عبارتست از اکتساب مهارتها، دانش و نگرشهایی که افراد را برای نیل به اهداف معین فردی و سازمانی خود در حال و آینده توانا میسازد (Bambrough, 1996, P.1).
اکتساب (یادگیری) سیستماتیک مهارتها، قواعد، مفاهیم یا نگرشهایی است که به عملکرد بهبودیافته در یک محیط دیگر (محیط کاری) منجر میگردد (Golstein & Irwin, 1993, P.3)
بهبود نظاممند و مداوم مستخدمین از نظر دانش، مهارتها و رفتارهایی که به رفاه آنها در سازمان محل خدمتشان کمک نماید (فتحی و اجارگاه، 1376، ص13).
آموزش ضمن خدمت مجموعه فعالیتهای نیازسنجی و برنامه ریزی شده به منظور اصلاح و بالا بردن دانش، مهارتها، نگرشها و رفتارها و اعضای سازمان برای انجام دادن وظایف خاص محوله سازمانی است (میرکمالی، 1377، ص7).
2-2-2- تعیین اهداف آموزشی
هدف از برگزاری هر دوره آموزشی در نهایت، افزایش کارآیی عمومی در سازمان از طریق بالا بردن کیفیت کار نیروی انسانی شاغل در آن میباشد. بنابراین، اهداف دورههای آموزشی معمولاً برحسب رفتار و عملکردی که کارمند باید بعد از طی دوره از خود نشان دهد، معین میگردند.
کارشناسان و صاحبنظران امور آموزشی معتقدند که اهداف باید کاملاً صریح و روشن بوده، طوری تعیین شده باشند که بتوانند به سه سؤال اصلی پاسخ دهند:
کارمند چه چیزی را یاد میگیرد؟ به عبارت دیگر، باید معلوم باشد که بعد از دیدن دوره، کارمند چه کارها و وظایفی را میتواند انجام دهد.
چه شرایطی باید وجود داشته باشد تا کارمند بتواند به آنچه که آموخته است عمل کند؟
استاندارد عملکرد چیست؟ یعنی، آنچه که کارآموز آموخته است در چه سطحی باید انجام دهد تا قابل قبول باشد (سعادت، 1386، ص187).
هدفهای آموزشی با بهسازی هر مؤسسه را به تناسب هدفهای سهگانهای که برای نظام مدیریت منابع انسانی در نظر گرفته شده به شرح زیر میتوان خلاصه نمود:
1-2-2-2- هدفهای اجتماعی
جامعه و هدفهای آن محاط است بر کلیه ارگانهایی که در آن نشو و نما میکنند، که در واقع میتوان آن را فراسیستم یا نظام فراگیر نام نهاد. بنابراین هدفهای اجتماعی سمتدهنده اصلی برنامهها و عملیات مؤسسات و سازمانهای مختلف میباشد. توجه به اهداف مزبور مدیران و کارکنان را قادر میسازد تا بر مبنای ایدئولوژی، فرهنگ، نظام اقتصادی و شعائر ملی، اهداف و نحوه حرکت به سوی آنها را در ارگانهای مربوطه ترسیم و با تنگناهای محیط شغلی از مواضعی مشخص و شناخته شده برخورد نمایند.
طبیعی است که فرابینشی یا درک عمیقتر مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی که در واقع رابطه مستقیم با هدفهای اجتماعی دارند، برای طراحان و تصمیمگیران ردههای بالاتر سازمان از اهمیت بیشتری برخوردار است و این واقعیت حاکی از آن است که مدیران باید از آموزشی برخوردار شوند که این گونه تواناییها را تقویت نماید.
2-2-2-2- هدفهای سازمانی
تأمین هدفهای سازمانی ایجاب میکند که قابلیتها و مهارتهایی که برای انجام وظایف محوله و ایفای نقشها لازم است به تناسب نیاز و ضرورت تقویت گردد.
