۳-۱۱ اقسام شرط ضمن عقد نکاح:. ۱۲۰
۳-۱۱-۱ شرطی که فاسد و مفسد عقد است. ۱۲۰
۳-۱۱-۲ شرطی که فاسد است، اما مفسد عقد نیست :. ۱۲۱
۳-۱۱-۳ شرطی که صحیح است، و عدم آن موجب حق خیار برای مشروط له می شود:. ۱۲۱
۳-۱۱-۳-۱ اقسام شرط صحیح:. ۱۲۲
۳-۱۱-۳-۱-۱ شرط صفت:. ۱۲۲
۳-۱۱-۳-۱-۲ شرط فعل:. ۱۲۳
۳-۱۱-۳-۱-۳ شرط نتیجه:. ۱۲۴
۳-۱۱-۴شرط نداشتن روابط زناشویی برای مدت معین یا همیشه :. ۱۲۵
۳-۱۱-۵ شرط بچه دار نشدن از طرف هر یک از زوج و یا زوجه : ۱۲۶
۳-۱۱-۶ شرط عدم ازدواج مجدد از طرف زوجه علیه زوج :. ۱۲۶
۳-۱۱-۷ شرط خیار در عقد نکاح :. ۱۲۷
۳-۱۱-۸ شرط خارج نکردن زوجه از شهر خودش توسط زوج و سکنی در شهر معیّن :. ۱۲۸
۳-۱۱-۹شرط خیار در مهر :. ۱۲۸
۳-۱۱-۱۰شرط عدم مهر از طرف زوج یا زوجه:. ۱۲۹
۳-۱۱-۱۱شرط توارث در ازدواج موقت :. ۱۲۹
۳-۱۲ بررسی آثار تدلیس در ازدواج از منظر فقه و حقوق ایران. ۱۳۰
۳-۱۲-۱دیدگاه فقها در خصوص فسخ نکاح. ۱۳۱
۳-۱۲-۱-۱دیدگاه اول: فسخ نکاح به طور مطلق. ۱۳۱
۳-۱۲-۱-۱ دیدگاه دوم: فسخ نکاح در صورت تخلف از شرط صفت. ۱۳۲
۳-۱۲-۱-۱-۱ تدلیس از جانب زن. ۱۳۲
۳-۱۲-۱-۱-۲ تدلیس از جانب مرد. ۱۳۳
۳-۱۲-۲تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت. ۱۳۴
۳-۱۳ آثار فقهی و حقوقی فسخ نکاح به جهت تدلیس. ۱۳۶
۳-۱۳-۱مهریه. ۱۳۶
۳-۱۳-۱-۱ حکم مهریه از دیدگاه فقیهان. ۱۳۶
۳-۱۳-۱-۲ حکم مهریه از دیدگاه حقوقدانان. ۱۳۹
۳-۱۳-۱-۲-۱ فسخ نکاح قبل از نزدیکی. ۱۳۹
۳-۱۳-۱-۲-۲ فسخ نکاح پس از نزدیکی. ۱۴۰
۳-۱۳-۲نفقه. ۱۴۱
۳-۱۳-۳ارث. ۱۴۲
۳-۱۴ عده فسخ نکاح. ۱۴۲
۳-۱۵ خسارات ناشی از تدلیس. ۱۴۴
۳-۱۶جرم فریب در ازدواج( موضوع ماده ۸۷۳ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲) ۱۴۵
۳-۱۶-۱عنصر قانونی. ۱۴۶
۳-۱۶-۲عنصر مادی. ۱۴۹
۳-۱۶-۲-۱ رفتار مجرمانه. ۱۴۹
۳-۱۶-۲-۲ شرایط و اوضاع و احوال لازم برای تحقق جرم. ۱۵۲
۳-۱۶-۲-۲ -۱مرتکب جرم. ۱۵۲
۳-۱۶-۲-۲-۲مجنی علیه جرم. ۱۵۴
۳-۱۶-۲-۲ -۳واهی بودن امور مورد ادعای زوجین. ۱۵۵
