1-1- مقدمه یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشورها، بازار سرمایه است که ارتباط نزدیکی با ساختار و وضعیت اقتصادی کشور دارد. توسعه بازار سرمایه می تواند نقش مهمی در رشد درآمد ملی و رفاه عمومی جامعه ایفا کند. بازار سرمایه به عنوان یک زیر سیستم بخش مالی اقتصاد، کارکرد بسیار مهمی در توسعه فعالیتهای اقتصادی و ایجاد شرایط مطلوب اقتصادی در کشورهای مختلف دارد. امروزه بورس به عنوان مهمترین بخش بازار سرمایه ابزاری برای تجهیز و هدایت سرمایه در جهت توسعه اقتصادی، مؤثرترین ابزار در سیستم اقتصاد متکی به بازار آزاد به شمار می رود. بررسی ریسک و بازده سهام شرکتهای مختلف بورسی، از مهمترین پیش نیازهای سرمایهگذاری در بورس می باشد. ﺭﺷﺪ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﻘﺎﺭﻥ ﺑﺎ ﺭﻳﺴﻚ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪﺍﻱ ﻛﻪ می توان ﮔﻔﺖ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﻫﻴﭻ ﺧﻄﺮﻱ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﻤﻲ ﺩﻫﺪ، ﺑﻪ ﺳﻮﺩﺁﻭﺭﻱ نخواهد رسید. ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﮔﺮ ﺭﻳﺴﻚ ﺧﻴﻠﻲ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎﻋﺚ ﻛﺎﻫﺶ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﻱ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺧﻴﻠﻲ ﻛﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﺛﺮﻱ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻧﺎﺷﻲ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﻱ ﻛﻢ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، بنابراین وجود یک نسبت معقول از هر دو معیار مورد نیاز است. در واقع سرمایهگذار به منظور حداکثر نمودن مطلوبیت خود و نیز حداقل ساختن ریسک حاصل از سرمایهگذاری، اقدام به سنجش ریسک سهام با توجه به شاخصهای مختلف می کند. امروزه نهادهای بسیاری در جامعه وجود دارد که هر یک از درجهی اهمیت و ضرورت خاصی در امر سرمایهگذاری برخوردارند. یکی از این نهادهای پر اهمیت بورس اوراق بهادار می باشد. حضور بورس و رشد روزافزون آن در اقتصاد کشورها خود از دلایل اهمیت و ضرورت آن است به طوری که اقتصاد کشورها بدون وجود آن نمی تواند رونقی را تجربه کند. جملهی معروف موجود در بازار سرمایه اسلامی “بورس میزان الحراره ی اقتصاد کشورهاست” آشکار کننده میزان اهمیت و ضرورت بورس در اقتصاد کشورها می باشد. این جمله بدان معنا است که هرگونه اتفاق مثبت و یا منفی که در اقتصاد هر کشوری رخ دهد به سرعت در بورس منعکس خواهد شد. به عبارت دیگر، افراد هر کشور می توانند با توجه به روند کلی وضیت بورس آن کشور نسبت به وضعیت کلی اقتصاد کشورشان قضاوت نمایند. 1-2- بیان مسأله از آغاز دهه ی 1950 تا کنون پژوهشگران زیادی در بازارهای سرمایه به مسئلهی سنجش ریسک توجه کرده و همواره با مدل سازی و آزمون مدلهای موجود در صدد بررسی کارایی ابزارهای مختلف بوده اند. امروزه با گسترش روز افزون بازارهای سرمایه و جذب سرمایههای کوچک فردی به سمت فعالیتهای تولیدی، این بازارها نقش مهمی در تخصیص منابع مالی جامعه ایفا می کنند. دستیابی به رشد بلند مدت و مداوم اقتصادی نیازمند تجهیز و تخصیص بهینه منابع در