تشکیلاتی خود اقدام نمایند به شرطی که تعداد پستهای سازمانی آنها افزایش پیدا نکند. از آن زمان تا کنون تنها چند وزارتخانه از جمله وزارت نفت، صنایع و معادن و وزارت کشاورزی، هستههای زیست محیطی را در ساختار تشکیلاتی خود ایجاد کردهاند. چنین راهکاری در برنامه توسعه پنجم نیز توصیه شد. ماده ۱۷۲ از لایحه برنامه پیشنهادی پنجم که مربوط به ارزیابی اثرات زیست محیطی پروژههای عمرانی و ملزم نمودن صاحبان صنایع و بنگاهها به اجرای استانداردهای زیست محیطی میباشد، مشابه ماده ۷۱ از برنامه چهارم و ۱۰۵ از برنامه سوم است که در هر دوره تکرار شده است (امامی میبدی، ۱۳۸۹). بدین صورت که، به منظور کاهش عوامل آلوده کننده و مخرب محیط زیست کلیه واحدهای بزرگ تولیدی، صنعتی، عمرانی، خدماتی و زیربنایی موظفند:
الف: طرحها و پروژههای بزرگ تولیدی، خدماتی و عمرانی خود را پیش از اجرا و در مرحله انجام مطالعات امکانسنجی و مکانیابی بر اساس ضوابط مصوب شورای عالی محیط زیست مورد ارزیابی اثرات زیست محیطی قرار دهند.
ب: نسبت به اندازهگیری تخریب زیست محیطی خود اقدام و نتیجه را به سازمان حفاظت از محیط زیست ارائه نمایند. واحدهایی که قابلیت و ضرورت نصب و راهاندازی سیستم پایش لحظهای را دارند باید تا پایان سال سوم برنامه، نسبت به نصب و راهاندازی سیستمهای مذکور اقدام نمایند.
ج: مشخصات فنی خود را به نحوی ارتقاء دهند که با ضوابط و استانداریهای شورای عالی محیط زیست در خصوص کاهش آلودگی و تخریب منابع پایه بالاخص منابع طبیعی و آب تطبیق یابد. هزینههای انجام شده با تأیید سازمان حفاظت از محیط زیست به عنوان هزینههای قابل قبول مالیاتی این واحدها منظور میگردد. متخلفین مشمول پرداخت جریمه زیست محیطی، خسارت وارده را به خزانه واریز مینمایند و معادل صد درصد وجوه حاصله در قالب بودجه سالانه کشور به صندوق ملی محیط زیست جهت سالمسازی و رفع آلودگیها و بهرهبرداری پایدار از منابع زیست محیطی واریز میگردد.
۱-۲ ضرورت تحقیق
یکی از مهمترین چالشهای پیشروی دولتها در قرن بیست و یکم، بحرانهای زیست محیطی است. به همین دلیل دولتها میکوشند تا با اتخاذ سیاستها و برنامههای مختلف، بر مشکلات زیست محیطی از جمله آلودگی هوا فائق آیند. افزایش مصرف بیرویه سوختهای فسیلی نه تنها تهدیدی برای مصرف آینده آنهاست، بلکه آثار منفی زیست محیطی آنها نیز به عنوان مقوله مهم مورد توجه دولتمردان است. اقتصاددانان همواره در پی شناسایی پایههایی از مالیات هستند که کمترین ناکارایی را بر جامعه تحمیل کند. در بین انواع مالیاتها تنها پایه مالیاتی که چنین ویژگی را دارد، مالیات زیست محیطی (مالیات سبز) است. یکی از انواع مالیات سبز، مالیات زیست محیطی غیرمستقیم است که بر انواع مواد سوختی بسته میشود. از طرفی در سالهای اخیر به علت افزایش رشد سریع شهر نشینی در مشهد و کاهش کیفیت تولید بنزین در داخل به علت افزایش سطح تحریمهای بین الملی سطح آلودگی هوای این استان به شدت افزایش یافته است. به گونهای که سازمان هواشناسی این استان بیان داشته در بیش از ۱۲۰ روز سال سطح آلودگی این استان در مرز هشدار قرار گرفته است؛ لذا اجرای سیاست مالیات بر کربن میتواند در کاهش سطح تولید آلودگی نقش موثری را ایفاء نماید.