۳-۱۶-۲-۲ -۴عدم اگاهی هر یک از زوجین نسبت به واهی بودن امور مورد ادعای طرف مقابل. ۱۵۶
۳-۱۶-۲-۳ نتیجه مجرمانه. ۱۵۷
۳-۱۶-۲-۴ رابطه علیت. ۱۵۸
۳-۱۶-۳عنصر معنوی. ۱۶۰
۳-۱۷علل و زمینههای فردی و اجـتماعی تدلیس. ۱۶۱
۳-۱۷-۱ضعف جامعهپذیری مطلوب. ۱۶۱
۳-۱۷-۲ضـعف تعلقات دینی. ۱۶۳
۳-۱۷-۳ عدم توجه به کارکرد ارزشها. ۱۶۵
۳-۱۷-۴شر و شور جوانی. ۱۶۶
۳-۱۷-۵خودگرایی و جامعهگریزی. ۱۶۷
۳-۱۷-۶آموزش و یادگیری. ۱۶۸
۳-۱۷-۷ توهم محملهای توجیهی. ۱۷۰
فصل چهارم: نتیجه گیری و پیشنهادات . ۱۷۱
۴-۱-نتیجه گیری . ۱۷۱
۴-۲-پیشنهادها . ۱۷۷
منابع. ۱۸۱
چکیده:
از قدیم الایام تاکنون موضوع زیبایی و جوانی مدنظر بشریت بوده است و با ورود این ایده به علم طب، جراحی و اعمال زیبایی را جزء یکی از پیچیده ترین رشته های طبی قرار داد. پزشکی یا طب، علم تشخیص، درمان و پیشگیری از امراض است، اما شاید امروز دیگر این تعریف در برخی حوزه های پزشکی صدق ننماید. امروزه گونه ای از کارکرد جراحی زیبایی نمایان شده است. اینکه افراد برای جلب توجه طرف موردنظر خود دست به جراحی زیبایی می زندد و با مخفی کردن عیوب خود یا آشکار نمودن برخی از جلوهها باعث می شوند که فریب و تدلیس شکل گیرد. «فریب در ازدواج» تدلیس، خدعه، دروغ، شگردها و اعمال غیرمتعارف، نابهنجار و گاه مجرمانه ای است که با هدف مخفی ساختن عیوب و نقایص موجود یا ابراز دروغین اوصاف و کمالات مفقود یکی از متقاضیان ازدواج علیه طرف مقابل در اوان شکل گیری خانواده صورت می گیرد. این پنهانکاری و خلاف واقع نمایی، اعم از این که از سوی یکی از طرفین یا هر دو یا از نا حیه شخص واسطی باشد، به گو نه ای خلاف انتظار، غیرمتعارف و مسامحه ناپذیر و در جهت گیری ارادی فرد به ازدواج تأثیرگذار است و فضای کنش را چنا ن غبارآلود و مشتبه می کند که امکان تشخیص واقع از غیر آن میسر نیست. که این امر ضمانت های کیفریی را به دنبال خواهد داشت.
واژههای کلیدی: ازدواج، نکاح، تدلیس،زیبایی، فریب، مهریه، جراحی.
