گفتار دوم- نظارت قضایی ۸۳
فصل سوم- قرار بازداشت موقت در فقه
بخش اول- بازداشت موقت در جرایم علیه تمامیت جسمانی . ۸۷
گفتار اول- بازداشت موقت در قتل عمد. ۸۸
گفتار دوم- بازداشت موقت در قتل غیر عمد ۹۲
گفتار سوم- بازداشت موقت در ضرب و جرح. ۹۴
بخش دوم- بازداشت موقت در سرقت .۹۴
گفتار اول- بازداشت سارق به هنگام غیبت مالباخته ۹۵
گفتار دوم- بازداشت شخص معروف به دزدی۹۶
گفتار سوم- بازداشت متهم به سرقت ۹۶
۱-بازداشت متهم به دزدی تا آوردن کالای مسروقه ۹۷
۲-بازداشت متهم به دزدی تا حضور شهود ۹۷
۳-بازداشت متهم به دزدی تا تعدیل شهود . ۹۸
۴-بازداشت متهم مدعی مال ۹۸
بخش سوم- بازداشت موقت در سحر و دیگر اعمال مشابه ۹۹
گفتاراول- بازداشت ساحر و کاهن و عراف ۹۹
گفتاردوم- بازداشت منجم . ۹۹
بخش چهارم- بازداشت موقت مرتد ۱۰۱
گفتار اول- بازداشت مرد مسلمان مرتد. ۱۰۱
گفتار دوم- بازداشت زن مسلمان مرتد ۱۰۳
بخش پنجم- بازداشت موقت در فحشا۱۰۳
گفتار اول- بازداشت برای اقامه حد .۱۰۳
گفتار دوم- بازداشت برای فاصله انداختن میان دو حد ۱۰۶
بخش ششم- بازداشت موقت افراد دارای رفتارهای ناهنجارو افراد محکوم به حدود الهی.۱۰۷
گفتار اول- بازداشت عالم فاسق ، طبیب جاهل و مکری مفلس. ۱۰۸
گفتار دوم- بازداشت مستان چاقوکش ۱۰۹
گفتار سوم- زندانی کردن اشرار و فاسدان ۱۱۰
گفتار چهارم- بازداشت کسی که حد قطع عضو بر او جاری شده تا بهبودی عضوش ۱۱۱
بخش هفتم- بازداشت موقت در مورد حقوق مالی ۱۱۳
گفتار اول- بازداشت موقت کسی که از ادای دین خودداری می کند ۱۱۴
گفتار دوم- بازداشت بدهکار مدعی به اعسار ۱۱۸
بخش هشتم- بازداشت موقت در سایر موارد ۱۱۹
گفتار اول- بازداشت شهود ۱۱۹
گفتار دوم- بازداشت کفیل. ۱۲۱
گفتار سوم- سکوت نزد حاکم. ۱۲۲
نتیجه گیری . ۱۲۳
پیشنهادات . ۱۲۶
لایحه آیین دادرسی کیفری. ۱۲۷
فهرست منابع ۱۶۲
چکیده انگلیسی ۱۶۸
مقدمه
قرار بازداشت متهم، مهمترین تأمین جزایی است که قانون اعمال آن را تحت ضوابط و شرایط خاصی، در اختیار قضات دادگستری قرار داده است. این نوع تأمین وسیلهای ضروری در رسیدگی به امور کیفری است؛ اما افراط و استفاده بیرویه از آن، بهخصوص بدون رعایت ضوابط قانونی، اقدامی مضر علیه منافع عمومی و آزادیهای فردی است. بازداشت موقت به دلیل اهمیت ویژهای که دارد همیشه موضوع بحث حقوقدانان و متخصصان در امر کیفری بوده و از دیر زمان قواعد و مقررات آن در آیین دادرسی کیفری تغییر و تحول یافته است و امروزه کوشش بر این است که ضمن محدود شدن موارد اعمال و مدت بازداشت، صدور آن تحت شرایط و ضوابط معین و دقیقتری صورت پذیرد و با قبول اعتراض متهم و رسیدگی به آن در مرجع صلاحیتدار، حقوق دفاعی او به نحو مطلوبی تضمین شود و خسارات ناشی از بازداشتهای غیرقانونی و همچنین بازداشتهایی که در صدور آنها ضوابط قانونی رعایت شده، اما تعقیب کیفری در نهایت به قرار منع تعقیب یا برائت متهم منتهی شده است، تأمین و جبران شود. بازداشت موقت مغایر با اصل برائت است، به همین علت باید با کمال دقت و احتیاط به اجرا گذاشته شود تا موجبات خسارت مادی و معنوی متهم، بهویژه افراد بیگناه را فراهم نسازد و به آزادیهای فردی که در قوانین اساسی کشورهای جهان، منشور ملل متحد، اعلامیههای متعدد حقوق بشر و در بسیاری از میثاقهای بینالمللی اعلام و تضمین شده است، لطمهای وارد نیاورد. سعی بیشتر قانونگذاران جهان امروزی این است که موارد بازداشت موقت را به حداقل ممکن کاهش دهند.
