پایان نامه مقایسهی سبکهای یادگیری، ویژگیهای شخصیتی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان عادی و ناتوان یادگیری ارسال شده در 3 اردیبهشت 1399 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع پایان نامه رشته روانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی دانشکدهی علوم تربیتی و روان شناسی گروه آموزشی روان شناسی پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی گرایش عمومی عنوان: مقایسه سبکهای یادگیری، ویژگیهای شخصیتی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان عادی و ناتوان یادگیری استاد مشاور: دکتر نادر حاجلو تابستان1392 برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است) فهرست مطالب فصل اول: کلیات پژوهش 1-1-مقدمه.2 1-2- بیان مسأله.3 1-2- سؤالات اصلی پژوهش:5 1-3- هدف (اهداف) پژوهش:6 1-4- ضرورت و اهمّیت پژوهش:.7 1-5- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها8 فصل دوم: مبانی نظری پژوهش 2-1- اختلالات یادگیری.11 2-2- الف- دوران بنیادی تاریخچه اختلالات یادگیری (1800-1940).12 2-3- ب- دوره انتقالی تاریخچه اختلالات یادگیری (1940-1963).14 2-4- ج- دوره سوم (از سال 1963 به بعد) دوران هماهنگی:15 2-5- میزان شیوع ناتوانی یادگیری.17 2-6- دیدگاههای روان شناختی ناتوانی های یادگیری22 2-7- انواع ناتوانی های یادگیری.25 2-8- سبکهای یادگیری60 2-9- ویژگیهای شخصیتی.78 فصل سوم: مواد و روش پژوهش 3-1- مقدمه 85 3-2- روششناسی. 85 3-2- برای جمعآوری دادها از ابزار زیر استفاده شده است: 86 فصل چهارم: نتایج و یافتههای پژوهش 1-4- مقدمه90 2-4- یافته های جمعیت شناختی.90 3-4- یافته های توصیفی.90 منابع و مآخذ.103 فهرست جدولها شماره و عنوان جدول صفحه جدول 2-1- ملاکهای تشخیص اختلال ریاضی بر اساس DSM- IV- TR43 جدول 2- 2 ملاک تشخیصی ناتوانی ریاضی در ICD-10.43 جدول2-3- آزمونهای پیشرفت تحصیلی همراه با با بخشهای حساب55 جدول 4 – 1- وضعیت اقتصادی خانواده دانشآموزان91 جدول 4 – 2- سابقه بیماری دانش آموزان.91 جدول4-3- نتایج میانگین، انحراف استاندارد و تعداد آزمودنیها در متغیرهای تحقیق.92 4-4- نتایج میانگین، انحراف استاندارد و تعداد آزمودنیها در متغیرهای تحقیق93 جدول 4-4- نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) بر سبکهای یادگیری، ویژگی های شخصیتی و سبک های یادگیری دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری.94 جدول 4-5- نتایج حاصل از اثرات مقایسه متغیرهای تحقیق بین دو گروه از دانشآموزان95 مقدمه امروزه نظام تعلیم و تربیت هر جامعه زیربنای توسعه اجتماعی- اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن جامعه به شمار میرود. بررسی عوامل پیشرفت جوامع پیشرفته نشان میدهد که همه این کشورها از آموزش و پرورش توانمند، مؤثر و کارآمدی برخوردارند (سیف، 1380). یک گروه از دانشآموزانی که در فرایند دروس مدرسه با مشکل مواجهند دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیریاند. افرادی که دچار اختلال یادگیری بودند، زمانی در زمرهی کمتوانان ذهنی قلمداد میشدند؛ اما پژوهشگران دریافتند که برخی از کودکان، هوشبهر عادی یا حتی بالاتر از عادی دارند و با وجود این، در یادگیری برخی از دروس آموزشگاهی، با وجود کوشش قابل توجهی که از خود نشان می دهند، ناتوان هستند. این افراد را کودکانی با ناتوانی های یادگیری نامیدند (تبریزی، 1380). عوامل موثر بر یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان بسیار گسترده و وسیع میباشند، شناسایی این عوامل و رفع مشکلات و نارساییهای در سیستم آموزشی علیالخصوص برای حل مشکلات کودکان ناتوان یادگیری بسیار مهم است. یادگیرندگان از نظر شخصیتی، نگرشها، واکنشهای هیجانی، شیوهها و سبکهای یادگیری، سبکهای شناختی و غیره با هم تفاوتهایی دارند که یادگیری و نحوه برخورد آن ها با مسا ئل و مشکلات را تحت تأثیر قرار میدهد. در پژوهشهایی که عملکرد تحصیلی را مورد مطالعه قرار دادند، همواره سبکهای یادگیری و ویژگیهای شخصیتی به عنوان دو متغیر مهم گزارش شده اند (خنک جان، 1381). بیان مسأله تا به حال تعاریف متعددی از »ناتوانی یادگیری«، »اختلالات یادگیری« و یا» مشکلات یادگیری« ارائه شده است. در فرهنگ واژگان افروز و عبادی ناتوانی یادگیری معادل واژهی (LD) به معنی فقدان توفیق و یا عدم توانایی یادگیری در زمینه های خاصی در مقایسه با توفیق افرادی که توانایی ذهنی مشابه دارند، تعریف شده است. ناتوانی های یادگیری گسترهای بسیار وسیعتر از مشکلات تحصیلی را شامل میشود و نیازمند توجه به حوزههای اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و رفتاری زندگی کودک در بافت خانواده نیز میباشد (لرنر[1]، 1967). به باور کلب (1984)، سبک شیوهای است برای یادگیری، شناخت و تفکر، سبک با توانایی فراگیر برابر نیست بلکه روشی است که به وسیلهی آن میتوان تواناییهای خود را بکار برد. همانگونه که توانایی فرد در زندگی بسیار مهم است، شناخت سبکهای یادگیری نیز دارای اهمیت است. بسیاری از نظریهپردازان یادگیری معتقدند که سبک یادگیری باید با سبک آموزش منطبق باشد تا حداکثر موفقیت در یادگیرندگان بدست آید (باستابل[2]، 2006). چرا که تناسب تدریس معلمان با سبک یادگیری دانش آموزان باعث تقویت انگیزه یادگیری و نیز پیشرفت تحصیلی میگردد (رسولی نژاد، 1385). ون واینن[3] (1997) معتقد است که اگر معلمین روش پردازش اطلاعات فراگیران را بدانند و روشهای آموزش خود را متناسب با آن تغییر دهند، یادگیری فراگیران افزایش مییابد که این خود در عملکرد دانش آموزان ناتوان یادگیری تأثیر پر رنگتری خواهد داشت. در واقع وجود ابزاری معتبر برای اندازه گیری سبکهای یادگیری می تواند به شناخت دقیقتر سبکهای یادگیری منتهی شود و بر مبنای این شناخت میتوان به فراگیری برای ادامه خواندن