در آموزشعالی ایران
تیرماه 1393
- مقدمه
جهان در اواخر قرن بیستم، شاهد تغییرات بسیار گسترده در تمامی عرصههای کسبوکار بوده است؛ چنانکه امروزه مفاهیمی چون جهانیشدن، افزایش رقابت، توسعۀ فناوری اطلاعات، توجه به کیفیت کالاها و خدمات، مشتریمداری و مانند اینها ادارۀ امور بخش عمومی را در سراسر جهان با چالشهای جدی روبهرو کرده است. از جمله راهکارهای اثربخش دولتی برای رویارویی با این چالشها، توسل و روی آوردن به بحث کارآفرینی و توسعۀ آن در جامعه است. مقولۀ کارآفرینی و ورود آن به جوامع و سازمانها بحثی نیست که در مدتی کوتاه طرح شده باشد، بلکه نزدیک به سه دهه است که این روند ادامه دارد و آنچه امروزه از کارآفرینی سازمانی میدانیم حاصل 30 سال تحقیق و پژوهش است (فرهنگی و حسینزاده،33:1386) .
کارآفرینی را باید یکی از ضروریات هزارۀ جدید دانست؛ عصری که به جامعۀ اطلاعاتی و هنگامۀ جهانیشدن موسوم است و در بردارندۀ پیامدهایی همچون فراگیری فناوری نوظهور و تغییر و تحولات شتابناک در عرصۀ مبادلات بشری و رقابت شدید و بیرحمانه در عالم کسبوکار است. در چنین فضایی، کارآفرینی عامل رشد، توسعه و نیز یکی از شاخصهای تأثیرگذار در رصد کردن چشمانداز مطلوب هر جامعهای دانسته میشود، که این خود بر تأثیرات عمیق و گسترده آن در به چالش کشیدن انسانهای عصر پستمدرن دلالت دارد (کلارک[1]، 2004). از طرفی نیز در زمانۀ ما و خصوصاً در آغاز هزارۀ سوم با توجه به تحولات عمیق و شگفتی که ناشی از هفت مؤلفۀ «قدرت، سرعت، ثروت، فرصت، ارتباطات، اطلاعات و فضای مجازی» است، نیاز توجه به ارزشها، خاصه ارزشهای فرهنگی در کسبوکار و تعاملات انسانی و سازمانی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. نتایج بسیاری از تحقیقات نشان میدهد که آموزش راهی برای به دست آوردن دانش و مهارتهای موردنیاز کارآفرینی است.
اگرچه از نظر کریسنر کارآفرینی با آموزش مستقیم حاصل نمی شود و باید به روش پرورشی کارآفرینان را تربیت کرد (کریسنر[2]، 1992)، به زعم آلدریچ و مکووای[3] (2005) هیچ کس منکر این مطلب نیست که استفاده از فناوریهای نو و ایجاد کسبوکار بدون آموزش و پژوهش عملاً دستنیافتنی است. آموزش کارآفرینی علاوه بر ایجاد دانش و مهارت، موجب بالا رفتن آمادگی، انگیزه، اعتماد به نفس، نیاز به پیشرفت، ریسکپذیری، فرصتشناسی، قدرت تحمل شکست و ابهام، قدرت مدیریت و رهبری، تجزیه و تحلیل دقیق مسائل و قدرت نوآوری در دانشجویان میشود و توانایی لازم را جهت انجام فعالیتهای کارآفرینی و امکان بهرهبرداری بهینه از منابع انسانی و رشد و تعالی فردی و اجتماعی را فراهم میآورد. برنامههای آموزش کارآفرینی میتواند با تغییر دادن نیات دانشآموختگان، آنها را به سمت فعالیتهای کارآفرینی سوق دهد. در این خصوص، نقش آموزش عالی در تربیت نیروهایی با خصیصههای ارزشآفرینی و تفکرات کارآفرینی بیشتر محرز است. فصل اول این تحقیق شامل مبانی و کلیات طراحی پژوهش برای دستیابی به اهداف این رساله است. در قسمت بیان مسئله به ضرورت و اهمیت توسعۀ آموزش عالی و ضرورت انجام این پژوهش اشاره میشود. در ادامه، اهداف و سؤالات پژوهش و روشهای پاسخ به آنها و نحوۀ جمعآوری اطلاعات به اختصار بیان میشود.
