پایاننامه دوره کارشناسیارشد در رشته علوم تربیتی
(گرایش برنامه ریزی آموزشی)
موضوع:
بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه مازندران نسبت به فعالیتهای فرهنگی و هنری و میزان مشارکت آنها در این فعالیتها
خرداد 1393
فهرست
چکیده: ط
فصل اول: کلیات تحقیق: 2
1- مقدمه 2
2- بیان مسئله 2
3– اهمیت و ضرورت تحقیق 5
4-اهداف تحقیق 6
5- سوالهای تحقیق 6
6- تعاریف نظری و عملیاتی واژها 8
فصل دوم: چارچوب نظری 12
1- مقدمه 12
2- تعریف مفهومی فرهنگ 12
3- نگرش 14
4- فعالیت های فرهنگی 17
5- معرفی کانونهای اداره کل امور فرهنگی و زمینه فعالیت 20
6- ارتباط برنامه ریزی فرهنگی با دانشگاه و آموزش عالی 23
7- برنامه ریزی فرهنگی 25
8- الزامات برنامه ریزی فرهنگی مطلوب 26
9- مفروضات و شروط برنامه ریزی فرهنگی مطلوب 27
10-ویژگی های برنامه ریزی فرهنگی مطلوب 30
11-ضرورت برنامه ریزی فرهنگی 31
12-انواع برنامه ریزی فرهنگی 32
13-رویکردهای نظری در باب برنامه ریزی فرهنگی 33
14-ضرورت مدل فرهنگی برای برنامه ریزی فرهنگی 35
15-رویکرد های برنامه ریزی فرهنگی 35
پیشینه تحقیق 40
1-مقدمه 40
فصل سوم: روش شناسی 49
3-1- مقدمه 49
3-2- روش پژوهش 49
3-3- جامعه و نمونه ی آماری پژوهش 49
3-4- روش نمونه گیری 51
3-5- ابزارگردآوری داده ها 53
3-6- روایی و پایایی ابزار گرد آوری داده ها 55
3-7- شیوه تجزیه وتحلیل دادهها 55
3-8. جمع بندی فصل 56
فصل چهارم: تحلیل دادهها 58
4-1- مقدمه 58
4-2- توصیف ویژگیهای جمعیت شناختی پاسخگویان 58
4-3- آزمونسوالات اصلی: 61
4-4-بررسی سؤالات فرعی پژوهش: 65
4-5- پاسخ به سوال چهارم (بازپاسخ) 75
4-6- جمع بندی فصل 79
فصل پنجم: نتیجه گیری 82
1- مقدمه 82
2- یافتههای پژوهش (سوالات اصلی) 83
3- یافتههای پژوهش (سوالات فرعی) 88
5- محدودیات های پژوهش: 92
6- پیشنهادات پژوهش: 92
منابع فارسی : 94
منابع انگلیسی : 98
چکیده:
امروزه جایگاه ویژه دانشگاه در توسعه و پیشرفت کشور با توجه به اهمیت فرهنگی و نقش انکارناپذیر فعالیتهای فرهنگی و هنری به عنوان آموزش های غیر رسمی در جذب استعدادها، شکوفایی توانمندی ها و افزایش تجربیات سودمند دانشجویان، اهمیت و جایگاه اداره امور فرهنگی و فعالیت های فوق برنامه در هدایت و ساماندهی به فعالیت های فرهنگی و هنری بیش از پیش نمایان می شود، به همین علت در این پژوهش سعی شده است با نگاهی نسبتاً متفاوت به جایگاه ارزشمند این فعالیت ها و تاثیراتی که می توانند چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی داشته باشند نگریسته شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه مازندران نسبت به فعالیت های فرهنگی و هنری این دانشگاه و میزان مشارکت آن ها در این فعالیت ها صورت گرفته است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانشجویان سال آخر، مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، دانشکدههای علوم انسانی، هنر و معماری و فنی مهندسی دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 93-92 می باشد. طی اطلاعات بدست آمده از مرکز آمار دانشگاه تعداد جامعه آماری 1494 نفر می باشد. نمونه آماری با بهره گرفتن از جدول کرجسی و مورگان 310 نفر می باشند. روش نمونه گیری، طبقه ای تصادفی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. برای تعیین پایایی اولیه قبل از اجرای گسترده، این پرسشنامه بر روی 30 نفر از دانشجویان دانشکده های مذکور به صورت کاملاً تصادفی اجرا گردیدکه با بهره گرفتن از روش آلفای کرانباخ پایایی آن، 80/0 بدست آمد. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه بین دو دانشکده ی هنر و معماری و علوم انسانی از لحاظ میزان رشد و ارتقای خلاقیت های هنری دانشجویان با توجه به شرکت در فعالیت های فرهنگی و هنری تفاوت معناداری وجود دارد، در حالی که بین دو گروه هنر و معماری و فنی – مهندسی و همین طور فنی – مهندسی و علوم انسانی تفاوت معناداری وجود ندارد. هم چنین از بین این دانشکدهها، دانشکده ی علوم انسانی کمترین میزان رشد وخلاقیت علمی و فرهنگی (23/3) و دانشکده هنر و معماری بیشترین میزان رشد و خلاقیت علمی و فرهنگی (47/3) را دارند. در مورد دو مقوله ی میزان رشد و ارتقای سطح مشارکت و همکاری های جمعی و میزان سامان بخشیدن به خواسته ها و تلاش های فردی بین سه دانشکده تفاوتی مشاهده نشد به این معنا که این سه دانشکده در میزان رشد و ارتقای سطح مشارکت و همکاری های جمعی و هم چنین میزان سامان بخشیدن به خواسته ها و تلاش های فردی یکسان هستند.
واژگان کلیدی: نگرش[1]، دانشجویان دانشگاه مازندران، فعالیت های فرهنگی و هنری[2]، مشارکت
فصل اول:
کلیات تحقیق
فصل اول: کلیات تحقیق:
1- مقدمه
فرهنگ[3] و هنر وسیله ارتباط انسان هاست وبرای حیات بشری و سیر به سوی سعادت فرد و جامعه انسانی موضوعی ضروری و لازم است. (کاوسی، اسماعیل، 1387) . نیازهای (فرهنگی – هنری) [4] با توجه به نقشی که در رشد و توسعه فرهنگی و حیات یک جامعه دارند، دارای اهمیت اند این نیازها تا حدود زیادی تابع ارزشها و هنجارهایی است که محیط و جامعه خاصی به آن می دهد. توجه به فعالیت های فرهنگی و هنری[5] و ترویج آن به عنوان مساله ای که ارتباط تنگاتنگ با مباحث اساسی جامعه دارد و نیز به کار گیری شیوه های درست اطلاع رسانی در این خصوص، موجب می گردد که افراد جامعه در سیری قرار گیرند که مقصدش، رسیدن به عالی ترین و بهترین احساساتی است که انسان ها به آن دست یافته اند و بدین ترتیب زمینه ساز رشد و توسعه فکری و فرهنگی افراد جامعه، بویژه جوانان خواهد شد. (چاوش باشی، فرزانه، 1387) توجه به فعالیت های فرهنگی و هنری برای بالندگی دانش فرهنگی، تقویت فرهنگ شهروندی، دگرگونی های فرهنگی، همکاری های فرهنگی، ایجاد زیر ساخت ها و شبکه ها، پیام رسانی فرهنگی، فراهم کردن دسترسی همگانی به اطلاعات فرهنگی، تشخیص اولویت های فرهنگی و سر انجام کاهش پیامدهای سوء فرهنگی و نظایر آن ضرورت دارد. (کواکس، 1979، به نقل نیک کار، ملیحه، 1384)