سطح اقتصاد ملی است. در کنار منابع مالی در هر جامعه، هدایت این منابع به سمتی که منجر به بالاترین بازدهی شود. شکی نیست که توسعه و حفظ توان اقتصادی هر کشوری در آینده در گرو سرمایهگذاری امروز آن کشور است و سرمایهگذاری موتور محرک توسعه اقتصادی و اجتماعی است. بورس اوراق بهادار یکی از زمینههای بسیار مستعد کسب بازدهی برای سرمایهگذارانی که هر کدام به تنهایی توانایی راه اندازی یک کسب و کار را ندارند و می توانند با سرمایه محدود خود در بورس سرمایهگذاری کرده و به مقیاس سرمایهگذاری خود منتفع شوند. بورس اوراق بهادار تهران صنایع متعددی را شامل می شود. از جمله صنایع موجود در بازار بورس اوراق بهادار تهران، صنایع شیمیایی و خودرویی می باشد. صنعت مواد شیمیایی در این بازار نسبت به دیگر صنایع از حاشیه سود بالایی برخوردار است. صنعت خودرو به دلیل پر چالش بودن بازار خودرو در ایران، از صنایع پر افت و خیز و حاشیه سود متغیر می باشد. مهمترین مفاهیم در تصمیمگیری سرمایهگذاری، بازده و ریسک می باشند. هرگاه رویدادهای آتی به طور کامل قابل پیش بینی نباشد و اختلافی میان نرخ بازده مورد انتظار و بازده واقعی وجود داشته باشد، ریسک وجود دارد. وجود ریسک بدین معنی است که برای پیش بینی آینده، بیش از یک نتیجه وجود دارد و هیچیک از نتایج تحقق یافته، قطعی نیست. رابطهی میان بازده و ریسک یک رابطهی مثبت است، یعنی هر اندازه بازده مورد انتظار بالاتری مد نظر باشد، ریسک آن نیز بیشتر خواهد بود. برای هر سرمایهگذاری بدست آوردن بازده مطلوب است اما موضوع مهمتر این که، سرمایه گذار در قبال تحمل چه میزان ریسک، به این بازدهی می رسد. هدف مدیریت ریسک کنترل پیامدهای نامطلوب ناشی از تحمل ریسک و همچنین اطمینان یافتن از دستیابی به فواید پذیرش ریسک است. سهلانگاری در مدیریت ریسک، عواقب نامطاوب و مهمی به لحاظ مالی و اعتباری بر جای میگذارد و بی توجهی به آن می تواند باعث انحراف از مسیر اصلی امور شود و موجب شود تا به جای صرف وقت در مسایل اصلی تجارت، عمده انرژی و امکانات صرف مقابله با تبعات عدم مدیریت ریسک گردد. یکی از ابزارهای اندازهگیری ریسک انحراف معیار می باشد که تغییرات بازدهی اطراف میانگین را ریسک می نامد. سنجه ی بعدی ریسک انحراف معیار نامطلوب می باشد که فقط به بازدهیهای زیر نرخ هدف توجه خاصی دارد و نیم واریانس که با دید واقع بینانهتری بازدهی مورد انتظار سرمایهگذار را ملاک ارزیابی ریسک قرار می دهد و انحراف از بازدهیهای زیر نرخ میانگین سرمایهگذاری را ریسک می داند. معیارهای ریسک همچون انحراف معیار، انحراف معیار نامطلوب و نیم واریانس و هیچ کدام از این معیارها در زمانی که توزیع بازدهی های حاصل از سرمایهگذاری غیر نرمال باشد، از کارائی بالایی برخوردار نبوده و در صورتی معیارهای کارایی می باشند که تابع مطلوبیت سرمایهگذاران درجه دو باشد و توزیع بازدهیهای مورد مطالعه نرمال باشد در صورتی که واضح است که در بسیاری از موارد این شروط برقرار نیست. از این رو استفاده از معیار تسلط تصادفی برای سنجش ریسک شرکتهای صنایع شیمیایی و خودرو، به دلیل اینکه فاقد مفروضات محدود کننده نسبت به سایر روش های سنجش ریسک، با توجه به نوع توزیع بازدهی است، مورد استفاده قرار می گیرد. 