علاوه بر تخصصها و مهارتهای مورد نیاز، ایجاد روحیه تعاون، کار مشترک و دستهجمعی، پذیرفتن آگاهانه قوانین و مقررات و سنتها و اخلاق مقبول اداری و سازمانی، به وجود آوردن شیوههای رهبری اداری و مدیریت، از جمله ویژگیهایی است که در تأمین اهداف سازمانی کمک میکند.
برنامههای آموزشی کارکنان و مدیران در رابطه با هدفهای سازمان حداقل باید در جهت تأمین تدریجی هر دو نیاز فوق مجهز و کارکنان را به تناسب نیاز از این گونه تواناییها هر چه بیشتر برخوردار نماید.
3-2-2-2- هدفهای کارکنان
وحدت و تناسب بین شخصیت افراد و مسئولیتهای واگذاری به آنها و دانش و توانش انجام کار، در وجود انسان ایجاد رضایت میکند. به عبارت دیگر انسان هر چه بهتر بتواند کاری را انجام دهد از خود و نتیجه کار خود راضیتر است. کاردانی نه تنها به استحکام و اتکای به خود میافزاید بلکه به عنوان یک سرمایه ارزنده حرفهای و تخصصی اطمینانبخش زندگی مطلوبتر در آینده است. به عبارت دیگر هر قدر نظام آموزش، بهتر و بیشتر بتواند تواناییهای بالقوه افراد را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری میبیند، بلکه جامعه نیز و او ارج بیشتری مینهد و این خود از هر جهت تقویت کننده روح و روان انسان است.
اهمیت و هدفهای آموزشی و بهسازی نیروی انسانی در این بخش سه مبحث زیر به ترتیب ارائه میگردد:
خطمشیها و مسئولیتهای آموزشی؛
کارآموزی یا بهسازی نحوه کار کارکنان؛
آموزش و پرورش مدیران و سرپرستان (میرسپاسی، 1371، ص97).
هر سازمانی به افراد آموزش دیده و با تجربه نیاز دارد تا مأموریت خود را به انجام برساند و به اهداف خود دست یابد، اگر تواناییهای کارکنان موجود پاسخگوی نیاز سازمان باشد، آموزش ضرورت چندانی ندارد، اما اگر افراد سازمان فاقد مهارت، توانایی و انطباقپذیری با شرایط سازمان باشند، ضرورت آموزش پدیدار میگردد.
با گسترش علوم و فنآوری و پیچیدهتر شدن مشاغل، بر اهمیت آموزش افزوده شد. زمانی که مشاغل ساده بود به راحتی فرا گرفته میشد، اما هر چه بر پیچیدگی مشاغل افزوده گردد، انتقال فنون آن با دشواری بیشتری همراه خواهد بود و این فشار امروزه بر سازمانها بیشتر احساس میگردد، به ویژه در پنجاه سال اخیر که حدود نیمی از مشاغل موجود، زاده شدهاند و تغییر شغل و حرفه را برای مردم عادی جلوه داده است. احتمال اینکه فردی حرفهای را بیاموزد و تا چهل سال آینده به یادگیری مهارت دیگری نیاز نداشته باشد، بسیار ضعیف است. تحول شگرف سرعت دگرگونی نه تنها مطلوب است، بلکه نیازمند تخصیص منابع سرمایهای برای انتقال نظریات و آموزش به کارکنان میباشد (سید جوادین، 1383، ص 268).
3-2-2- اهمیت و ضرورت آموزش
امروزه اهمیت آموزش برای هر نوع سازمانی باید مشخص گردد تا به ارزشهای نهفته در آموزش پی ببرد و با برنامه ریزیهای صحیح در جهت رسیدن به آنها تلاش نماید.
اهم ارزشهای آموزش به قرار زیر میباشد:
افزایش بهرهوری: افزایش مهارتها موجب افزایش کمیت و کیفیت محصولات میگردد و به طور فزایندهای ماهیت فنی شغلهای جدید آموزشهای سیستماتیک را میطلبد.
