دانشگاه آزاد اسلامی
واحد علوم تحقیقات یاسوج
دانشکده علوم انسانی _ گروه روانشناسی
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی
گرایش: روانشناسی بالینی
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A.)
عنوان:
مقایسه تنظیم هیجان، رضایت زناشویی و کیفیت زندگی در فرزندان متأهل جانبازان اعصاب و روان و سایر متأهلین شهرستان لردگان
استاد راهنما:
دکتر محمود نجفی
تابستان 93
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
فهرست مطالب
عنوان | صفحه | |
فصل نخست: کلیات تحقیق | ||
1-1-مقدمه. | 3 | |
1-2- بیان مسئله. | 5 | |
1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق. | 8 | |
1-4- اهداف پژوهش | 9 | |
1-5- اهداف کلی 1-6- اهداف جزئی 1-7- فرضیه های تحقیق. 1-8- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها |
9 9 10 10 |
|
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق | ||
2-1- مقدمه | 14 | |
2-2- تنظیم هیجان | 14 | |
2-3-تعاریف تنظیم هیجان. | 15 | |
2-4- ویژگیهای تنظیم هیجان | 16 | |
2-5-مدلهای تنظیم هیجان. | 20 | |
2-6- رضایت زناشویی. | 24 | |
2-7- عوامل مؤثر در رضایت زناشویی | 26 | |
2-8- کیفیت زندگی. | 40 | |
2-9- تعریف کیفیت زندگی. | 41 | |
2-10- تعریف روانشناسی مثبتنگر بر اساس کیفیت زندگی. | 42 | |
2-11- نظریه کیفیت زندگی. | 43 | |
2-12- الگوی پنجگانه رضایتمندی از زندگی | 47 | |
2-12- 1-عناصر پنج گانه نظریه کیفیت زندگی. 2-13- کیفیت زندگی، سلامتی و سلامت فکری 2-14- کیفیت زندگی و روشهای کنترل استرس |
47 50 51 |
|
2-15-بازنگری پژوهشهای مربوطه | 51 | |
فصل سوم: روش تحقیق | ||
3-1- مقدمه. 3-2- روش پژوهش 3-3- جامعه آماری |
57 57 57 |
|
3-4-نمونه و روش نمونه گیری. | 57 | |
3-5- ابزار های پژوهش. | 58 | |
3-6- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات. فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها |
59 | |
4-1-مقدمه | 61 | |
4-2- یافته های جمعیت شناختی | 61 | |
4-3- یافته های توصیفی | 63 | |
4-4- یافته های استنباطی | 66 | |
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری | ||
5-1- مقدمه. | 76 | |
5-2- تبیین فرضیه های پژوهش. 5-3- محدودیت های پژوهش. |
76 80 |
|
5-4- پیشنهادهای پژوهش | 80 | |
5-5- منابع. | 81 | |
5-6- پیوست. | 96 |
چکیده:
هدف پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان، رضایت زناشویی و کیفیت زندگی در فرزندان متأهل جانبازان اعصاب و روان و سایر متأهلین شهرستان لردگان بود. این پژوهش از نوع علی مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیهی فرزندان متأهل جانبازان اعصاب و روان و سایر متأهلین شهرستان لردگان بود. نمونه پژوهش160 نفر بودند که 80 نفر از آنها فرزندان متأهل جانبازان اعصاب و روان بودند و 80 نفر از آنها متأهلین غیر جانباز بودند. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی و کرایج (36 سؤالی)، رضایت زناشویی انریچ (47 سؤالی) و پرسشنامه کیفیت زندگی( 26 سؤالی) استفاده گردید. نتایج دادههای پژوهش با روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری(MANOVA) نشان داد که بین میانگین تنظیم هیجان، رضایت زناشویی و کیفیت زندگی در فرزندان متأهل جانبازان اعصاب و روان و سایر متأهلین تفاوت معناداری وجود دارد (005/0>P). با توجه به این نتایج، بهتر است که به آموزشهای ویژه این گروه و اقدامات پیشگیرانهی آن توجه کرد. زیرا این متغییرها کمک کننده خوبی در زمینه درمان مناسبتر و حمایت بهتر از این افراد میباشد.
واژگان کلیدی: جانبازان اعصاب و روان، کیفیت زندگی، رضایت زناشویی، تنظیم هیجان
فصل نخست:
کلیات تحقیق
1-1-مقدمه
جنگ به عنوان یک عامل فشارزای روانی پیامدهای گستردهای را در زمینه های مختلف فردی و اجتماعی بر جامعه تحمیل می کند. مشکلات جسمی و روانی فرد جانباز که معمولا در خانواده نقش اول را دارد و اثرات غیرمستقیم آن بر خانوادههای آنان از جمله ناگوارترین تبعات این پدیده میباشد (عراقی، 1382). نیمی از جانبازان به سبب معلولیت خویش باعث ایجاد تنش در محیط خانوادهی خود میشوند (قهاری، 1382). این مسائل به نوبهی خود همسر و فرزندان جانبازان را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث پایین آمدن کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در آنها میشود. اگر چه تعریف منفرد و جهانی از مفهوم کیفیت زندگی[1] در دست نیست، اما یک توافق گسترده در زمینه چند بعدی بودن این مفهوم وجود دارد که دربرگیرنده ابعاد رفاه اجتماعی، فیزیکی و روانی است ( فوه، وانگ و لو[2]، 2000). کیفیت زندگی مفهوم وسیعی است که عرصههای مختلف زندگی، همچون وضعیت مالی، کار، عشق، مذهب همچنین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی را در بر دارد ( جانسون، داهلسترون و براسترون[3]، 2005). در مطالعات کیفیت زندگی، خود فرد تنها مرجع برای ارزیابی کیفیت زندگی اوست در نتیجه یک ناراحتی خاص که برای یک نفر ممکن است ادامه زندگی را غیر ممکن میسازد، از نظرفرد دیگر تنها به عنوان ناراحتی قلمداد میشود (پوور[4]، 2003). یکی از جنبههای بسیار مهم ارتباط بین زن و شوهر رضایتی است که زن و شوهر از ازدواج خود تجربه می کنند (لوکاس[5]، 2003). پژوهشها نشان دادهان که رضایت از ازدواج، رابطهای قوی با احساس خوشبختی و شادکامی (سینها و ماکرجک[6]، 1990؛ ویلسون و اسلوالد[7]، 2005)، بهزیستی (داینر، گوم، سو و اوشی[8]، 2002) و سلامت عمومی زوجین دارد (لمب، لی و دماریس[9]، 2003). رضایت زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع، احساس خوشبختی، رضایت از ازدواج و رضایت از همدیگر دارند ( کارنی و برادیوری[10]، 2005). عدم رضایت از زندگی زناشویی با وضعیت سلامتی ضعیفتر، علائم افسردگی، مشکلات شخصیتی، رفتارهای نامناسب و وضعیت ضعیف اجتماعی همبسته است (مالتی[11] و همکاران، 2004). ازدواج ناهماهنگ، عامل خطری برای افسردگی است (ساپینگتون[12]، 2001)، در مقابل رضایت زناشویی با کاهش خطر ابتلا به افسردگی همراه است. همسرانی که اختلاف دارند، افسردهتر هستند و رفتار خصمانهتر و خلقی مضطربتر دارند (برامیت[13] و همکاران، 2000). تنظیم هیجان شکل خاصی از