1-2. بیان مسئله
در سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران، که فعالیتها، وظایف و برنامه های کلان دستگاههای مختلف جمهوری اسلامی ایران را هدایت میکند، آمده است جامعۀ ایرانی در افق این چشمانداز چنین ویژگیهایی خواهد داشت: دستیابی به اهدافی چون روحیۀ کار، توسعۀ کارآفرینی، پشتیبانی از کارآفرینی، نوآوری و استعدادهای فنی و پژوهشی، توسعۀ شرکتهای دانشبنیاد، افزایش شبکههای تحقیقاتی با رویکرد اقتصادی و نهایتاً افزایش شرکتهای نوپا مستقر در پارکها و مراکز رشد (سند چشماندازجمهوری اسلامی ایران، 2:1385). همچنین در فصل دوم مادۀ 15 قانون برنامۀ پنجم توسعۀ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور آمده است که به منظور تحول بنیادین در آموزش عالی، بهویژه در رشتههای علوم انسانی، تحقق جنبش نرمافزاری و تعمیق مبانی اعتقادی، ارزشهای اسلامی و اخلاق حرفهای و با هدف ارتقای کیفی در حوزۀ دانش و تربیت اسلامی، وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مکلفاند اقدامات زیر را انجام دهند:
الف- بازنگری متون، محتوا و برنامه های آموزشی و درسی دانشگاهی مبتنی بر آموزهها و ارزشهای دینی با بهره گیری از آخرین دستاوردهای دانش بشری با اولویت نیاز بازار کار.
ب- همچنین در قسمت «و» همین ماده اشاره شده است که دولت باید نسبت به استقرار نظام جامع نظارت و ارزیابی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی اقدام کند.
در مادۀ 20 همین فصل آمده است: به منظور زمینهسازی برای تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد، دانشمدار، خلاق و کارآفرین، منطبق با نیازهای نهضت نرمافزاری، با هدف توسعۀ کمی و کیفی، دولت مجاز است:
الف- هزینۀ سرانۀ تربیت نیروی انسانی متخصص مورد تقاضای کشور بر اساس هزینه های آموزش و هزینه های خدمات پژوهشی، تحقیقاتی و فناوری مورد حمایت را در چهارچوب بودجه ریزی عملیاتی برای هر دانشگاه و مؤسسۀ آموزشی، تحقیقاتی و فناوری دولتی محاسبه و به طور سالانه تأمین کند.
ب- زمینههای حمایت مالی و تسهیل شرایط را برای افزایش تعداد مجلات پژوهشی و . . . ، انجمنهای علمی و دانشگاههای برتر در این زمینه فراهم کند.
در فصل پنجم، مادۀ 80 قانون برنامۀ پنجم توسعۀ کشور نیز اشاره شده است که دولت مجاز است در راستای ایجاد اشتغال پایدار، توسعۀ کارآفرینی، کاهش نبود تعادل منطقهای و توسعۀ مشاغل نو اقدامهای زیر را انجام دهد:
الف- حمایت مالی و تشویق و توسعۀ شبکهها، خوشهها و زنجیرههای تولیدی، ایجاد پیوند مناسب بین بنگاههای کوچک، متوسط، بزرگ و توسعۀ بازاریابی در بنگاههای کوچک و متوسط و توسعۀ مراکز کارآفرینی، اطلاعرسانی و تجارت الکترونیک.
ب- گسترش کسبوکارها
ج- حمایت مالی و حقوقی از بخش غیردولتی
د- توسعه و گسترش آموزشهای کسبوکار و کارآفرینی و فنی و حرفهای و علمی- کاربردی
فصول و مواد مندرج در چشمانداز و برنامۀ پنجم توسعۀ کشور، عزم برنامهریزان کشور را برای تحقق شکوفایی کارآفرینی را نشان میدهد. اما تحقق خواست سیاستگذاران، نمایندگان ملت و مدیران کلان کشور بدون توجه به توسعۀ آموزش کارآفرینی بهویژه در نظام آموزشعالی مشکل به نظر میرسد. در چند سال اخیر، در قوانین بودجۀ سنواتی دولت نیز بخشی از منابع درآمدی به آموزش کارآفرینی ذیل برنامههای وزارتخانههای مختلف از جمله وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت آموزش و پرورش و . . . تخصیص یافته است.
با توجه به اینکه یکی از مهمترین وظایف هر دانشگاهی آموزش است، لذا برنامههای آموزش کارآفرینی در دانشگاههای دولتی از سال 1379 با عنوان طرح کاراد شروع شده است. با وجود این، نتایج تحقیقات داخلی نشان میدهد، این برنامهها آنچنان جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده یا تأثیر چندانی در جامعه نداشته است.
از سوی دیگر، در گذشته اعتقاد بر این بود که کارآفرینان دارای ویژگیهای ذاتی هستند و ویژگیهایی همچون خلاقیت، نوآوری، تحرک، تمایل در بهکارگیری ریسک، توان تحلیل و مهارت در روابط انسانی از بدو تولد در آنها وجود دارد. بنابراین، فرض اساسی بر این بود که کارآفرینان از طریق آموزش، پرورش نمییابند. اما امروزه کارآفرینی رشتهای علمی شناخته شده است و متقاضیان مستعد باید مانند تمام رشتههای علمی دیگر دانش مربوط به آن را کسب کنند
. اهمیت و ضرورت پژوهش
همانگونه که تجارب کشورهای توسعهیافته و نتایج مطالعات در زمینۀ کارآفرینی نشان میدهد، ایجاد و راهاندازی شرکت و مؤسسات کسبوکار برای توسعۀ مناطق و بخشهای مختلف یک