بالا رفتن روحیه کارکنان: داشتن مهارتهای مورد نیاز به برآوردن نیازهای انسانی از قبیل امنیت و رضایت فردی کمک میکند. پرسنل فعال و برنامههای روابط انسانی میتوانند هر کدام سهم قابل ملاحظهای داشته باشند، که اینها بدون آموزش میسر نمیشود.
کاهش نظارت و کنترل: کارمند آموزش دیده فردی است که میتواند خودش را نظارت و کنترل کند هم کارمند و هم مدیر دوست دارند که کمتر نظارت شوند و نظارت کنند، اما باید خاطرنشان کرد که آزادی و استقلال زیاد ممکن نیست مگر اینکه کارکنان به اندازه کافی آموزش دیده باشند.
کاهش حوادث و رویدادهای غیرمترقبه: بیشتر حوادث و رخدادها در کارها بیشتر به تفاوتهای موجود در افراد برمیگردد تا تفاوت موجود در تجهیزات و شرایط. آموزش صحیح چه در مهارتهای شغلی و چه در وضعیت ایمنی به کاهش نرخ حوادث کمک میکند.
افزایش ثبات و انعطافپذیری: ثبات، توانایی سازمان را در اثربخش بودن آن علیرغم از دست دادن کارکنان کلیدیاش حفظ میکند. انعطافپذیری، آموزش موجب افزایش مهارتها، معلومات و همچنین بالا رفتن قدرت انطباق کارکنان با تغییر و تحولات درونی و بیرونی میگردد.
حال با توجه به اهمیت آموزش، لزوم و ضروت آن در کلیه مؤسسات غیرقابل تردید است. بخصوص آن که ما در زمانی زندگی میکنیم که تغییر و تحولات علمی و فنی به طور سریع در جریان است و هر روز انتظار تغییر در نحوه استفاده از وسایل و انجام امور متصور است. بنابراین توفیق در انجام امورات عمومی و استفاده درست از منابع و امکانات کمیاب به ویژه نیروی انسانی مستلزم توجه کافی به آموزش کارکنان در مؤسسات میباشد.
علاوه بر تغییر و تحولات علمی و تکنولوژیکی که امروزه وجود دارد امر آموزش را توجیه میکند. جهت استفاده بهینه و درست از نیروی انسانی در سازمانها دلایل چندی ضرورت آموزش کارکنان را برای سازمانها امری اجتنابناپذیر جلوه میدهد که به شرح ذیل میباشند:
برای جلوگیری از وقفه کاری سازمان، باید پیوسته افراد آموزش دیدهای را در اختیار داشته باشد تا در موارد ضروری جایگزین افرادی کنند که قادر به انجام وظایف خود نیستند.
انتقالات و ترفیعات سازمانی ایجاب میکند که کارکنان سازمان قبلاً از نحوه وظایف و مسئولیتهایی که در آینده تقبل میکند آگاه باشد.
افرادی که در سازمانها به کار مشغول هستند بتوانند مسئولیتهای محوله را به نحو احسن و مطابق با شرایط روز انجام دهند.
آموزش یک وظیفه اساسی در سازمانها و یک فرآیند مداوم و همیشگی است. در واقع آموزش چون منبعی فیاض و نورانی و تمام نشدنی برای صیقل روح انسان و پالایش او در راستای نیل به فضایل عالیه و کسب مهارتها و دور کردن تاریکیها و کاستیها و کژیها فرا راه بشر بوده است و کارکنان در هر سطح سازمانی محتاج به آموزش، یادگیری و کسب دانش و مهارتها جدید میباشند.
تعداد صفحه :129
قیمت :37500 تومان
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت SERDEREHI@GMAIL.COM
با افتخار نیرو گرفته از WordPress
This entry was posted in رشته مدیریت by teh. Bookmark the permalink.Edit
Proudly powered by WordPress
Create a website and earn with Altervista - Disclaimer - Report Abuse