1-3- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش رشد اقتصاد بدون توسعهی مالی امکان پذیر نیست. بر پایهی تحقیقات متعدد، موسسات و ابزارهای مالی، رابطهی مثبت با توسعه و رشد اقتصادی دارند و اغلب اقتصاد دانان رشد مالی را مقدمهای بر ایجاد جهش در فرایند توسعهی اقتصادی می دانند. تجارب کشورهای مختلف و مطالعات متعدد تجربی در این زمینه، بیانگر این واقیت است که توسعهی بازار مالی به خصوص بورس اوراق بهادار، اثر خالص مثبت بر پس انداز، تشکیل سرمایه و رشد اقتصادی دارد. بنابراین اهمیت این پژوهش از منظر افراد درگیر در فرآیند سرمایهگذاری به شرح ذیل می باشد: از منظر شرکتهای بورس به منظور سنجش عملکرد خود با سایر شرکتهای فعال در بازار سرمایه بالاخص شرکتهای فرابورسی، شرکتهای بورسی، شرکتهای بورسی-فرابورسی و یا شرکتهای فعال در بازار پایه این پژوهش حائز اهمیت می باشد. از دیدگاه خود شرکتهای صنعت خودرو و صنعت شیمیایی فرایند سنجش ریسک می تواند موجب گردد که شرکتها بایکدیگر مورد مقایسه قرار گیرند و هر کدام از این شرکتها که ریسک و بازده معقولی داشته باشد، توانایی سرمایهپذیری بالایی را در کنار ریسک معقول خود داشته باشند. از منظر سرمایهگذاران، سنجش ریسک شرکتهای بورسی موجب افزایش اطمینان خاطر فرد سرمایهگذار در اطمینان حاصل نمودن از کارایی شرکتهای صنایع مورد نظر در امر سرمایهگذاری می شود. با توجه به این که هدف از سرمایهگذاری قبل از هر گونه کسب بازده، حفظ اصل سرمایه می باشد، بنابراین در صورت عدم آگاهی از میزان ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذران با خطر از دست دادن اصل سرمایه مواجه خواهند شد. از منظر نظارت بر عملکرد شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران در دو صنعت خودرو و شیمیایی، در واقع عملکرد تمامی شرکتهای ارائه شده، از جمله شرکتهایی که اوراق بهادار منتشره توسط آنها سهام می باشد برای این سازمان از اهمیت خاصی برخوردار است. 1-4- اهداف پژوهش سنجش ریسک و رتبه بندی شرکتهای زیرگروه صنعت خودرویی بورس اوراق بهادار بوسیله ی معیار تسلط تصادفی. سنجش ریسک و رتبه بندی شرکتهای زیرگروه محصولات شیمیایی بورس اوراق بهادار بوسیلهی معیار تسلط تصادفی. تعیین مرتبه تسلط(تسلط تصادفی مرتبه اول، تسلط تصادفی مرتبه دوم، تسلط تصادفی مرتبه سوم) شرکتهای صنعت خودرو بر یکدیگر. تعیین مرتبه تسلط(تسلط تصادفی مرتبه اول، تسلط تصادفی مرتبه دوم، تسلط تصادفی مرتبه سوم) شرکتهای محصولات شیمیایی بر یکدیگر. مقایسهی میان رتبه بندیهای بدست آمده با بهره گرفتن از تسلط تصادفی، انحراف معیار، انحراف معیار نامطلوب و نیم واریانس. 1-5- سوالات پژوهش با توجه به موضوع پژوهش، این پژوهش سوال محور می باشد و فرضیه برای آن متصور نیست. در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سوالات زیر هستیم: سوال اول: تسلط شرکتهای زیر گروه محصولات خودرویی و شیمیایی بر یکدیگر به تفکیک مرتبه تسلط (تسلط تصادفی مرتبه اول، تسلط تصادفی مرتبه دوم، تسلط تصادفی مرتبه سوم) چگونه است؟ سوال دوم: رتبه بندی شرکتهای صنعت محصولات خودرویی و شیمیایی بر اساس ریسک با بهره گرفتن از معیار تسلط تصادفی چگونه است؟ سوال سوم: رتبه بندی شرکتهای صنعت خودرو و صنعت محصولات شیمیایی بر اساس انحراف معیار و انحراف معیار نامطلوب چگونه است؟ سوال چهارم: رتبه بندی شرکتهای صنعت خودرو و صنعت محصولات شیمیایی بر اساس نیم واریانس چگونه است؟ سوال پنجم: آیا میان نتایج سنجش ریسک شرکتهای خودرویی و شیمیایی، با معیار تسلط تصادفی، انحراف معیار و انحراف معیار نامطلوب ارتباط معناداری وجود دارد؟ سوال ششم: آیا میان نتایج سنجش ریسک شرکتهای خودرویی و محصولات شیمیایی، با معیار تسلط تصادفی و نیم واریانس ارتباط معناداری وجود دارد؟ 1-6- نوع پژوهش این پژوهش از نقطه نظر بررسی داده ها از نوع پس- رویدادی می باشد. بر اساس اهداف پژوهش، این پژوهش از نوع کاربردی است. از نظر روش این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. 1-6-1- قلمرو موضوعی پژوهش قلمرو موضوعی این پژوهش سنجش ریسک و رتبه بندی شرکتهای صنعت خودرویی و شیمیایی با بهره گرفتن از معیار تسلط تصادفی و مقایسه با انحراف معیار، انحراف معیار نامطلوب و نیم واریانس می باشد. 1-6-2- قلمرو مکانی پژوهش قلمرو مکانی این پژوهش شرکتهای صنایع خودرویی و شیمیایی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که قبل از سال 1393 فعالیت خود را آغاز کرده اند. 1-6-3- قلمرو زمانی پژوهش قلمرو زمانی این پژوهش از ابتدای سال 1393 تا انتهای اسفند 1393 در نظر گرفته شده است. به عبارت دقیق تر در این پژوهش اقدام به مشاهده و بررسی ریسک هفتگی شرکت های زیر گروه صنعت خودرویی و زیرگروه محصولات شیمیایی در 52 هفته سال شده که از فروردین ماه سال 1393 شروع می شود و به اسفند ماه سال 1393 ختم میشود. 1-7- نوآوری پژوهش نظریه ی برتری تصادفی به عنوان یکی از نظریههای مطرح در حوزه ی اقتصاد مالی، اخیراً توجه بسیاری را در حوزه مطالعات تجربی به خود جلب کرده است. در واقع برتری تصادفی شکلی از اولویتبندی تصادفی است که در نظریهی تصمیمگیری مورد استفاده قرار گرفته و به موقعیتهایی اشاره دارد که بر اساس آن یک سبد سرمایه گذاری (با یک توزیع احتمال نتایج مورد انتطار) می تواند بر سبد سرمایهگذاری دیگر بر مبنای ترجیحهای مربوط به نتایج، برتری داشته باشد. در اغلب منابع و کتب مربوط به اقتصاد مالی به مفهوم برتری تصادفی از منظر یک نظریه ی رفتاری در حوزه ی مالی پرداخته شده است. در همین حال مطالعات تجربی اندکی در زمینهی کارکردهای این نظریه در حوزهی مالی انجام شده است. همچنین پژوهشهایی در زمینه ی سنجش ریسک با بهره گرفتن از شاخصهای نظریهی سنتی و مدرن پرتفوی انجام گرفته است اما تا به حال در ایران برای سنجش ریسک با بهره گرفتن از معیار تسلط تصادفی در یک صنعت و زیر گروه خاص از شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران، تحقیقی انجام نشده است. تسلط تصادفی به دلیل نداشتن مفروضات خاصی مثل نرمال بودن توزیع که به عنوان محدودیت در سایر نسبتها شناخته می شود، نسبت به سایر معیارها می تواند معیار مفیدی در سنجش ریسک تلقی شود. نوآوری دیگر این پژوهش مقایسه نتایج حاصله از معیار تسلط تصادفی با انحراف معیار، ادامه مطلب
پایان نامه سنجش ریسک شرکتهای منتخب در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از معیار تسلط تصادفی و مقایسه آن با سایر معیارهای متداول