ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر تعدارد دوره های حفظ مالکیت سهامدار یا افزایش ان و بازده حقوق صاحبان سهام (۰٫۲۸۷-)می باشد که این عدد در سطح خطای ۵% رابطه معناداری را بین دو متغیر نشان می دهد . باتوجه به خروجی های نرم افزار spss ،از آنجا که sig کمتر از (۰۵/۰ )می باشد در سطح اطمینان( ۹۵ % ) فرض H0 پذیرفته نمی شود فرض H1 پذیرفته می شود و به عبارت دیگر وجود همبستگی بین این دو متغیر تایید می شود . همچنین ضریب تعیین تعدیل شده با مقدار۰۶۳/۰،نشان می دهد که ۶٫۳ %از تغییرات بازده دارایی ها به تعداد دوره های حفظ مالکیت سهامداران می باشد .پس با توجه به موارد اشاره شده در بالا نتیجه می گیریم که ارتباط معنادار منفی و تقریبا ضعیفی را بین دو متغیر تعداد دوره های حفظ درصد مالکیت سهامداران (یا افزایش ان ) و بازده دارایی ها داریم و فرضیه تایید می شود
طبق نتایج حاصل از تحقیقات قبلی مانند الیاس الیاسیانی و جینگی جیا در سال ۲۰۰۹ منتشر شده در مجله بانکداری و امور مالی چاپ شده است وجود رابطه مثبت و معنادار بین تعداد دوره های حفظ درصد مالکیت سهامداران نهادی و بازده حقوق صاحبان سهام تایید شده است . از طرفی این گروه به همراه کونیه ایکس در تحقیقی دیگر به وجود رابطه ای مثبت بین ثبات مالکیت سهامداران حقوقی (شرکتی) و هزینه بدهی پی برده اند ،چرا این به نطر منطقی می رسد که سرمایه گذاران حقوقی بلند مدت در موقعیت خوبی برای یاد گیری درباره شرکتهایی که مالک انها هستند، قرار دارند.هم چنینی انها یک انگیزه قوی برای نظارت دارند از انجایی که آنها می توانند منافع بیشتری از ان کسب می کنند علاوه بر این با پشتیبانی سرمایه گذاران حقوقی(نهادی)می توانندمدیران را از رفتار خودخواهانه جلوگیری کنند و تمرکز روی عملکرد شرکت را افزایش دهد .
شلیفر و ویشنی ۱۹۹۷ مشاهده کردند که سهامداران با حق کنترل ، دقیقا منافع خصوصی را از شرکت جستجو می کنند یا بطور عمومی تر شرکت های با مالکان غیرجداگانه همانند خانواده ها ممکن است بدنبال حداکثرسازی منفعت باشند بدلیل اینکه آنها قادر به جداسازی ترجیحات مالی خودشان با مالکان خارجی نیستند.
۳-۵ نتیجه گیری کلی تحقیق
با توجه به نتایج حاصل از ازمون های فوق مربوط به فرضیه ها چنین نتیچه گیری می شود که تقریبا بین ثبات سهامداران و عملکرد مالی ارتباط ضغیف و منفی معنا داری وجود دارد البته این ارتباط در در بین شاخص بازده داراییها از عملکرد شرکت و شاخص تعداد دوره های حفظ مالکیت سهامداران از ثبات سهامداران و بین شاخص بازده حقوق صاحبان سهام از عملکرد مالی و شاخص تعداد دوره های حفظ مالکیت سهامداران و پافشاری سهامداران وجود دارد .این بدین معنی می باشد تغییرات ثبات سهامداران در ایران میزان ضعیفی از عملکرد مالی شرکت را می تواند توجیه کند و از طرف دیگر این ارتباط ضعیف ومنفی برای معیار کیوی توبین صادق نیست و هیچ رابطه معنا داری بین شاخص های ثبات سهامداران و معیار کیوی توبین یافت نشد .
۴-۵ پیشنهادهایی مبتنی بر یافته های تحقیق
با توجه به نتایج حاصل از فرضیه ها و اینکه همبستگی بین متغیرهای تایید شده ضعیف می باشد لذا به طور جدی و قطع نمی توان پیشنهاد نمود که به عنوان معیاری برای تصمیم گیری لحاظ گردد اما به منظور کسب اطلاعات بیشتر و توجه به این خصوصیت شرکت، می تواند در ترکیب با سایر معیار های مربوط به سنجش و پیش بینی عملکرد شرکت مورد استفاده قرار گیرد .از این رو با توجه به نتایج حاصله سه شاخص ثبات سهامداران (تعداد دوره های مالکیت سهامداران و تعداد دوره های حفظ مالکیت سهامدار و پایداری مالکیت ) در برازش دو متغیر بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام نقش داشتند و با معیار کیوی توبین ارتباطی معنادار نداشتند .
- با توجه به اینکه در هیچ کدام از فرضیه های اصلی ارتباط معناداری را بین متغیر ثبات سهامداران و متغیر عملکرد مالی شرکت وجود نداریم و فقط در فرضیات فرعی این ارتباط بصورت ضعیف و منفی وجود داشت لذا بهتر است ترکیب و تلفیق با سایر ابزارهای پیش بینی و سنجش عملکرد مالی مورد استفاده قرار گیرد و به تنهایی ابزاری قوی و مطمئنی نخواهد بود .
۷-۵ پیشنهادهایی برای تحقیقات اتی
با انجام هر پژوهش راه به سوی پژوهش های بعدی باز می شود و لزوم انجام تحقیقات بیشتری احساس میگردد. با توجه به ادبیات و پیشینه پژوهش موضوعات زیر برای انجام پژوهش توسط سایر محققان پیشنهاد میگردد:
- بکارگیری سایر معیارهای اندازه گیری ثبات سهامداران و سنجش ارتباط با عملکرد مالی شرکت
- بررسی تاثیر صنعت بر روی ارتباط بین ثبات سهامداران و عملکرد مالی شرکت
- افزایش دامنه شرکتهای نمونه جهت بررسی ارتباط بین ثبات سهامداران و عملککرد مالی شرکت
- بررسی تاثیر مالکیت سهامداران نهادی(حقوقی) بین ثبات سهامداران و عملکرد مالی شرکت