مدل گوردون و والتر
این صاحبنظران عقیده دارند سیاست تقسیم سود بر ارزش شرکت موثر است و بستگی به جایگاه موسسات در نمودار رشد موسسات دارد. از نظر آنها موسسات به سه گروه به شرح زیر تقسیم میشوند:
۱- موسسات در حال رشد: موسساتی که در آنها نرخ هزینه سرمایه کمتر از نرخ بازده مورد انتظار است و از فرصت های مناسب سرمایه گذاری برخوردارند.
در این موسسات با انباشته کردن سود و انتقال آن به سرمایه گذاری در طرح ها موجب افزایش قیمت سهام خواهد شد.
۲- موسسات در حال بلوغ: در این نوع مؤسسات نرخ هزینه سرمایه مساوی نرخ بازده مورد انتظار است و فرصت مناسبی برای سرمایه گذاری ندارند سیاست تقسیم سود تاثیری بر قیمت سهام آنها ندارد.
۳- موسسات در حال افول: این موسسات در شرایطی قرار دارند که منحنی عمر آنها مراحل نهایی را طی می کند و نرخ بازده وسرمایه گذاری آنها کمتر از نرخ هزینه آنهاست. عدم تقسیم سود موجب کاهش قیمت سهام خواهد شد. لذا این موسسات اقدام به تقسیم سود خود بطور کامل می کنند (خوش طینت، محسن، ۱۳۸۷).
۲-۱۳-۸ نظریه ساختار سرمایه و عدم تقارن اطلاعات
انتخاب ساختار سرمایه از طریق مدیریت، موجب انتقال برخی اطلاعات داخلی شرکت به سرمایه گذاران خارجی می شود و به دلیل عدم تقارن اطلاعات، نظریه ترجیحی مطرح می شود. شرکت ها، روش های تأمین مالی داخلی را به خارجی ترجیح می دهند و در صورت نیاز به تأمین مالی خارجی، اوراق قرضه را به سهام مرجح می دانند. از دلایل مطرح در این مورد می توان به هزینه های انتشار اشاره کرد. با تأمین مالی داخلی از هزینه های انتشار جلوگیری می شود هزینه های انتشار بدهی از سهام کمتر می باشد.از طرفی، با تأمین مالی از طریق سهام، ممکن است منافع سهامداران قبلی کاهش یابد و حرکت از مسیر قبلی خود (حداکثر کردن ارزش سهام ) دور شود.
تحقیقات نشان می دهد، مدیران شرکت های سود آور همواره به وجوه داخلی خود اتکا و کمتر از استقراض استفاده می کنند. شرکت در صورت نیاز به تأمین مالی خارجی، در ابتدای امر اقدام به انتشار اوراق بهادار دارای ریسک پایین می کند و در اولویت بعدی به انتشار اوراق بهادار دو گانه نظیر بدهی قابل تبدیل روی می آورد و در نهایت به انتشار سهام می پردازد.
در این مدل هیچ ترکیب بهینه ای از انواع بدهی و انتشار سهام به خوبی تعریف نشده است زیرا در رأس هرم، تأمین مالی داخلی وجود دارد که عمده آن سود انباشته است. از طرفی، در پایین هرم یعنی آخرین راه حل برای تأمین مالی انتشار سهام می باشد (ماتیاس۱ و لورنز۲، ۲۰۰۵).
۲-۱۳-۹ تئوری موازنه ایستا
جدول زیر تئوری موازنه ایستا را بطور خلاصه به تصویر کشیده است. خط افقی بیانگر تئوری میلرمودیلیانی است که بیان می کند ارزش بازار یا کل ارزش بازار اوراق بهادار منتشر شده توسط شرکت در صورتی که دارایی ها، سود و فرصتهای سرمایه گذاری آتی ثابت نگهداشته شوند، نباید به اهرم بستگی داشته باشد. اما مزایای مالیاتی حاصل از بهره های پرداختی، شرکت ها را ترغیب می کند تا زمانی که ارزش فعلی مزایای مالیاتی ناشی از بهره پرداختی، هزینه های ناشی از اهرم مالی و نمایندگی را پوشش می دهد، از استقراض استفاده نمایند.
چندین مسأله در مورد موازنه ایستا مطرح است. اول اینکه، این تئوری جوابهای گوشه را که معمولاً دریافتن نقاط بهینه مد نظر است، نادیده می گیرد و استقراض متعادل را با تکیه بر مفاهیم بدیهی توجیه می کند. بسیاری از افرادی که در امور تجاری به فعالیت مشغولند بدون شک مزایای مالیاتی استقراض را قبول دارند و بر این باورند که بدهی بالاتر می تواند منجر به هزینه های بیشتر شود. دوم اینکه، تجزیه و تحلیل های مرتبط با هزینه های ناشی از اهرم مالی، پیش بینی آزمون پذیری را در قالب تئوری موازنه ایستا فراهم نمی آورد. از آنجا که این هزینه برای شرکت هایی که دارای فرصت های رشد و دارایی های نامشهود قابل ملاحظه هستند، بسیار خطرناک می باشد، لذا در عمل باید مشاهده شود شرکت هایی که به حد بلوغ رسیده اند بدلیل نگهداری دارایی های ثابت بسیار زیاد با فرض ثابت بودن سایر شرایط، در مقایسه با شرکت های در حال رشد که دارای هزینه تحقیق و توسعه و هزینه های تبلیغاتی بالایی هستند، از استقراض بیشتری استفاده می نمایند (عبدالله زاده، فرهاد، ۱۳۷۳).
۱Matthias
۲ Lawrenz
سوالات یا اهداف پایان نامه :
۱) اثر سود انباشته (اندوخته) را بر قیمت سهام مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
۲) اثر استقراض را بر قیمت سهام مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
۳) اثر سود انباشته (اندوخته) را بر بازده سهام مورد بررسی قرار دهد.
۴) اثر استقراض را بر بازده سهام مورد بررسی قرار دهد.
۵)با بهره گرفتن از آزمون های مورد نظر بازده سالانه شرکت هایی که از طریق استقراض تامین مالی کرده اند را بازده سالانه شرکت هایی که از طریق سود انباشته(اندوخته) تامین مالی نموده اند مقایسه نماید.