الف- بیان مسئله:
شرایط و ویژگیهای موضوع قرارداد همواره قابل مشاهده نیست و طرفین براساس اعتمادی که به طرف مقابل دارند یا به اعتبار حمایتی که قانونگذار از آنها نموده اقدام به انعقاد قرارداد می نمایند. خریداری که به قصد خرید نشای برنج خاصی با اعتماد با بایع اقدام به خرید می نماید، یا طرفین عقد ازدواجی که به ظاهر یکدیگر اعتماد نموده و راضی به ازدواج می شوند و موارد بیشمار دیگر، موضوعاتی هستند که نیمی از رضایت طرفین برای اقدام به قرارداد به خاطر اعتماد به طرف مقابل است. قانونگذار بنابر حمایتی که از اشخاص و اراده آنها داشته است برای تخطی از این اعتماد ضمانت اجرایی در نظر گرفته که در ماده ۴۲۸ قانون مدنی از آن تحت عنوان تدلیس یاد کرده و آن را این گونه تعریف کرده است: «تدلیس عبارت از عملیاتی است که موجب فریب طرف معامله شود». در عقد ازدواج هم معنای تدلیس از این معنای عام دور نیفتاده و چنین تعریف شده است: «تدلیس در نکاح آن است که با اعمال متقلبانه نقص یا عیبی را که در زوجین هست پنهان دارند، یا او را دارای صفت کمالی معرفی نمایند که فاقد آن است (امامی، سید حسن، ۱۳۷۸، ص ۲۱۴) و شامل استفاده از مو مصنوعی، جراحی پلاستیک و . می باشد (شرف الدین، حسین، ۱۳۸۸، ص ۵)
یکی از عقودی که اعتماد نقش عمده ای در آن ایفا می کند، ازدواج است. به واسطه پیچیدگی ها و نهفتگی های شخصیت انسان، در بسیاری از زمینه ها طرفین در عقد ازدواج چاره ای جز اعتماد ندارند. این زمینه ها بسیار گسترده اند و حمایت قانونگذار معطوف همۀ آنها نمی شود و خیلی از آنها ضمانت اجرای اخلاقی دارند. در بعضی موارد که اهمیّت آن برای طرفین ویژه بوده، مانند عیب قبل از ازدواج، قانونگذار جدای از ضمانت اجرای اخلاقی، ضمانت اجرای حقوقی هم برای آن در نظر گرفته و به متضرر حق جبران خسارت و انحلال قرارداد را داده است. یکی از مسایل نو که باعث شده طرفین در عقد ازدواج بتوانند عیوب خود را مخفی نمایند یا ظاهر خود را مطابق با خواست طرف مقابل به گونه ای جلوه دهند که اگر طرف مقابل واقعیت را بداند ممکن است راضی به ازدواج نشود یا با شرایط دیگر آن را بپذیرد (شهیدی، مهدی، ۱۳۹۰، ص ۶۹) استفاده از علم پزشکی به منظور جراحی و اصلاح عیوب ظاهری، زیباسازی و . است. سابقه موضوع را به نحوی می توان در فقه اسلامی دید. چنان که یکی از موارد تدلیس، تدلیس ماشطه (آرایشگر) است. به این معنی که زنی که قصد ازدواج دارد نیکوتر از آنچه که هست جلوه داده شود (محمد بن مکی (شهید ثانی)، ۱۳۷۷، ص ۱۷۷). در علوم نوین پزشکی این مسئله را می توان تحت عنوان جراحی پلاستیک مورد مطالعه قرارداد. جراحی پلاستیک از آنجا که قابلیّت مخفی نمودن عیوب یا جلوه نیکوتر ظاهر را دارد از اسباب تدلیس است ولی صراحتاً نباید آن را مصداق تدلیس دانست. براساس مطالب فوق مسئله تحقیق حاضر عبارت است از: «تأخیر جراحی پلاستیک در عقد ازدواج» به این شرح که اگر یکی از طرفین قبل از ازدواج و قبل از حصول علم برای طرف مقابل با بهره گرفتن از جراحی پلاستیک، عیوب، اعم از عیوب این که ظاهر یا مخفی باشد، خود را به گونه ای نشان دهد یا اندام ظاهری یا مخفی خود را به گونه ای تغییر دهد، یا قیافه خود را به گونه ای تبدیل نماید و . که طرف مقابل را راضی به ازدواج نماید چه حقّی برای طرف مقابل ایجاد می شود؟ آیا اثری ندارد؟ او همسری با خصوصیات بعد از جراحی پلاستیک طرف مقابل می خواسته که به آن رسیده. لذا دیگر حقی برای او از این جهت حاصل نمی شود. یا نه او می خواسته با شخصی ازدواج نماید که براساس خلقت طبیعی صاحب آن ویژگیهای بوده. حال که طرف مقابل چنین نیست می تواند عقد را فسخ و خسارات خود را نیز مطالبه نماید؟ در نتیجه، کاربرد این تحقیق در تبیین ضمانت اجرای جراحی هایی است که بدون اشاره و عدم امکان آگاهی طرف مقابل نسبت به آن نکاحی صورت می گیرد.
ب- اهمیت موضوع
با توجه به پیشرفت های چشمگیر علم پزشکی در زمینه جراحی پزشکی و شیوع چشمگیر آن در جامعه که در مقایسه با کشورهای دیگر همواره نگران کننده است و مبنای عقد ازدواج که عقدی شخصی است و مانند سایر عقود و شاید بیشتر از آنها اتکا طرفین بر اعتماد به طرف مقابل است. در این زمینه ۲ نکته حائز اهمیت است : ۱- لزوم بررسی این نوع خاص از تدلیس بر عقد ازدواج ۲- فقدان اثر حقوقی متناسب با موضوع تحقیق، ایجاب می نمایند که در این باره تحقیقی شایسته صورت گیرد. موضوعی که تاکنون به شکل جامع صورت نگرفته و نتیجه آن می تواند در رفتار اشخاص قبل از اقدام به جراحی، قبل از مذاکره راجع به ازدواج و بعد از ازدواج مؤثر باشد.
ج- سوالات تحقیق
سؤالهای اصلی:۱- آیا جراحی پلاستیک ابزار درمانی است یا راه پنهانکاری و فریب؟ آیا تدلیس در ازدواج از طریق جراحی پلاستیک ممکن است؟
۲- مسئولیت ناشی از تدلیس مشروط به عمد و اطلاع است یا کتمان جراحی زیبایی قبل از ازدواج از مصادیق تدلیس است؟ نحوه برخورد با انکار این قضیه چیست؟
۳- در صورت رابطه بین جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح سرنوشت نکاح و خسارات طرف مقابل چگونه خواهد بود؟
سؤالهای فرعی:
۱- تفاوت نوع درمانی جراحی پلاستیک از انواع دیگر آن کدام است؟
۲- آیا طرفین عقد ازدواج ملزم به دادن اطلاعات به طرف مقابل هستند یا طرف مقابل خودش مسئول عدم به موضوع است؟
د- اهداف تحقیق
اهدافی را که در انجام این پژوهش دنبال می کنیم می توان در دو دسته تقسیم بندی مود که عبارت انداز:
۱- اهداف کلّی: تبیین چگونی ارتباط جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح
۲- اهداف جزیی:
الف- شناسایی حقوق طرفین به ویژه زیان دیده در فرض تدلیس به واسطه جراحی زیبایی
ب- شناسایی مسئولیت یا عدم مسئولیت پزشک به عنوان مباشر در فرض تدلیس به واسطه جراحی زیبایی
ت- شناسایی مسئولیت اشخاص دیگر (معرف) در صورتی که در تدلیس نقش داشته باشند.
ر- فرضیات تحقیقفرضیه های این پژوهش در قالب موارد ذیل ارائه میگردد:
۱- جراحی زیبایی به طور مطلق موجب وقوع تدلیس در نکاح نیست و نوعی که برای درمان است همواره مشمول عنوان تدلیس نمی شود. در صورتی جراحی پلاستیک منجر به تدلیس در ازدواج می شود که باعث فریب طرف مقابل شود.
۲- در مواردی که طرف عقد، یا شخص دیگر با علم و عمده اطلاع و کتمان حقیقت و انکار باعث به اشتباه افتاده طرف مقابل شود تدلیس محقق خواهد شد.