خودکشی دارای ریشه لاتین است و مرکب از دو لغت Sui به معنی خود و Caedere کشتن می باشد. مرگی که ناشی از خودکشی عمدی و توسط خود شخص روی می دهد، اقدامی آگاهانه در جهت نابودسازی خود می باشد. روشن ترین دلیل خودکشی، مشکلات پیچیده انسان نیازمندی است که برای رهایی از مشکلات خود، خودکشی را به عنوان بهترین راه حل انتخاب می کند. خودکشی عملی اتفاقی و بی معنی نیست ، بلکه راهی برای رها شدن از یک مشکل یا بحران است که شخص را به طور شدید رنج می دهد . خودکشی با نیازهای برآورده نشده، احساس یأس و درماندگی، تعارض های دوگانه در زندگی و فشار روانی غیر قابل تحمل رابطه مستقیم دارد. به نظر می رسد خودکشی یک اقدام فردی می باشد که امکان دارد از جانب شخص سر بزند و در بروز آن عوامل اجتماعی نیز نقش اساسی دارند. خودکشی خطرناکترین پیامدی است که در افرادی که از بیماری افسردگی رنج میبرند بیشتر بروز میکند. بیشتر افرادی که اقدام به خودکشی میکنند از بیماری افسردگی و یا اختلال افسردگی رنج میبرندوی با بیان این که این افراد به دلیل احساس گناهی که میکنند و تغییرات خلقی که در آنها ایجاد میشود دست به این عمل میزنند.بنابراین این گروه از افراد بیشتر از سایر افراد در معرض خطر خودکشی قرار دارند پاپیری ) 1376(، در تحقیق خود ۴۰ نفر از دانش آموزان دختر و پسر را که سابقه اقدام به خودکشی داشتند، بطور تصادفی انتخاب نمود و به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم نمود. بعد از ۵۴ جلسه آموزش حل مسأله به دو گروه آزمایشی، این نتایج حاصل شد که آموزش مهارت حل مسأله می تواند در کاهش میزان افسردگی و ناامیدی و بهبود مهارت های مقابله ای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی مؤثر باشدهمچنین بررسی ویژگی های شخصیتی و کمال گرایی نیز در افراد افسرده در خور توجه است. اگرچه خصوصیات شخصیتی زیادی وجود دارد اما از جمله مهمترین و با نفوذترین مدلها در بررسی صفات شخصیت در دهههای اخیر مدل پنج عاملی بوده است که بیش از همه، پژوهش در حوزه شخصیت را به خود اختصاص داده است(نگ[1]،2003؛ به نقل از کرجی،1391).این پنج عامل اصلی شخصیت عبارتند از: رواننژندی[2]، برونگرایی[3]، انعطافپذیری[4]، دلپذیری[5] و وظیفه شناسی[6]، که مککری و کاستا[7](1987؛به نقل از کرجی،1391). اساسا این پنج عامل را به عنوان تمایلاتی که زمینه زیستی دارند معرفی کردهاند، این دو محقق بیان می کنند صفات شخصیت، مانند خلق وخو، آمادگیهایی درونی در مسیر رشد بوده و اساسا از تاثیرات محیطی مستقل هستند(پرون و جان، بیتا؛ ترجمهی کدیور و جوادی،1385؛به نقل از کرجی،1391).
یکی دیگر از متغیرهایی که می تواند به طور بالقوه بر انگاره پردازی خودکشی تأثیرگذار باشد کمالگرایی است. از جمله مشکلات افراد انگاره پرداز خودکشی نداشتن اهداف کوچک و خرد قابل دستیابی است. بنابراین کمالگراها که اهداف بزرگ و بعضا غیر قابل دستیابی دارند گرایش بیشتری به افکار خودکشی از خود نشان می دهند. افرادی که دارای باورهای غیر مرتبط با کمالگرایی هستند، درباره توانایی خود برای انجام کارها به نحو شایسته، دچار تردید میشوند. این افراد در صورت انجام ندادن هر کاری با بالاترین کیفیت در شایستگی خود شک کرده و عزت نفس خود را از دست می دهند(نیکدل،1387).
معمولا افراد کما ل طلب دچار افسردگی می شوند، چراکه عمده تمرکز آنها بر موضوعاتی همچون لیاقت فردی وانتقاد فردی است. آنها به سرزنش وا نتقاد و حمله به خود می پردازند واحساسات شدیدی ا ز گناه، شرم، شکست و ناشایستگی به آنها دست می دهد.
پژوهشگران در ارتباط کما ل گرایی وا فسردگی به این نتیجه رسیده اند که پندار کامل بودن، گونه های دفاع برای کنارآمدن با والدین سختگیر، تنبیه گر، قضاوتی و مخرب است(شاطریان و همکاران،1390).
پایان نامه:رابطه ویژگی های شخصیتی و کمالگرایی با انگاره پردازی خودکشی در بیمارن افسرده شهر کرمانشاه