۳-۳- معرفی پرسشنامه کودک آزاری : ۶۲
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها ۶۴
۴-۱- تحلیل داده ها ۶۴
۴-۲- اطلاعات دموگرافیک نمونه آماری ۶۵
۴-۳-دموگرافیک نمونه عادی (عموم مردم) ۶۵
۴-۳-۱-برحسب جنسیت ۶۵
۴-۳-۲-برحسب سن ۶۶
۴-۳-۳-برحسب وضعیت تحصیلی ۶۷
۴-۴-تحلیل پرسشنامه ۶۸
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها ۹۰
۵-۱-نتیجه گیری ۹۱
۵-۱-۱-انواع آزار جنسی کودکان: ۹۱
۵-۱-۲- نتیجه گیری کلی: ۹۳
۵-۲-پیشنهادهای تحقیق ۹۷
منابع و مآخذ ۹۸
چکیده
زمینه و هدف: اگرچه تعیین میزان دقیق شیوع اختلالات جنسی، به ویژه آزار و اذیت جنسی از کودکان تاحدودی دشوار است ولی نتایج برخی مطالعات نشان داده که میزان آزار و اذیت جنسی از کودکان بین ۲ تا ۳۰ درصد در پسران و ۴ تا ۶۰ درصد در دختران است و معمولاً دختران بیش از پسران مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرند. هم چنین مشاهده شده است که سوءاستفاده جنسی از کودکان اثرات کوتاه مدت و بلندمدتی بر کارکردهای روان شناختی آنان دارد؛ به طوری که اکثر این افراد پس از مدت کوتاهی مبتلا به اختلالات اضطرابی و اختلالات خوردن، روان تنی، شخصیتی، جنسی و پس ضربه ای می شوند. خانواده نه تنها میتواند نقش مهمی را در تشخیص و کنترل الگوهای رفتاری آسیب رسان و صدمه زننده از نظر جنسی داشته باشد، بلکه می تواند با ایجاد یک نظام حمایتی فرایند درمان این کودکان و نوجوانان را تسهیل کند.
روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی-پیمایشی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مراجعه به اسناد مدارک و پرسش نامه محقق ساخته استفاده گردید. بدین منظور اطلاعات مذکور با بهره گرفتن از اطلاعات مندرج در پرسش نامه برای گروه تحت مطالعه ما با حجم نمونه (۳۸۰) نفر تحلیل و پردازش گردید و اطلاعات نیز از طریق نرم افزار SPSS آنالیز گردید. نتایج این مطالعه موردی نشان داده است که بین ضعف آموزش مهارت های اولیه، ضعف آموزش والدین، اختلالات روانی در خانواده ها، کاهش سن و سواد مجرمان و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معناداری وجود دارد. لذا خانواده درمانگری شناختی-رفتاری، با بهره گرفتن از آموزش فنونی چون حل مسئله، مثبت نگری، بازسازی شناختی، تنش زدایی، تحلیل رفتار جرأت ورزی و مهارتهای مقابلهای در درمان اختلالات جنسی و آزار جنسی بسیار مؤثر است.
واژگان کلیدی: جرایم جنسی، کودکان، سوء استفاده جنسی، اختلالات روانی.
فصل اول: کلیات و مفاهیم تحقیق
۱-۱-مقدمه
مراقبت برای رشد اولیه و تکامل کودکان خردسال، راهگشای زندگی آنان در آموزش، خوداتکایی و زندگی مستقل در آینده است. کودک در هنگام تولد موجود ناتوانی است که برای طی کردن مسیر زندگی مستقل نیاز مبرمی به زندگی خانوادگی دارد بهطوریکه اگر این حمایت خصوصاً در سالهای اولیه زندگی خدشه دار شود ادامه زندگی سالم کودک با مخاطره بسیار جدی مواجه میشود. در این دوران حساس، کودک زندگی مستقل، توجه به دیگران، رعایت حق و حقوق سایر افراد، نظم و انظباط و . را در محیط پویا و صمیمی خانوادگی فرا می گیرد. فرآیند رشد و تحول کودک تابع تأثیر متقابل عوامل زیستی، روانی و اجتماعی است و خانواده نقش بسیار مهم و اساسی را در این زمینه ایفا می کند. کودک برای رشد و تحول نیاز به فراهم شدن محیط مساعد دارد، محیطی که کلید اصلی آن “ مراقبت والدین” است. مراقبت یعنی درک کردن، شناختن، دوست داشتن، پذیرفتن، تحریک انگیزه های کودک، تأمین نیازهای تغذیه ای و پوشاک و حفاظت از کودک در برابر بیماریها و در یک کلام انتظار مناسب از توانائیهای کودک داشتن