بینالمللی یاد کردهاند زیرا واقعیت این است که داوری بینالمللی از موقعیت بسیار ممتازی در حل اختلافات تجاری برخوردار است.
بطور خلاصه تحولات مهم چند سال اخیردولت ایران که حاکی از اعتماد بیشتر این کشور به نظام تجاری بینالمللی میباشد را فهرست وار ذکر مینمائیم:
۱- تصویب قانون داوری تجاری بینالمللی ایران در سال ۱۳۷۶
۲- ایجاد مرکز داوری اتاق ایران در تهران بر مبنای تصویب قانون و آئیننامههای داخلی آن در سال ۱۳۸۰
۳- محلق شدن به کنوانسیون ۱۹۵۸ نیویورک درمورد شناسایی و اجرای احکام داوری خارجی در سال ۱۳۸۰
۴- تقاضای عضویت واظهار علاقه شدید دولت ایران جهت پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WTO)
۵- تصویب قانون جدید سرمایه گذاری خارجی در سال ۱۳۸۱ والحاق ایران به کنوانسیون حل و فصل اختلافات راجع به سرمایهگذاری (ایکسید).
۶- تصویب قانون تجارت الکترونیک ایران در سال ۱۳۸۲
بنابراین موارد فوق نشان دهندهی رویکرد تازه دولت ایران نسبت به نهاد داوری میباشد و احساس میشود که دورنمای توسعهی نهاد داوری در ایران بسیار امیدوار کننده است.
داوری در تمامی مراحل خود با مسأله تعیین قانون حاکم مواجه میشود که از این جمله عبارتنداز:
قانون حاکم بر شرایط اعتبار قرارداد داوری- قانون حاکم بر آئین داوری- قانون حاکم بر ماهیت دعوی- قانون حاکم بر شناسایی و اجرای رأی داوری.
لازم به ذکر است که در این پایاننامه، تنها قانون حاکم بر ماهیت دعوی که علت غایی و هدف نهایی آن همان حل و فصل دعوای موجود میباشد را مورد پژوهش قرار میدهیم.
در این پایاننامه انگیزه و تلاش بر این میباشد که در وهلهی اول فرهنگ مراجعه به داوری را در کشور توسعه دهیم و سپس با بهره گرفتن از منابع حقوقی خارجی از جمله کتب حقوقی خارجی، کنوانسیون بینالمللی مربوطه و رویه قضایی داخلی و بینالمللی در این زمینه پژوهشی عمیق انجام داده و با مقایسه تطبیقی با حقوق ایران، بر نوآوری در مطالب بیفزائیم.
مع ذلک اهداف تحقیق که در جهت نیل به آنها گام بر میداریم به شرح ذیل میباشد:
۱- توسعه فرهنگ مراجعه به داوری در کشور و جامعهی حقوقی
۲- نوآوری در مطالب و ترسیم سیمای شفاف و آشکار از قانون حاکم بر ماهیت دعوی در داوریهای تجاری بینالمللی
۳- استفاده خاص از منابع حقوقی خارجی از جمله کتب و مقالات حقوقی خارجی.
۴- ذکر رویه قضایی پیرامون موضوع مطروحه هم از دیدگاه حقوق داخلی و هم از دیدگاه بینالمللی که امری تازه و ابتکاری میباشد.
۵- استفاده از نظرات مراجع مهم داوریهای سازمانی در عرصههای داخلی و بینالمللی
بطور خاص: مرکز داوری اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و دیوان داوری اتاق بازرگانی بینالمللی (ICC)
۶- رفع ابهامات و پیچیدگیها و نارسائیهای موجود در حقوق ایران با مقایسه قواعد و مقررات بینالمللی
علی ایحال آنچه که بطور کلی موجب اهمیت بسیار زیاد نهاد داوری گردیده است کاربردی است که این طریقهی حل وفصل در حوزهی دعاوی تجاری بینالمللی دارد علت این اهمیت نیز به خصوصی بودن داوری، انتخابی بودن داوران، تشریفاتی نبودن رسیدگیها، سرعت بیشتر و هزینه کمتر و بسیاری دلایل دیگر بر میگردد.
انتخاب قانون حاکم بر ماهیت دعوی در داوری برای حل و فصل اختلاف مسأله مهمی است.