در ایران، تا پیش از تصویب قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸ رویکردهای متفاوتی بر نظام دادرسی کیفری حاکم بود. تا پیش از این قانون، قرار بازداشت موقت در قانون آیین دادرسی کیفری ۱۲۹۰ جز در موارد استثنایی به صورت اختیاری بود. در سال ۱۳۵۲ موارد اجباری بیشتری به این قانون الحاق گردید. اگرچه قانونگذار در ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۷۸، تصریح بر بازداشت موقت اجباری نموده، ولی با توجه به مقید نمودن آن به رعایت مفاد بند «د» ماده ۳۲ قانون مزبور میتوان چنین استنباط کرد که به جز قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام، بازداشت موقت اجباری دیگری در سیستم قضایی ایران ملاحظه نمیگردد. (الهی منش، ۱۳۹۱، ۱۹) خوشبختانه به رغم این رویکرد سخت گیرانه و سنتی طی سه دهه گذشته، مقنن در لایحه آیین دادرسی کیفری در جهت تحولات پیش گفته گام برداشته و با استثنایی تلقی نمودن بازداشت موقت، موارد اجباری را از نظام دادرسی کشورمان حذف کرده و با تدوین مؤلفه های دادرسی منصفانه، تفکیک کامل مرحله تحقیق و تعقیب، مطالعه پرونده کیفری متهم توسط وکیل، پیش بینی حق سکوت برای متهم، افزایش قرارهای تأمینی از ۵ قرار به ۱۰ قرار و پیش بینی نظارت قضایی و جلب به دادرسی به جای قرار مجرمیت و نداشتن محدودیت برای داشتن وکیل، قابلیت تقسیط جزای نقدی، مطالبه خسارت ناشی از بازداشت غیرقانونی، تشکیل پرونده شخصیت برای متهمان و . در جهت تضمین حقوق و آزادیهای فردی متهمان گام مهمی را به جلو برداشته است.
1- بیان مسئله
از مهمترین موهبتی که بشر از آن بهرهمند شده است، حق آزادی تن است. این حق در اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸) و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶) و اعلامیه اسلامی حقوق بشر (قاهره ۱۹۹۰) مورد تأکید قرار گرفته است. به همین لحاظ قانونگذاران باید در خصوص محدود کردن این حق حساسیتی خاص را مصروف دارند.
از مهمترین مسائلی که در جریان پرونده ی کیفری و طبعاً در آیین دادرسی کیفری مطرح می گردد، بازداشت موقت متهم است.