است. والدین باید بتوانند نیازهای فزآینده کودک را دریافته و به آن پاسخ مناسب بدهند. میزان وابستگی و علاقه دو طرفه بین والدین و کودک، توانائی او را برای یادگیری و دانستن مطالب جدید افزایش می دهد. در حالی که بدرفتاری با کودک و عدم توجه به نیازهای او می تواند باعث ایجاد اختلالات روانی مانند پرخاشگری در بزرگسالی شود. (موسوی و همکاران، ۱۳۸۰). هنگامیکه در محیط رشد هیجان، ترس، بی توجهی و بدرفتاری و ناراحتیهایی مانند آن باشد، کودک با تجربه هایی روبرو می شود که نتیجه اش احساس ناامنی و عدم اعتماد است. اما محیطی که سلامت جسمی و تغذیه ای کافی و به کار گیری حواس و حرکات و احساس آرامش طفل را فراهم کند، باعث ایجاد امنیت و حس اعتماد در کودک می شود. اهمیت مادر برای کودک در رفع نیازهای او خلاصه نمی شود: بلکه همه احساس امنیت کودک وابسته به وجود مادر است. اولین احساس رضایت در نتیجه مکیدن حاصل می شود. شیر دادن مادر، پیوندی عمیق بین کودک و مادر به وجود می آورد و موجب رضایت خاطر مادر و احساس امنیت و رضایت کودک می شود. کودک باید در یک دوره طولانی، محبت مادرانه کافی و با ثبات را تجربه کند و تظاهر به رفتار مادرانه کافی نیست. کودک نیاز به دریافت محبت واقعی و عمیق مادر یا جانشین مادر دارد تا بتواند مراحل رشد را بهطور طبیعی طی کند یا عشق و علاقه خود را به او ابراز کند. طرد کودک و عدم توجه به او برای کودک بسیار خطرناک و دردناک است. عدم توجه مادر به کودک می تواند اختلالات مختلف روانی برای کودک به بار آورد. از همان ابتدا مشاهده می شود که کودک نسبت به ناراحتی و عصبانیت واکنش نشان می دهد. گاه به شدت گریه می کند، عصبانی می شود و شیر نمی خورد. روابط اولیه کودک و مادر اهمیت فوق العاده ای در چگونگی اجتماعی شدن و رشد شخصیت او دارد. عدم توجه به کودک نیز سبب طرد شدن کودک می شود. در نتیجه او به هیچ وجه نسبت به محیطی که در آن زندگی می کند احساس امنیت نمی کند. چنین کودکانی معمولاً مشوش و مضطربند و ناسازگاریهای رفتاری نشان می دهند. (سیف و همکاران ۱۳۸۰) . لذا قرار گرفتن کودک در یک محیط خانوادگی پر استرس و یا در معرض خطر آزار و اذیت بودن می تواند مانع رشد جسمی و فکری کودک گردد. کودک یا همان کودک آزاری شامل بدرفتاری بدنی، جنسی، احساسی و یا حتی نادیده گرفتن کودکان است.کودکان تحت آزار در کسب مهارتهای بنیادی در دامان خانواده دچار مشکل می شوند، مهارتهای اصلی فکر کردن را به دست نمی آورند، اعتماد به نفس ضعیفی خواهند داشت و رشد اجتماعی پیدا نمی کنند و نهایتاً در بزرگسالی ممکن است نقش مثبت و مؤثر در اجتماع نداشته باشند. وحشیانه ترین نوع آزار که در اکثر کشورها و متاسفانه در کشور ما وجود دارد آزار جنسی است. سوء استفاده جنسی از کودکان ظالمانه ترین و اهانت آمیزترین تجربه انسانی است. خیانت به اصولی ترین و ابتدایی ترین اعتماد میان کودک و والد اقدامی است، به لحاظ احساسی به شدت مخرب. قربانیان کم سال بد رفتاری جنسی، وابسته تمام عیار به متجاوزان خود هستند؛ نه جایی برای پناه دارند و نه کسی را که به او رجوع کنند. شرایطی است که حامی کودک، متجاوز به او می شود و حقیقت به زندانی از اسرار کثیف مبدل می گردد. بدرفتاری جنسی با کودک ، به صورت هرگونه تماس جنسی ناخواسته فرد بالغ با کودک تعریف شده است.
بر اساس تعریف مندرج در قانون ممانعت از آزار و بدرفتاری با کودکان[۱] بدرفتاری جنسی، عبارت است از: ۱-بکارگیری، استفاده، اغوا، تشویق، واداشتن کودک به درگیر شدن با هرگونه رفتار روشن جنسی یا نمایش این گونه رفتارها.۲-تجاوز، تماس جنسی، فحشا یا هرگونه بهره برداری دیگر جنسی از کودکان.