بطور خلاصه باید ذکر گردد که در داوریهای تجاری بینالمللی، اراده طرفین مبنا واساس کار است و به همین جهت است که در تعیین قانون حاکم بر ماهیت دعوی نهایت احترام به اصل حاکمیت اراده گذارده میشود منتهی هر گاه قانون حاکم بر ماهیت دعوی بوسیلهی طرفین تعیین نشده باشد آن جاست که اختلاف نظر بوجود میآید و داورها باید تعیین کنند که چه قانونی و بر اساس چه معیاری حاکم بر ماهیت این دعوی میشود بنابراین در این جاست که اهمیت و ضرورت بررسی شیوهی تعیین قانون حاکم بر ماهیت دعوی مشخص میگردد زیرا تا هنگامی که قانون حاکم بر ماهیت دعوی تعیین نشود داورهاو نهاد داوری به رسالت و هدف اصلیشان که همان حل و فصل و فیصله اختلاف موجود میباشد نائل نمیگردند.
ضمناً در این پژوهش سعی میشود که با نگرش جامع اشکالات، پیچیدگیها و نارسائیهای موجود حتیالامکان رفع گردد به طوری که در پایان بحث بتوان یک سیمای روشن و شفاف از این موضوع بسیار جالب به دست آورد.
حال مهمترین ابهامات و پرسشهایی که در این زمینه وجود دارد و در این پژوهش سعی شده است که به آنها پاسخهایی در خور توجه داده شود عبارتند از:
۱- چه شیوههایی در زمینه تعیین قانون حاکم بر ماهیت دعوی از نظر بینالمللی وجود دارد؟
۲- حقوق ایران در تعیین قانون حاکم بر ماهیت دعوی از کدام شیوه یا شیوهها استفاده میکند؟
۳- کدام شیوه یا شیوهها در زمینهی تعیین قانون حاکم بر ماهیت دعوی در داوریهای تجاری بینالمللی، منطقیتر و مناسبتر و دقیقتر میباشد؟
به هر حال منطق، اصول و یا روشی که درانجام این پایاننامه از آن بهره گرفتیم، روش کتابخانهای بود و ما با مراجعه به کتابخانههای مختلف، منابع قابل استفاده برای پژوهش خود را شناسایی و گردآوری کردیم.
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز روش توصیفی میباشد یعنی توصیف و تشریح عینی و واقعی و منظم خصوصیات موضوع. به عبارت دیگر قانون حاکم بر ماهیت دعوی را توصیف میکنیم و بیان مینمائیم که این قانون چه خصوصیاتی دارد یعنی در این تحقیق وضع موجود را بررسی کرده و وضعیت فعلی را به صورت منظم توصیف میکنیم و نتایج عین آن را گزارش میدهیم.
البته لازم به ذکر است از آنجایی که این موضوع نوپا و بدیع میباشد و ضمناً اکثر منابع آن به زبان انگلیسی و فرانسوی بوده لذا به طور جامع نهاد داوری تجاری بینالمللی در جامعهی حقوقی ایران مورد بررسی قرار نگرفته است و بطور قاطع بیان مینمایم که پیشکسوتان علم حقوق تألیفاتی در این زمینه ندارند متأخرین هم به صورت پراکنده تألیفاتی داشتهاند به هر حال در ارتباط با متون قابل استفاده و سابقهی علمی تحقیق کتب و مقالات ارزندهای در حقوق داخلی جمع آوری نمودهایم.
به هر حال باتوجه به آنچه که گفته شد، برای بررسی موضوع، مطالب این پایاننامه را در ۴ فصل، یک مقدمه، یک چکیده و یک نتیجهگیری نهایی بررسی مینمائیم.
که پس از بیان چکیده و مقدمه فصل اول تحت عنوان کلیات شروع میشود و فصل دوم تحت عنوان انتخاب قانون حاکم بر ماهیت دعوی توسط طرفین دعوی میباشد و سپس فصل سوم به بیان انتخاب قانون حاکم بر ماهیت دعوی توسط داوران میپردازد و در آخر نیز فصل چهارم در ارتباط با محدودیت های نظم عمومی ملی و فراملی در حوزه قانون حاکم بر ماهیت دعوی خواهد بود.
فصل اول: کلیات
مبحث اول- تعاریف و مفاهیم مقدماتی
گفتار اول- تعریف لغوی و اصطلاحی داوری
داوری در لغت به معنای قضاوت و انصاف و حل و فصل دعوی میان مردم و قطع و فصل مرافعه دو یا چند شخص است و در اصطلاح حقوقی فنی است که هدف آن حل و فصل یک مسأله مربوط به روابط میان دو یا چند شخص است به وسیلهی یک یا چند شخص دیگر بنام داور یا داوران که اختیارات خود را از یک قرارداد خصوصی میگیرند و بر اساس آن قرار داد رأی میدهند بیآنکه دولت چنین وظیفهای را به آنان محول کرده باشد.
