تئوری نامربوط بودن سود سهام مودیگلیانی ومیلیر
مرتون میلر و فرانکو مودیگلیانی در یک مقاله تئوریکی مهم درباره سیاست تقسیم سود بحث نمودند که سیاست تقسیم سود هیچ تاثیری روی قیمت بازار سهام و یا ارزش شرکت یا هزینه سرمایه ندارد. لذا سیاست تقسیم سود نامربوط است. آنها چنین استدلال کردند که ارزش شرکت بر مبنای قدرت سودآوری و درجه ریسک آن تعیین میشود و بنا براین ارزش شرکت به سیاست سرمایه گذاری داراییها بستگی دارد و به چگونگی تقسیم سود آن مابین سود سهام و سود تقسیم نشده بستگی ندارد. م. م ثابت میکنند که تحت مجموعه ای از شرایط و فرضیات معین، اگر شرکتی سود سهام بیشتری تقسیم کند، در نتیجه شرکت باید سهام بیشتری به سرمایه گذاران جدید بفروشد و سهمی از ارزش شرکت به سرمایه گذاران جدید واگذار شده دقیقاً مساوی با سود سهام نقدی تقسیم شده میباشد.
م. م نظریه ایشان را با در نظر گرفتن پنج فرضیه اثبات کردند:
۱- هیچ گونه مالیات بر درآمد شخصی یا شرکت وجود ندارد.
۲- هزینهها ی انتشار و معاملات (نقل و انتقال) سهام وجود ندارد.
۳- سیاست تقسیم سود هیچ اثری روی هزینه سرمایه ندارد.
۴- سیاست سرمایه گذاری از محل حقوق صاحبان سهام سرمایه کاملاً مستقل ار سیاست تقسیم سود آنست.
۵- سرمایه گذاران و مدیران به مجموعه ای از اطلاعات یکسان ( اطلاعات متناسب ) بدون توجه به فرصتها ی سرمایه گذاری آتی دسترسی دارند.
نتیجه محاسبات ریاضی سود مودیگلیانی و میلر به فرمول ذیل انجامید که نشان میدهد ارزش سهام شرکت بی ارتباط با تقسیم سود است.
= سرمایه گذاری موسسه
K = هزینه سرمایه شرکت
M= تعداد سهام جدید
N = تعداد سهام قبلی
= قیمت سهام در زمان ۱
X = سود خالص موسسه در زمان ۱
فرضیات م م واقعی نیستند و در عمل نمیتوان به آنها رسید. شرکتها و سرمایه گذاران مالیات بر درآمد میپردازند شرکتها متحمل هزینهها ی انتشار میشوند، سرمایه گذاران متحمل هزینهها ی معاملات ( نقل و انتقال ) سهام هستند و هزینهها ی مالیات و معاملات هر دو سبب میشوند که نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران که در فرمول ارائه شده با نشان داده شده است تحت تاثیر سیاست تقسیم سود قرار گرفته و متأثر از آن باشد.