” بازداشت موقت عبارت است از: نگاهداشتن متهم به طور موقت به حکم قانون یا به تشخیص قاضی، به منظور دسترسی و حضور متهم در مراجع قضایی و یا جلوگیری از فرار یا پنهان شدن یا تبانی با دیگری است و این توقیف ممکن است تا مدت معین و یا رفع موجب و یا انجام دادن تحقیقات مقدماتی و یا صدور احکام بدوی ادامه داشته باشد.” (آریان پور، ۸۱، ۷)
ازآنجا که قرار بازداشت موقت با اصل برائت متهم مغایر است و نتایج زیانبار آن غیر قابل جبران میباشد، قانونگذاران درباره مشروعیت به کارگیری آن تردید داشته و سعی کرده اند، آن را از اختیار قاضی خارج کنند و تحت قاعده و قانون درآورند تا دادرسان نتوانند به اراده و دلخواه خود افراد را بازداشت کنند، این در حالی است که قانونگذار ما نه تنها نتوانسته است در جهت تحدید موارد بازداشت موقت گام بردارد و با افزایش موارد قرار بازداشت موقت باعث پایمال شدن هرچه بیشتر حقوق متهم گردد، به علاوه نوعی تعارض بین مواد مربوطه به وجود آورده است.
علاوه بر این به استناد بند (د) ماده ۳۲ قانون آیین دادرسی کیفری دادرس همیشه می تواند متهم را به بهانه بیم فرار یا تبانی و یا امحای آثار و علایم جرم بازداشت کند، یعنی حتی در بزههای کوچک نیز بازداشت متهم مجوز قانونی پیدا می کند. از سوی دیگر اگرچه قانونگذار در ماده ۳۵ قانون مزبور، تصریح بر بازداشت موقت الزامی نموده است، ولی با توجه به مقید نمودن آن به رعایت مفاد بند (د) ماده ۳۲، میتوان چنین استنباط کرد که بازداشت موقت اجباری در سیستم قضایی ایران حذف شده است. همچنین برابر بند (د) ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی کیفری در مواردی که آزادی متهم موجب فساد باشد، صدور قرار بازداشت موقت اجباری است و تشخیص فساد نیز لاجرم با قاضی دادگاه است، زیرا معیار قانونی برای این تشخیص وجود ندارد. در مجموع قانونگذار ایران با نادیده گرفتن حقوق متهم اقدام به تصویب مواد ۳۲ و۳۵ قانون آیین دادرسی کیفری نموده است.
خوشبختانه، تدوین کنندگان لایحه آیین دادرسی کیفری با توجه به حقوق متهم اقدام به تدوین این لایحه کردهاند و علاوه بر حذف موارد بازداشت موقت الزامی، موارد و شرایط بازداشت موقت اختیاری را نیز حصری کرده اند که البته موارد اختیاری صدور قرار بازداشت موقت شامل جرایم فراوانی می باشد و نتیجه آن توسعه موارد بازداشت موقت است. اما در مجموع مقنن با استثنایی تلقی نمودن بازداشت موقت و ایجاد جایگزینهای نوین بازداشت موقت و نظارت قضایی، گام مهمی را در راستای حفظ حقوق متهمین برداشته است.
نکته باقی مانده اینکه، در اسلام حبس جز در موارد استثنایی وسیله اجرای حکم نبوده و تنها برای انتظار محاکمه متهمین و تعزیرات به کار برده شده است. درباره بازداشت موقت در اسلام، موارد فراوانی دیده میشود که این بازداشت به رسمیت شناخته شده است و آیات و احادیث و اقوال علما در این زمینه نمایانگر این مطلب است. از جمله آیه ۱۰۶ سوره مبارکه مائده که می فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد، در موقع وصیت باید دو نفر عادل را از شما به شهادت بطلبند و یا اگر مسافرت کردید و مرگ شما فرا رسید (و در راه مسلمانی نیافتید) دو نفر از غیر شما و اگر به هنگام ادای شهادت در صدق آنها شک کردید، آنها را بعد از نماز نگاه دارید تا سوگند یاد کنند که ما حاضر نیستیم حق را به چیزی بفروشیم؛ اگرچه در مورد خویشاوندان ما باشد و شهادت الهی را کتمان نمی کنیم که از گناهکاران خواهیم بود»، صراحت تمام، در بازداشت موقت دارد و این آیه قبل از هر دلیل دیگری، بازداشت موقت را رنگ شرعی داده است. (الهی منش، ۹۱، ۲۹)