تعاریف نویسندگان داخلی ازداوری نیز با تعریف فوق مشابه است. به عنوان مثال طبق یکی از این تعاریف «داوری عبارتست از فصل اختلاف بین طرفین در خارج از دادگاه بوسیلهی شخص یا اشخاصی که طرفین یا ثالث آنها را در این جهت انتخاب نموده باشند».
مرحوم دکتر احمد متین دفتری نیز داوری (حکمیت) را صرف نظر کردن افراداز مراجعه به دادگاههادر دعاوی مربوط به حقوق و منافع خصوصی خود و تسلیم شدن آنها به حکومت اشخاصی دانسته است که از نظر معلومات و اطلاعات فنی و یا از نظر شهرت آنها به درستکاری و امانت، مورد اعتماد مخصوص آنها هستند.
علاوه بر این، در تعریف دیگری از داوری بیان شده است که: «داوری ارائه راه حل قراردادی اختلاف ناشی از روابط دو یا چند نفر توسط یک یا چند نفر دیگر (داور یا داوران) است و داوران صلاحیت خود را از قرارداد خصوصی که با طرفین منعقد میکنند، کسب مینمایند و بر مبنای آن بدون داشتن وظیفه دولتی اتخاذ تصمیم مینمایند.»
ضمناً درتعریف دیگری اشاره شده است که داوری، حل وفصل اختلاف خارج از دادگاه با تصمیم الزامآور فرد یا افرادی که مورد اعتماد و قبول است میباشد و به طور مستقیم توسط خود آنها یا غیر مستقیم توسط اشخاص معینی منصوب میگردند، میباشد.
لذا در این تعریف اخیر داوری دو رکن اساسی دارد: یکی آنکه فرآیند داوری خارج از دادگاه است و دیگری شخصیت یا ویژگیهای شخصی فردی که برای داوری کردن مطرح است.
علیایحال در تعریف داوری به عنوان یکی از شیوههای جایگزین حل اختلاف باید خود نهاد داوری را از قراردادداوری جدا کرد و با وجود نزدیکی و ارتباط این دو نباید آنها را یکی دانست. قرارداد داوری قراردادی است که بوسیله آن طرفین اختلاف توافق میکنند که اختلافات خود را از طریق داوری حل و فصل نمایند، اما خود داوری به عنوان یک تأسیس حقوقی، روشی است که اختلافات ارجاع شده را در خارج از دادگاهها و بوسیله شخص یا اشخاصی که برگزیده طرفین اختلاف و یا منتسب به اراده طرفین هستند، بصورت ترافعی حل و فصل می کند.
لازم به ذکر میباشد که داوری به عنوان روش اختیاری حل اختلافات بسیار قدیمیتر از سازمان دادگستری است. به نظر برخی از نویسندگان غربی ریشه این نهاد بر خانواده مبتنی است که در ان رئیس خانواده اختیارات وسیع و از جمله حل و فصل اختلافات میان اعضای آن را دارا بوده است. یکی دیگر از نویسندگان ریشه داوریهای بینالمللی خصوصی و رشد آن را ناشی از حل و فصل اختلافات تجاری بینالمللی دانسته است. زیرا این ضعفهای تجار در اروپا بودهاند که به دلیل غیر روشن و متغیر بودن قوانین داخلی، داوری را به عنوان روش منصفانه حل اختلافات توسعه دادهاند.
داوری در حال حاضر پرکاربردترین شیوه جایگزین حل و فصل اختلاف و نزدیکترین شیوه به شیوه دادگاهی و رسمی حل و فصل اختلافات است. ویژگی اصلی داوری که ضمن دوری آن از سایر شیوههای جایگزین حل و فصل اختلاف، آن را به رسیدگیهای قضایی در دادگاهها نزدیک میسازد ترافعی بودن رسیدگیها و الزامآور بودن رأی داوری است. این مشابهت زیاد موجب شده است که بسیاری از نویسندگان با توصیف داور به عنوان قاضی خصوصی کار وی را دقیقاً همانند کار قاضی تلقی کنند یعنی داور نیز هم چون قاضی وظیفه حل و فصل دعوا را بر عهده دارد با این تفاوت که مأموریت وی ریشه قراردادی دارد نه قانونی.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه