گیست و دیویدسون در تحقیقی در سال ۱۹۹۹ به بررسی تأثیر عوامل صاحبکار بر انحرافات بودجه زمانی پرداختند. این مطالعه ماهیت توصیفی داشت و و در صدد بیان تأثیر ویزگی های مشتری از قبیل اندازه، پیچیدگی و ریسک شرکت بر انحرافات بودجه زمانی حسابرسی بود. اطلاعات مورد نظر تحقیق از ۴ مؤسسه بزرگ حسابرسی گردآوری شد و مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که تفاوت بین بودجه زمانی و ساعات گزارش شده حسابرسی به عوامل منعکس کننده اندازه، ریسک، پیچیدگی عملیات و سودآوری صاحبکار وابسته داست. همچنین تحقیقات این دو نشان می دهد که قدرت تبیین عوامل صاحبکار بستگی به سطوح کارکنان به ویزه سرپرستان دارد. به طور مثال تفاوتها در دستیابی به بودجه زمانی در میان شرکا، سرپرستان و حسابرسان به عوامل صاحبکار بستگی دارد در حالیکه در مورد مدیران حسابرسی این رابطه برقرار نمی باشد. همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد که با افزایش اندازه شرکت صاحبکار، سرپرستان و شرکا انتظار فزونی ساعات گزارش شده بر ساعات بودجه ای را دارند. (gist and Davidson, 1999)
۲-۱۲-۷)تحقیق چارلز مالون و رابرتز:
در سال ۱۹۹۶ چارلز مالون و رابرتز مدلی از عوامل به وجود آورنده رفتارهای تهدید کننده کیفیت حسابرسی ارائه کردند. این مدل درصدد تبیین رابطه بین رفتارهای کاهنده کیفیت با ویژگیهای فردی حسابرس، ویژگیهای حرفه ای، کنترل کیفیت مؤسسات حسابرسی و روش های بررسی، ساختار مؤسسات حسابرسی و درک حسابرسان از فشار بودجه زمانی می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که توان حسابرسان در کنترل کیفیت مؤسسه حسابرسی رابطه معکوسی با بروز رفتارهای کاهنده کیفیت دارد. همچنین نیاز به پیشرفت در میان حسابرسان، دارای رابطه معکوس با این رفتارها است. علاوه بر موارد مذکور هیچ گونه ارتباط دیگری بین رفتارهای کاهنده کیفیت حسابرسی و سایر عوامل تبیینی بالقوه مشاهده نشد.یافته های این تحقیق پیشنهاد می کند که کنترلهای داخلی بایستی ارزیابی و بررسی شوند و در اجرای برنامه حسابرسی از روش های منظم استفاده شود و درک حسابرسان از روشها بهبود یابد.
( charles malone et all, 1996)
۲-۱۲-۸)تحقیق دکتر ساسان مهرانی:
دکتر ساسان مهرانی در سال ۱۳۷۹ تحقیقی درباره تأثیر فشار بودجه زمانی بر رفتار حسابرسان تحت تئوری عدالت نسبی انجام داد. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که بروز رفتارهای غیرحرفه ای در ایران نیز وجود داشته که مهمترین دلایل این امر فشار بودجه زمانی، فشار مدیر پروژه، عدم نظارت کافی و عدم اهمیت برخی مراحل می باشد. ضمن اینکه بیشترین رفتار غیرحرفه ای مربوط به انجام ندادن برخی از مراحل حسابرسی و عدم پیگیری برخی از موارد می باشد. همچنین بروز رفتارهای غیرحرفه ای در بررسی ساختار و رعایت کنترلهای داخلی بیش از موارد دیگر نظیر موجودی نقد و کالا می باشد. (مهرانی، ۱۳۷۹)
در سال ۱۳۸۲ دکتر ساسان مهرانی و مهدیس نعیمی در تحقیق دیگری با عنوان تئوری اخلاقی و تأثیر فشار بودجه زمانی بر رفتار حسابرسان مستقل به بررسی این موضوع می پردازند.( مهرانی و نعیمی،۱۳۸۲) فرضیات مطرح شده در این تحقیق به شرح زیر می باشد:
- حسابرسان معتقد به رعایت موازین اخلاقی می باشند.
- حسابرسان مقید به رعایت اخلاق حرفه ای می باشند.
- فشار بودجه زمانی منجر به کمتر گزارش نمودن زمان واقعی انجام کار می باشد.
- فشار بودجه زمانی منجربه انجام ندادن برخی از مراحل حسابرسی می شود.
- بروز رفتارهای غیرحرفه ای در حسابهای مورد رسیدگی یکسان نمی باشد.
اطلاعات مورد نیاز این تحقیق به وسیله پرسشنامه گردآوری شد و نتایج روش های آماری حاکی از تأیید تمامی فرضیه های آماری بود.
نتایج تحقیق بیانگر آن بود که هرچند حسابرسان خود را معتقد و مقید به رعایت اخلاق حرفه ای می دانند، اما در برابر فشار بودجه زمانی اقدام به اعمال رفتارهای غیرحرفه ای می نمایند. همچنین نتایج نشان می دهد که متناسب با افزایش فشار بودجه زمانی، احتمال بروز رفتارهای غیرحرفه ای نیز بیشتر می شود. ضمن آنکه
حسابرسان معتقدند احتمال بروز این گونه رفتارها در دیگر حسابرسان بیشتر از خود آنان می باشد. و احتمال بروز رفتارهای غیرحرفه ای در حسابهای مختلف یکسان نمی باشد.
۲-۱۲-۹)تحقیق محمد کاشانی پور و حسین فخاری:
محمد کاشانی پور و حسین فخاری در سال ۱۳۸۵ طی تحقیقی به بررسی سودمندی اقلام صورتهای مالی در پیش بینی زمان لازم برای حسابرسی شرکت می پردازند. فرضیات این تحقیق به شرح زیر می باشد:
- تغییرات در بودجه زمانی حسابرسی بر اساس مدلهای مبتنی بر اقلام صورتهای مالی قابل پیش بینی است.
- با افزایش تعداد متغیرهای پیش بینی کننده در مدل مبتنی بر اقلام صورتهای مالی، پیش بینی بهبود معناداری نمی یابد.
برای آزمون فرضیه اول از مدل رگرسیونی ساده و برای آزمون فرضیه دوم از مدل رگرسیونی چند متغره استفاده شد. شواهد آزمون آماری انجام شده بیانگر وجود همبستگی مثبت بین اقلام صورتهای مالی با زمان حسابرسی می باشد که بسته به نوع متغیر حسابداری میزان همبستگی متفاوت می باشد. متغیرهای دارایی جاری و بدهی جاری بیشترین همبستگی را در کل دوره تحقیق با متغیر وابسته تحقیق داشتند. نتایج نشانگر توانایی بالای رگرسیون چند متغیره در پیش بینی زمان حسابرسی بود. (کاشانی پور و دیگران، ۱۳۸۵)
در حقیقت بیشتر تحقیقات فوق الذکر تلاش نموده اند تا رفتارهای حسابرسان را به عنوان حلقه ارتباطی بین بودجه و عملکرد بررسی نمایند. در تحقیقات انجام شده به بررسی اثرات بودجه زمانی بر عملکرد پرداخته شده، حال آنکه این رابطه دوسویه می باشد. بودجه و عملکرد همواره یکدیگر را تحت تأثیر قرار می دهند، نه تنها بودجه عملکرد را تحت تأثیر می گذارد، بلکه عملکرد نیز بودجه را تحت تأثیر قرار میدهد، که این واقعیت از نظر محققان به دور مانده است. از سوی دیگر در تحقیقات انجام شده به انحرافات بودجه زمانی و نقش آن در برنامه ریزی و تهیه بودجه های آتی پرداخته نشده است. بنابراین این مطالعه از چند طریق می تواند برای بودجه بندی و حسابرسی مفید باشد:
- تحقیقات در زمینه حسابرسی که ماهیت درونی ارتباط بودجه و عملکرد را بررسی نماید، بسیار نادر است. تحقیقات بسیار معدودی این شکل از محیط سازمانی را شناسایی و تئوری های مربوطه را آزمون کرده اند.
- تحقیقات بودجه بندی و عملکرد در تمامی محیط های مدیریتی اهمیت بالایی دارند، این تحقیقات در حسابرسی به ویژه هنگامی که با تأثیر رفتاری عملکرد مواجه هستیم، نیز سودمند خواهند بود.
موسسات حسابرسی همواره با تضاد بالقوه بین بودجه زمانی سخت و حفظ استانداردهای کیفیت حرفه ای روبرو هستند. وجود این تضاد در استانداردها و دستورالعمل های حرفه ای تأکید شده است که بیانگر نگرانی در مورد تأثیر کمتر بودجه شدن ساعات کار حسابرسی بر کیفیت حسابرسی است. ارتباط نامتقارن انحرافات بودجه زمانی در برنامه ریزی حسابرسی، ممکن است منجربه کاهش اثربخشی حسابرسی شود.
- تئوری های عدم تقارن انحرافات بودجه ای کمتر مورد آزمون قرار گرفته اند و یافته های مربوط به آن نیز متفاوت می باشد، به طور مثال لئون و ریچ در سال ۲۰۰۲ ارتباط بین انحراف بودجه سال گذشته و تعیین بودجه جاری را نامتقارن یافتند، در حالیکه فیشر در سال ۲۰۰۶ ، این ارتباط را متقارن یافت. در حقیقت این مطالعه، تئوری مزبور را در یک حوزه جدید ( حسابرسی ) آزمون مینماید.
- در این تحقیق ماهیت پویای ارتباط بین عملکرد و بودجه به سطوح پایین کارکنان تسری پیدا مینماید، چراکه در تحقیق حاضر از زمان بودجه شده و واقعی برای کل تیم حسابرسی( شامل مدیران، سرپرستان، حسابرسان ارشد، حسابرسان و کمک حسابرسان) به عنوان مبنای تحقیق استفاده شده است.
سوالات یا اهداف پایان نامه :
- آیا تفاوت معناداری بین ساعات بودجه شده[۱] و ساعات گزارش شده[۲] پروژه های حسابرسی صورتهای مالی در سازمان حسابرسی وجود دارد؟
- آیا تغییرات در بودجه زمانی سال جاری نسبت به سال گذشته با انحرافات بودجه زمانی سال گذشته ارتباط معناداری دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا میزان این ارتباط در انحرافات مساعد و نامساعد متفاوت است؟
- آیا تغییرات در ساعات گزارش شده سال جاری نسبت به سال گذشته با انحرافات بودجه زمانی سال گذشته ارتباط معناداری دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا میزان این ارتباط در انحرافات مساعد و نامساعد متفاوت است؟
- آیا رابطه معناداری بین بودجه زمانی سال جاری و عوامل صاحبکار متشکل از میزان داراییها، میزان فروش،تعداد واحدهای فرعی و ریسک شرکت وجود دارد؟
[۱] - Budgeted hours
Reported hours- [2]