ویژگیها ی سیاست تقسیم سود مطلوب
هر شرکت باید یک سیاست تقسیم سود مشخص داشته باشد. بدیهی است که داشتن سیاست مشخص باعث خواهد شد ارزش سهام آن شرکت افزایش یابد. این سیاست باید بیانگر نیازها ی شرکت و سهامداران آن باشد و هم چنین باید به گونه ای تدوین شود که با سود و جریان نقدی شرکت رابطه بسیار نزدیک و دقیقی داشته باشد. این سیاست باید با ثبات باشد.
و تنها زمانی تغییر کند که وضع اقتصادی شرکت و نیاز سهامداران ایجاب کند. اگر شرکتها سیاست تقسیم سود منسجمینداشته باشند سهامداران آنها نمیتوانند به هدف عالی خود برسند. سرمایه گذاران بیشتر طرفدار شرکتی هستند که سود سالانه را به صورت نقد یا سود سهمی(سهام جایزه) پرداخت کنند و در شرکتی که سیاست تقسیم سود مشخصی ندارد سرمایه گذاری نمیکنند.
۱۱-۲-۲-مباحث ویژه در رابطه با سهام جایزه و تجزیه سهام :
ماهیت سهام جایزه ( سود سهمی)
بیشتر حسابداران در مورد اینکه سود سهمی (سهام جایزه) برای دریافت کننده آن درآمد نمیباشد. توافق دارند ولی نمونه استدلال آنها با هم متفاوت است.
AICAP به استناد تئوری تفکیک شخصیت سود سهمیرا درآمد دریافت کننده نمیدانند. این عده این گونه بحث میکنند که موسسه دارای یک شخصیت جداگانه ای است و تا زمانیکه انتقال بخشی از داراییهای شرکت به سهامداران صورت نگیرد برای سهامداران هیچ درآمدی متصور نخواهد بود و درآمد شرکت، درآمد ( از آن ) شرکت است نه سهامداران آن.
سهام جایزه ممکن است پاداش تحقق نیافته باشد. اما تا زمانیکه از طریق تقسیم، توزیع و انتقال بخشی از داراییهای شرکت انتقال نیابد، درآمد برای سهامداران نخواهد بود. این بحث علاوه بر تئوری تفکیک شخصیت بر مفهوم تحقق نیز تاکید دارد.
تفسیر متفاوت دیگری از تئوری تفکیک شخصیت این است که سود سنواتی بیانگر یک قسمتی از حقوق صاحبان سهام میباشد درآمد شرکت منتج به سود سنواتی شده که خود موجب افزایش حقوق صاحبان سهام میباشد. در واقع ارزش سرمایه سرمایه سهامداران از سرمایه گذاری مجدد درآمد های شرکت افزایش ثبت نشده ارزش موسسه یا افزایش تغییرات سطح عمومیقیمتها و دلایل دیگر ناشی میشود. بنابراین نه سهام جایزه و نه سود نقدی هیچ کدام درآمد سهامداران عادی تلقی نمیشود، چون موجب افزایش داراییهای سهامداران و حقوق آنها در موسسه نمیشود. بر اساس تفسیر دیگری از تئوری تفکیک شخصیت سود تقسیم نشده بیانگر حقوق شرکت نسبت به داراییهای خودش است. حقوق سهامداران فقط شامل سرمایه اولیه و صرف سهام است. بنابراین هم سود سهام نقدی درآمد سهامدار است و هم سود سهمی(سهام جایزه). چون به آنها چیزی میدهد که قبلاً نداشته اند.
سود سهمی(سهام جایزه) به خودی خود از طریق انتقال قسمتی از سود تقسیم نشده به سهامداران حقوق سهامداران را افزایش میدهد.
بر اساس تئوری مالکیت نیز سود سهمی (سهام جایزه) درآمد دریافت کننده نمیباشد.
درآمد شرکت در واقع درآمد سهامدار آن است و بنابراین سود سهامنقدی بیانگر برداشت سهامدار از آنچه متعلق به خود اوست میباشد.
سود سهمی( سهام جایزه ) نیز هیچگونه تغییری در کل مالکیت سهامدار ایجاد نمینماید و صرفاً یک طبقه بندی مجدد ارزش ویژه شرکت است.