آدمی از بدایع عالم خلقت است و تحقق کمال و انسان شدن وی منوط به تعلیم و تربیت، رهبری و هدایت است. مسئله تعلیم مهمترین و دشوارترین مسئله مبتلا به انسان است. از بدایع بشری هنر اداره کردن و هنر آموختن و ساختن است و بنابراین این دو از دشوارترین، حساس ترین و پرثمرترین کارهای آدمی است. علوم انسانی وجوه مختلف روابط انسانی را بررسی می کند و به قانونمندیهایی دست می یابد. در این بین تعلیم و تربیت از جایگاه ویژه ای برخوردار است زیرا که موضوع تعلیم و تربیت ” انسان ” است و معلم، مجری و کارگزار اصلی تعلیم و تربیت است (ملکی، ۱۳۷۶). موضوع ارتباط در امور آموزشی مانند تدریس، اندرز، تغییر رفتار و هدایت افراد بسیار پراهمیت میباشد. شاید مؤثرترین بخش تعلیم و تربیت، نفوذ مدیر یا معلم بر شاگرد باشد. تا زمانی که دانشآموز تحت تأثیر شخصیت مدیر و معلم واقع نشود، نمی توان از او توقع داشت که عقاید و افکار او را از روی علاقه بپذیرد و در او تغییر به وجود آید. در حقیقت تدریس خوب، تأدیب مؤثر و تربیت درست و اثربخش، موقعی انجام می گیرد که شاگرد مجذوب معلم، مربی و مدیر خود شده باشد. این جذب و دلبستگی به طور تنگاتنگی با روش و مهارت های برقراری ارتباط همبستگی دارد (میرکمالی، ۱۳۷۸:۸۶). آموزش و پرورش تحقق بخش اهداف جامعه نسبت به نسل آینده سازی است. فعالیت ها و تعاملات افراد در نظام آموزشی و به طور اخص در مدارس باید به نحوی باشد که مدارس را در دستیابی به اهداف یاری دهنده باشد و اثربخشی سازمانی مدارس را افزایش دهد. همانطور که ذکر شد عامل تاثیر گذار بر ایجاد علاقه و انگیزه دانش آموزان معلم است بنابراین بررسی عوامل تاثیر گذار بر فرایند یاددهی و یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به عنوان یکی از دغدغه های اصلی نظام آموزشی حائز اهمیت می باشد.
بیان مسأله
یادگیری پدیده ای اجتماعی است و این پدیده بدون وجود روابط بین اعضای جامعه امکان پذیر نیست (میرکمالی، ۱۳۷۸). روابط انسانی در یک سازمان آموزشی فرآیند برقراری، حفظ و گسترش رابطه هدفدار پویا و دوجانبه بین اعضای یک سیستم اجتماعی(مدرسه) است که با تامین نیازهای منطقی اجتماعی و روانی فرد و گروه سبب تفاهم احساس رضایت و سودمندی متقابل و به وجود آمدن زمینه های انگیزش و رشد و تسهیل رسیدن به اهداف سازمان آموزشی می شود(میرکمالی، ۱۳۷۳).
در سازمان های آموزشی و به ویژه سازمان آموزش و پرورش و به طور اخص مدارس و به طور اساسی مدیران و معلمان و سایر اعضای مدرسه با دانش آموزان سرو کار دارند (خالقیان، ۱۳۸۶). میر کمالی (۱۳۸۶) یکی از مهمترین علایم و نشانه های وجود اختلال در روابط انسانی را نامطلوب بودن بازده و یا همان عدم پیشرفت تحصیلی و تربیتی دانش آموزان، علی رغم وجود تکنولوژی و امکانات لازم می داند (میرکمالی، ۱۳۸۶: ۱۸۳). ملکی (۱۳۷۶) صلاحیت معلم را در مجموعه شناخت ها، گرایش ها و مهارت هایی می داند که معلم با کسب آنها می تواند در جریان تعلیم و تربیت به پرورش جسمی، عقلی، عاطفی، اجتماعی و معنوی فراگیران کمک کند. از آنجا که مهمترین هدف هر سازمان آموزشی یادگیری دانش آموزان می باشد و از طرفی بیشترین روابط موجود در مدارس روابط بین معلمان و دانش آموزان است به اعتباری می توان گفت مسئولیت اصلی فرایند یاددهی – یادگیری و به طور کلی امر آموزش و پرورش دانش آموزان به عهده معلمان است (خالقیان، ۱۳۸۶). بر این اساس می توان بخشی از صلاحیت های معلمان را از طریق سنجش روابط انسانی مطلوب با دانش آموزان و در نتیجه تاثیر این فرآیند بر پیشرفت تحصیلی آنها سنجید.
محیط مشوق و حمایتگر در مدرسه و کلاسهایی که در آن احترام متقابل میان معلم و دانش آموزان برقرار و روابطی مبتنی بر
دانلود کار تحقیقی وکالت با موضوع : بررسی رابطه بین معلم و دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر اردبیل