مرکز ملی سوء استفاده و غفلت، سوء استفاده جنسی را چنین تعریف می کند:
بنابر تعریف دیگر، آزار جنسی، عبارت است از استفاده از کودک برای لذت بردن به وسیله یک فرد بزرگسال برای ارضای نیازها یا تمایلات جنسی خودش.(پور ناجی، ۱۳۷۸) براساس آمار گزارش جهانی خشونت علیه کودکان طی سال ۲۰۱۲، ۱۵۰ میلیون دختر و۷۳ میلیون پسر بچه به نوعی مورد سو استفاده جنسی قرار گرفته اند و همچنین براساس آمار سازمان بهزیستی کشور ۶۶ درصد کودکان از هر لحاظ مورد آزار قرار گرفته اند(عرب،۱۳۸۷)
۱-۲-بیان مسئله:
آزار کودکان میتواند جسمی، عاطفی، لفظی و یا جنسی باشد سوء استفاده جنسی از کودکان گونهای کودکآزاری است که شخصی بزرگسال یا نوجوانی بزرگتر از یک کودک برای تحریک جنسی استفاده میکند. گستره سوء استفاده جنسی از کودکان شامل این موارد است: درخواست از کودک برای شرکت در رابطه جنسی (صرفنظر از نتیجه آن)، عورتنمایی برای کودکان با هدف تحریک جنسی خود فرد، کودک یا ترساندن کودک، برقراری آمیزش جنسی فیزیکی با کودک، یا استفاده از کودک برای پورنوگرافی کودکان. سوء استفاده جنسی از کودکان موجب آسیبهایی در کودک میشود مانند افسردگی، اختلال تنشزای پس از رویداد، اضطراب، ایجاد استعداد قربانی شدنهای آتی در بزرگسالی، جراحتهای فیزیکی و غیره. کودکآزاری جنسی، معمولاً دارای پنج شاخصه و ویژگی اصلی است:۱. کودک، عموماً آن را دوست ندارد، ۲. ارضای جنسی فرد آزاردهنده هدف اصلی آزار است، ۳. در این رابطه یک تفاوت سنی و قدرتی وجود دارد که به طور موثری، رضایت معنادار از رابطه را ازبین میبرد، ۴. فعالیت جنسی معمولاً به صورت پنهان و همراه با نقشه و توطئه قبلی و اعمال زور از جانب فرد قدرتمند است، ۵. گاهی اوقات، کودک به جهت نیاز شدید به حمایت فیزیکی یا عاطفی و توجه و وابستگی، خود شخصاً به پذیرش و شروع این رابطه و یا حفظ رابطه جنسی، تمایل نشان میدهد.
اگر موضوع کودکآزاری جنسیکودکان تاکنون کمتر مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است، نه به خاطر کماهمیت یا بیاهمیت بودن موضوع، و نه به جهت قلّت موارد اتفاق افتاده کودکآزاری جنسی است، بلکه این موارد، کراراً واقع میشود و به دلیل پنهان ماندن ضمانت اجرای موثر و کافی برای مجازات و تنبیه مرتکبان وجود ندارد. عدم طرح و پرداخت به این معضل بزرگ فرهنگی و اجتماعی، بدین خاطر است که از نظر سنتی و فرهنگی، این موضوع به صورت یک «تابو» به شمار میرود و تمایلی به صحبت دربارهاش وجود ندارد و دیگر آنکه جرم کودکآزاری و به ویژه کودکآزاری جنسی، یک جرم نسبتاً پنهان است و حتی به مرتکبان و مجرمان این جرم نیز، از آنجا که در میان جمعیت پنهان هستند، جمعیت پنهان گفته میشود. همچنین به این دلیل که آمار دقیقی در مورد این جرم، به دلایل مختلف، ارائه نمیشود و به اصطلاح آمار سیاه بزهکاری یا لیست سیاه وجود دارد، در خیلی از موارد، این جرم پنهان باقی میماند.