۱-۳ تعریف مساله:
بررسی عملکرد بسیاری از سازمانهای حفاظت محیطزیست در جهان در چند دهه گذشته از این واقعیت حکایت دارد که تا به حال، تمرکز جهتگیریها و سیاستهای حفاظت از محیطزیست، بیشتر بر اعمال سیاستهای قانونی و منعی بوده و کمتر از رویکردهای اقتصادی استفاده شده است. اکنون این موضوع که منابع محیطزیستی در ردیف سایر منابع کمیاب قرار دارد، اصل پذیرفته شده تلقی میشود. به همین دلیل در استفاده از اینگونه منابع، باید عقلانیت اقتصادی رعایت شود، زیرا در غیر این صورت اصل استفاده بهینه از منابع رعایت نخواهد شد. لذا مسئله اصلی در تحقیق حاضر تعیین تعیین میزان متوسط تمایل به پرداخت مالیات بر کربن در شهر مشهد جهت دستیابی به هوای پاکیزهتر توسط ساکنین این استان است. از طرفی سعی خواهد شد عوامل موثر بر پرداخت مالیات بر کربن در این استان مورد بررسی قرار گیرد. در نتیجه سوالات اصلی تحقیق به شرح زیر است:
عوامل موثر بر تمایل به پرداخت مالیات بر کربن جهت دستیابی به هوای پاکیزهتر کدامند؟
میزان متوسط تمایل به پرداخت مالیات بر کربن جهت دستیابی به هوای پاکیزهتر به چه میزانی است؟
میزان اثرگذاری هر یک از عوامل مذکور بر مقدار تمایل به پرداخت مالیات بر کربن به چه اندازهای است؟
۱-۴ هدف تحقیق
اقتصاددانان همواره در پی شناسایی پایههایی از مالیات هستند که کمترین ناکارایی را بر جامعه تحمیل کند. در بین انواع مالیاتها تنها پایه مالیاتی که چنین ویژگی را دارد، مالیات زیست محیطی (مالیات سبز) است (پژویان و امین رشتی،۱۳۸۶). یکی از انواع مالیات سبز، مالیات زیست محیطی غیرمستقیم است که بر انواع نهادههای تولیدی و یا کالاهای مصرفی، که استفاده از آنها به نوعی با آسیب زیست محیطی همراه است، وضع میشود؛ از جمله مالیات بر مواد سوختی، مالیات بر انواع کود شیمیایی، روغنها، حشرهکشها، فرآوردههای نفتی و پلاستیکها. مزیت مالیات غیرمستقیم نسبت به مالیاتهای مستقیم در این است که اخذ مالیات از کالاهای زیانآور نسبت به اخذ مالیات از آلایندهها، که نیاز به سنجش میزان انتشار آلودگی دارند، آسانتر و کاربردیتر است (سید علی اکبر،۱۳۸۸). از طرفی با توجه به اینکه این مالیات به صورت هزینه بر واحدهای اقتصادی تحمیل میشود این واحدها به منظور حفظ کارآیی تولید، سعی در کاهش هزینهها و در نتیجه کاهش آلودگی محیط زیست خواهند داشت. به علاوه این مالیات میتواند به عنوان یک مشوق ابداع و نوآوری برای واحدهای اقتصادی عمل کند. این واحدها برای کاهش بار مالیاتی روشهای جدید تولید، حمل و نقل و استفاده از انرژی و مصرف آن را به کار خواهند گرفت. این موضوع هم ازنظر توسعه پایدار و هم ازنظر رقابتپذیری بینالمللی اثرات مفیدی را به دنبال خواهد داشت.
با توجه به اینکه تا کنون سیاست مالیات بر کربن در کشور اجرا نشده است هدف تحقیق حاضر استفاده از یک بازار فرضی برای شرح معایب و مزایای اجرای این سیاست برای افراد است تا بدین طریق تمایل به پرداخت آنها تعیین گردد. در نتیجه؛ هدف اصلی تحقیق حاضر برآورد تمایل به پرداخت مالیات بر کربن با رویکرد ارزشگذاری مشروط در استان مشهد میباشد. در کنار دست یافتن به این هدف، میتوان به اهداف فرعی زیر نیز دست یافت:
تعیین عوامل موثر بر، تمایل به پرداخت مالیات بر کربن جهت دستیابی به هوایی پاکیزهتر (بر اساس سطح معنیداری ضرایب تخمینی)
تعیین اولویت عوامل موثر بر تمایل به پرداخت مالیات بر کربن (بر اساس میزان ضرایب در تخمین اثرات نهایی روش لاجیت)
تحلیل و درک مکانیزم و چگونگی اثرگذاری عوامل موثر بر تمایل به پرداخت بر میزان تمایل به پرداخت (بر اساس نتایج تحقیقات و مطالعات گذشته)
تعیین سیاستهای مناسب جهت اجرای سیاست مالیات بر کربن
۱-۵ فرضیات تحقیق
سطح درآمد، سطح تحصیلات، سن، بعد خانوار، جنسیت و تعداد وسیله نقلیه بر تمایل به پرداخت فرد تأثیر مثبتی دارند.
با افزایش نرخ مالیات بر کربن میزان تمایل به پرداخت کاهش مییابد.
۱-۶ روش تحقیق
تحقیق حاضر از نوع تحقیقات تحلیلی-کمی میباشد. با توجه به اینکه تا کنون در ایران از سیاست مالیات بر کربن در بخش حمل و نقل استفاده نشده است، با بهره گرفتن از یک بازار فرضی تمایل به پرداخت افراد در جهت پرداخت این مالیات تعیین میگردد. برای دستیابی به این هدف از روش ارزشگذاری مشروط[۲] (CVM) استفاده میگردد.طبق تعریف کارسون[۳] و میچل[۴] (۱۹۸۹)، روش ارزشگذاری مشروط شامل پرسش مستقیم از افراد میشود که اگر بازاری برای امکانات تفریحی و آسایشی وجود میداشت، افراد چه میزان یا چه ارزشی را به آن اختصاص میدادند. به عبارت دیگر روش ارزشگذاری مشروط تلاش میکند تا بفهمد که چگونه پاسخگویان تحت سناریوهای بازار فرضی، مایل به پرداخت هستند.
روش ارزشگذاری مشروط اغلب به عنوان یکی از ابزارهای استاندارد و انعطافپذیر برای اندازهگیری ارزشهای غیرمصرفی و ارزشهای مصرفی غیربازاری[۵] منابع زیست محیطی به کار میرود. همانگونه که ذکر شد، این روش بر تمایل به پرداخت بیان شده از جانب اشخاص، برای منابع یا کالاها و خدمات زیست محیطی یا عوامل مرتبط بر آنها تکیه میکند که معمولاً مشروط به یک تغییر فرضی در مقدار یا کیفیت منبع زیست محیطی میباشد.
[۱] Our Common Future- WCED Brundtland Report,1987
[۲] Contingent Valuation Method
[۳]Carson
[۴]Mitchell
[۵]Non – Market Use Values
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند