در صورتی که اخبار واصله حاکی از کاهش در برآورد عمر مفید دارایی از ۱۰ سال به ۷ سال باشد، هزینه استهلاک طی عمر مفید باقیمانده کوتاه تر دارایی بیشتر می شود، اما از آنجایی که این اخبار به عنوان یک شوک اقتصادی باعث کاهش ارزش دارایی خواهد شد ، در اینجا اصول حسابداری شناسایی سریع این زیان را تجویز خواهد کرد . در نتیجه سود دوره جاری شدیداً کاهش خواهد یافت. اما همان طور که در نمودار (۲-۲) نشان داده شده است هیچ تاثیری بر روی سود سالهای آتی وارد نخواهد شد. این تسریع در شناسایی زیانها در مقایسه با به تعویق انداختن شناسایی سود مطابق با اصطلاح محافظه کاری است. از این رو ، از روی این نمودارها به راحتی می توان مفاهیم پاسخ به هنگام تر سود نسبت به اخبار بد در مقابل اخبار خوب و پایداری بیشتر تغییرات مثبت نسبت به تغییرات منفی آن را برداشت نمود .
باسوهمچنین پیشبینی کرده بود که رابطه سود – بازده جاری، نسبتاً قوی تر از رابطه جریان نقدی و بازده جاری، به ازای اخبار بد در مقایسه با اخبار خوب است. این انتظار باسو را نیز به راحتی می توان از روی این مثال مشاهده کرد . در آن مثال اخباری که باعث کمتر شدن برآورد عمر مفید دارایی شده بودند هیچ تاثیری بر روی جریان های نقدی جاری نداشتند ، اما همان اخبار بد در سود جاری منعکس شدند. بنابراین جریان های نقدی جاری، هم به ازای اخبار بد و هم اخبار خوب ، رابطه ضعیفتری با بازدههای جاری دارند و این در حالی است که به احتمال بیشتر ، اقلام تعهدی در شناسایی اخبار بد جاری و انعکاس آن ها در سود جاری نقش دارند .
۶-۲٫ رابطه عدم تقارن زمانی سود با نسبت MTB
هدف این تحقیق بررسی رابطه محافظه کاری بر مبنای عدم تقارن زمانی سود وMTB به عنوان دو معیار محافظه کاری با هزینه سرمایه می باشد . در این قسمت، چارچوب سادهای جهت درک این رابطه که متکی بر تئوری محافظه کاری واتز بوده و رویچوداری و واتز ۱(۲۰۰۶) نیز در تحقیق خود از این چارچوب استفاده کردند، تشریح شده است. میدانیم که هرچه نسبت MTB بالاتر از یک باشد و همین طور هرچقدر عدم تقارن زمانی سود بیشتر باشد بیانگر وجود محافظه کاری بیشتر در گزارشگری مالی است . برای شروع بحث در مورد چارچوب نظری تحقیق که پشتوانه فرضیه های تحقیق هستند ابتدا اجزای ارزش بازارسهام، سپس معیارهای نسبت MTB و عدم تقارن زمانی سود در قالب این اجزای ارزش بیان شده است و در پایان این قسمت با توجه به مفاهیم اجزای ارزش ، رابطه بین نسبت MTB و عدم تقارن زمانی سود تشریح شده است .
۷-۲٫ معیارهای محافظه کاری
۱-۷-۲٫ ارزش بازار نسبت به ارزش دفتری سهام
تجربه گراها تمایل دارند که محافظه کاری را به یکی از دو صورت زیر تعریف کنند :
الف) تفاوت بین ارزش سهام ۲ و ارزش دفتری گزارش شده. نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری معیاری است که با این تعریف منطبق است .
ب) تفاوت بین تغییرات ارزش سهام و ارزش دفتری گزارش شده که معیار باسو را نیز می توان منطبق با این تعریف دانست .
شاید دلیل استفاده از EV در تعریف محافظه کاری تجربه گراها به واسطه این باور باشد که حسابداران می توانند برآوردهای تاییدپذیر و قابل اتکایی از ارزش بازار سهام داشته باشند که بهتر از ارزش بازار مشاهده شده در بازارهای نقدی است و یا شاید فقدان یک تئوری برای محافظه کاری باعث شد که تجربه گراها از EV برای تعریف محافظه کاری استفاده کنند . MTB تنها در صورتی می تواند معیار درستی از محافظه کاری باشد که نقش حسابداری، گزارشگری ارزش سهام (EV) باشد . اگر هدف حسابداری، گزارش کردن NAV است، پس ارزش دفتری گزارش شده معادل NAB، بخش تایید پذیر NAV خواهد بود و محافظه کاری واقعی برابر خواهد شد با محافظه کاری کل (شکل۱-۲). MTB ، EV را اندازه گیری می کند که ارائه کمتر از واقع NAB با توجه به ارزش سهام (EV) است و از این رو محافظه کاری واقعی را با خطا اندازه گیری می کند. بنابراین ویژگی MTB به عنوان معیاری از محافظه کاری بستگی به نقش حسابداری دارد. بدون وجود شواهد تجربی از ماهیت نقش حسابداری ، قضاوت در مورد سودمندی MTB به عنوان یک معیار محافظه کاری مشکل است (همان منبع، ص ۱۶-۱۵)۱ .
- ۱. Roychowdhury, S. and R. Watts. 2007.
۲.Enterprise value (EV)
سوالات یا اهداف پایان نامه :
آیا بین محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه رابطه ای وجود دارد ؟
البته از آنجا که محافظه کاری با دو معیار عدم تقارن زمانی سود۴ و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سنجیده می شود، سئوال فوق را می توان در قالب دو سئوال زیر بیان نمود :
سئوال اول : آیا بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای معیار عدم تقارن زمانی سود رابطه منفی وجود دارد ؟