تفاوت سوءاستفاده جنسی از کودک با آزار جنسی کودک ؛ این دو عبارت در متون حقوقی انگلیسی، زیاد به کار رفتهاند اما از لحاظ تعریف، تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و تفاوت آنها بیشتر در مراجع درمانی یا قانونی است که به آن مراجعه میکنند. همه اعمالی که به عنوان سوءاستفاده جنسی به کار میرود، مسلماً آزار جنسی و آزارهای عاطفی و روانی نیز به دنبال خواهد داشت و امکان ندارد که کودکی مورد سوءاستفاده جسمی قرار گرفته باشد ولی آزار جسمی و یا روانی را تجربه نکرده باشد. یک تفاوت که در مورد این دو واژه میتوان اشاره کرد آن است که محققان و روانشناسان معتقدند زمانی که یک شخص خاص در طول مدت زمان معین، یک فرد خاص را مورد آزار جنسی قرار دهد، سوءاستفاده جنسی (Abuse) واقع شده است. بنابراین در سوءاستفاده جنسی، شخص آزاردهنده و کودک مورد آزار جنسی، یک فرد ثابت هستند و این آزار جنسی در طول مدت زمان تکرار میگردد. خلاء قانونی تعریف کودکآزاری جنسی در ایران و خلاء قوانین کیفری در جهت حمایت از اطفال. پس از انقلاب اسلامی، با تصویب قانون حدود و قصاص مصوب ۳/۶/۱۳۶۱ کلیه مواد قانون مجازات عمومی سابق که راجع به جرایم هتک ناموس و منافی عفت بود، نسخ گردید و مقررات کیفری مطابق شرع اسلام به مرحله اجرا گذاشته شد و علاوه بر آن، مصادیق دیگری از جرایم منافی عفت، غیر از زنا، مانند تقبیل و مضاجعه، تفخیذ و مساحقه نیز مورد حکم قرار گرفت. ولی قانونگذار، بلوغ یا صغر سن مجنی علیه را که سابقاً موجب تفاوت در مجازات میشد، نادیده گرفت و از این حیث همه را یکسان قلمداد کرد. همینطور، در قوانین کیفری ایران، اعمالی نظیر هرزهنگاری کودکان (پورنوگرافی) و بهرهگیری از آنها مورد غفلت قرار گرفته است. در برخی از کشورها، بویژه کشورهای اروپایی و کانادا، رضایت کودک، عامل مهم و تعیین کنندهای برای تشخیص آزار جنسی یا سوءاستفاده جنسی است و در کشورهای مختلف که این مکانیسم پذیرفته شده است، سنین مختلفی تعیین شده است. در کانادا، اگر کودک زیر سن دوازده سال باشد، ارتکاب این اعمال از سوی وی یک اختلال رفتاری محسوب میگردد ولی پس از دوازده سال تا هجده سال، به عنوان یک جرم با آن برخورد میشود. اما در قوانین کیفری و جزایی ایران، اساساً بحث رضایت فرد به طور کلی در رابطه جنسی نامشروع مطرح نیست و به طریق اولی، رضایت کودک نیز به هیچ وجه تاثیری در مساله نخواهد داشت، در این مورد در بندهای جداگانهای، جرایم و اعمال منافی عفت، مورد بررسی قرار خواهند گرفت. در این پژوهش محقق در نظر داشته که به بررسی جرم شناختی آزار جنسی کودکان در شهرکرد پرداخته و در این خصوص با ارائه راهکارهای کاربردی از وقوع این جرم در شهرکرد پیشگیری نماید.
۱-۳-اهداف پژوهش:
رفع موانع نظری موجود و ارائه رهیافت ها و رهکارهای حقوقی در مبارزه با کودک آزاری وپیشگیری از کودک آزاری جنسی در استان چهارمحال و بختیاری؛
ارائه ی پیشنهاد هایی در زمینه تدوین قوانین جزایی جدید در قبال موضوع؛
ایجاد زمینه ی مناسب برای تحقیق در خصوص موضوع در مراکز علمی و آموزشی؛
بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی در افزایش کودک آزاری
۱-۴-سوالات پژوهش:
آیا بین شبکه های اجتماعی و کودک آزاری در شهرکرد ربطه معنادای وجود دارد؟
آیا بین ضعف آموزش مهارت های اولیه و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد؟
آیا بین ضعف آموزش والدین و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد؟
آیا بین اختلالات روانی در خانواده ها و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد؟
آیا بین کاهش سن و سواد مجرمان و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد؟
۱-۵-فرضیه های پژوهش:
بین شبکه های اجتماعی و کودک آزاری در شهرکرد رابطه معناداری وجود دارد؟
بین ضعف آموزش مهارت های اولیه و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد.
بین ضعف آموزش والدین و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد.
بین اختلالات روانی در خانواده ها و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد.بین کاهش سن و سواد مجرمان و آزار جنسی کودکان در شهرکرد رابطه معنا داری وجود دارد.
۱-۶-هدف کاربردی پژوهش:
فراهم سازی زمینه مناسب برای تحقیق و مطالعه در خصوص موضوع برای مراکز علمی و آموزشی و پیشگیری از وقوع کودک آزاری جنسی در استان چهار محال و بختیاری می تواند یک هدف کاربردی برای این پژوهش باشد.