گرداوری داده ها استفاده خواهد شد. در این پژوهش از سه فرضیه استفاده شده است که کلیه فرضیات درسطح معناداری 95/0 سنجیده خواهند شد.
واژه های کلیدی: آموزش خودتنظیمی بر مدیریت زمان ، مدیریت استرس دانش آموزان مقطع متوسطه تویسرکان
1-1 مقدمه
هر موقعیت جدید یا تغییر در زندگی ، از جمله ازدواج ، حاملگی ، تولد فرزند ، جدا شدن یک فرزند از خانواده (بعلت خدمت سربازی ، دانشجو شدن در شهر دیگر یا ازدواج و .) باعث ایجاد استرس می شود . این استرس ها در حد طبیعی آن باعث ایجاد تغییراتی در جسم و روان می شود و قدرت سازگاری انسان با شرایط جدید را بالا می برد ولی گاهی باعث بروز مشکلاتی نیز خواهد شد . امتحان ، مسابقه و احساس خطر نیز از عوامل دیگر ایجاد استرس هستند که باید توانست بر این تهدیدها غلبه کرد و خود را شرایط محیطی فعلی سازگار نمود. از طرفی خودتنظیمی[1]، پیامدهای ارزشمندی در فرآیند یادگیری، آموزش و حتی موفقیت زندگی دارد و یکی از مفاهیم مطرح در تعلیم و تربیت معاصر است. چهارچوب اصلی نظریه یادگیری خودتنظیمی بر این اساس استوار است که افراد چگونه از نظر باورهای فراشناختی، انگیزشی و رفتاری، یادگیری خود را سازماندهی میکنند. یادگیری خودتنظیمی به معنای ظرفیت فرد برای تعدیل رفتار متناسب با شرایط و تغییرات محیط بیرونی و درونی است و شامل توانایی فرد در سازماندهی و خودمدیریتی رفتارهایش جهت رسیدن به اهداف گوناگون یادگیری است و از دو مولفه راهبردهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری تشکیل شده است. در نظریه شناختی – اجتماعی تصویری از رفتار انسانی را ترسیم می کنند که مهم ترین عنصر آن خودکارآمدی[2] است. خودکارآمدی را به عنوان باور فرد درباره توانایی انجام عملکردهای مورد نظر، تعریف نمودهاند. در محیط تحصیلی، خودکارآمدی به باورهای دانش آموز و در ارتباط با توانایی انجام وظایف درسی تعیینشده اشاره دارد. دانش آموزی که خودکارآمدی بیشتری دارند، تمایل، تلاش و استقامت بیشتری را در انجام وظایف درسی بکار میگیرند و به توانایی خود اطمینان دارند که این عاملی است که سبب شده محقق این تحقیق را انتخاب نماید.