مفاهیم بنیادی نظریه یادگیری اجتماعی:
استعداد:
منظور از استعداد ژنتیکی هر نوع توانایی و آمادگی ویژه ذاتی است که از طریق وراثت حاصل میشود. به بیان دیگر، استعداد ژنتیکی زمینه ارثی دارد و در تعیین وضعیت ظاهری قد، رنگ پوست و مو، آمادگی یادگیری و یا ابتلا به بیماریهای خاص نقش مهمی ایفاء میکند (شفیعآبادی،۱۳۹۲).
مفهوم استعداد، مفهومی گسترده است تا آن حد که تمام یا بیشتر مباحث حوزه فیزیولوژی و روانشناسی را در بر دارد. ویژگیهای جسمانی مانند سرعت واکنش، قد و وزن، چابکی در حرکات، حساسیت دیداری و تجلیات روانی مانند تجسم فضایی، حافظه، سرعت ادراک و استدلال را میتوان در زمره و حوزه گسترده استعداد به شمار آورد (محمد قلیها، ۱۳۹۲).
کلمه استعداد ریشه لاتین دارد و به معنای رغبت، تمایل، اشتیاق و آرزوست. کاربرد اولیه آن در مفهوم معاصر، داشتن توانایی طبیعی یا بهره مندی ذهنی است.طبق واژه نامه انگلیسی آکسفورد، از سال ۱۶۰۰ این کلمه در معنای امروزی آن به کار رفته است. با استعداد بودن یعنی مهارت در خوب انجام دادن بعضی کارها (محمودی و قره داغی،۱۳۹۰).
استعداد سازهای است که به توانایی ذاتی و کیفیتی از آماده بودن فرد برای یادگیری اشاره دارد.در لغت نامه دهخدا، استعداد به معانی آمادگی، آماده شدن، و آماده کردن آمده است. توانایی حالتی از توانا بودن برای انجام کار است. ظرفیت یا گنجایش به حداکثر توانایی فرد در یادگیری دانشها و مهارتها و به کارگیری آن ها اشاره دارد (یوسفی لویه، ۱۳۹۰).
پیاژه استعداد را این گونه تعریف میکند: آنچه که دو فرد را که دارای بهره هوشی مساوی هستند متمایز میسازد، استعداد مینامند. آدمیشل در اثری با عنوان «جنگ استعدادها» استعداد را مجموعهای از تواناییهای یک شخص تعریف کردهاست. بر اساس این تعریف، استعداد شامل مفاهیم ذوق ذاتی، مهارتها، دانش، هوش، قابلیت، غریزه و توانایی یادگیری است (نعمتی،۱۳۹۰).
استعداد به معنای مهیا و آماده شدن و توان انجام دادن کاری را داشتن است. استعداد توانایی فطری فرد است که به امور یادگیری کمک میکند و باعث سرعت آن میشود. استعداد نحوه و میزان یادگیری فرد را در زمینههای گوناگون در آینده پیشبینی میکند (مقدسی، ۱۳۸۶).
استعداد توانایی بهره بری فوری از آموزش، تعلیم یا تجربه در یک محدوده مشخص از عملکرد است. تعریف دیگر استعداد، توانایی بالقوهای است که فرد را برای انجام دادن کار، آماده میکند. استعداد مجموعهای از تواناییهای یک شخص است که شامل مفاهیمی چون ذوق ذاتی، مهارتها، دانش، هوش، قابلیت، غریزه و توانایی یادگیری میشود. استعداد داشتن در یک زمینه اغلب به عنوان حدی بالاتر از میانگین توانایی تعبیر میشود ( درویش محمدی ، ۱۳۹۰).
ارکان استعداد:
-
- قابلیت[۵۵]: به توانایی ذاتی برای انجام امور در موقعیتهایی اطلاق میشود و قابلیت از درون انسانها بر میخیزد و به عوامل محیطی بستگی ندارد.
-
- مهارتها[۵۶]: به بخشی از توانایی انجام کار گفته میشود که حاصل یادگیری و تمرین است.
- فرصت[۵۷]: اساسا فرصتها به دو طریق ایجاد میشوند:
الف) افراد به طور انفرادی به دنبال فرصتی برای نشان دادن استعدادهایشان میگردند و در این راه موفقیتهایی کسب میکنند.
ب) از طریق افردا دیگر ایجاد میشود مانند والدین، اساتید، هم صنفیها، کارشناسان مربوطه و مدیران (درویش محمدی، ۱۳۹۰).
در گذشته چنین تصور میشد که استعداد خصایص مادرزادی هستند، از وراثت ناشی میشوند و تجربه و شرایط محیطی در آن ها بی تأثیر است اما امروز معلوم شده است که هرچند عامل وراثت در استعدادهای مختلف نقش دارد، تجربه و عامل محیطی نیز در رشد آن ها مؤثرند. چنانچه شرایط محیطی و امکانات آموزشی فراهم نباشد، استعدادها شکوفا نمیشوند. همچنان که درباره هوش نیز مطرح است، رشد و پرورش هوش تحت تأثیر عامل وراثت و محیط و تعامل این دو قرار دارد. استعداد نیز نتیجه اثر متقابل عامل وراثت و محیط است؛ بنابرین، استعداد یک خصیه مادرزادی و غیرقابل تغییر نیست بلکه تحت شرایط مساعد یا نامساعد محیطی و بر اثر تجربه تغییر میکند، رشد مییابد یا از رشد و شکوفایی باز میایستد (شریفی، ۱۳۸۶، به نقل از کراسکیان،۱۳۹۰).
رویدادها و شرایط محیطی:
وقایع و شرایط محیطی که برخی از آن ها خارج از کنترل انسان هستند بر چگونگی رفتار فرد و در نتیجه بر تصمیمگیری شغلی او مؤثرند. عواملی نظیر شرایط اجتماعی، فرهنگی سیاسی، اقتصادی، اقلیمی، تغییرات اجتماعی، رشد تکنولوژی و صنعت، بهبود بهداشت و درمان، دگرگونی در وضعیت حمل و نقل، مهندسی محیط، اکتشاف معادن، توسعه سازمانهای اجتماعی، و گسترش برنامه های رفاهی و تفریحی در نوع و میزان اشتغال و در نتیجه در تصمیمگیری شغلی تأثیر میگذارند (میشل و کرامبولتز، ۱۹۸۷، به نقل از شفیعآبادی،۱۳۹۲).
شرایط و رویدادها محیطی عوامل اثرگذاری هستند که اغلب خارج از کنترل هستند.آنچه در اینجا تأکید میشود این است که برخی وقایع و شرایط محیطی بر رشد مهارتها، فعالیتها و ترجیحات شغلی اثر میگذارند. برای مثال، خط مشیهای دولتی که برخی مشاغل و دسترسی به برخی منابع طبیعی در محیط فرد را کنترل میکنند ممکن است به میزان زیادی تعیین کننده قابلیت دسترسی به فرصتها و تجارب باشند. بلایای طبیعی مانند خشکسالی و سیل که بر وضعیت اقتصادی اثر میگذارند مثالهای دیگری از اثرات خارج از کنترل انسان میباشد (زونکر، ترجمه نظری، ۱۳۹۲).
رویدادها و وقایع محیطی از قبیل موقعیتهای شغلی، مزایا و حقوق برای بعضی مشاغل، قوانین کارگری، رشد و توسعه تکنولوژی، رویدادهای فیزیکی، سیستم تعلیم و تربیت، اثرات اجتماعی که خارج از کنترل انسان هستند بر چگونگی رفتار فرد و در نتیجه تصمیمگیری شغلی مؤثرند (میشل و کرامبولتز، ۱۹۹۶، ترجمه موسوی،به نقل از چراغی، امینی، زهرا کار، ۱۳۹۰).
بر اساس تحقیق احمدی و همکاران (۱۳۹۱) ویژگیهای شخصی افراد و محیطی که در آن قرار
دارند بر ویژگیهای کارآفرینی آنان اثرگذار بوده و وجود این نوع ویژگیها بر بروز رفتارهای کارآفرینانه
تأثیرگذار است.
نظریه پردازان یادگیری اجتماعی، تأکید دارند که رفتار شخص و عوامل محیطی، عوامل دو طرفه
هستند. این امر، رابطه ی پویایی را شرح میدهد که در آن، شخص نه به طور مکانیکی و نه با طیب
خاطر، نسبت به نیروهای محیطی واکنش نشان میدهد (لوتانز[۵۸]،۲۰۰۶، به نقل از پورسعید،۱۳۸۸).
عوامل محیطی نظیر فرهنگ خانواده، و طبقه اجتماعی و وضع جغرافیایی در انتخاب شغل مؤثرند. فرهنگ مجموعه اعتقادات و باورها و عادات و خصوصیات رفتاری است که افراد یک جامعه برای ادامه زندگی و مقابله با مشکلات و سازش با محیط و نیز برای برقراری روابط با یکدیگر به کار میگیرند (شفیعآبادی، ۱۳۹۲).
تجارب یادگیری: