بررسی اثربخشی دورههای آموزشی کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران در سال 1391
براساس مدل کریک پاتریک
سال تحصیلی 92- 1391
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات طرح پژوهش
1-1- مقدمه . 3
1-2- بیان مساله 4
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش . 5
1-4- اهداف پژوهش 6
1-5- سوالهای پژوهش 7
1-6- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها. 8
فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش
2-1- بخش اول : آموزش11
2-1-1-تعریف آموزش. 12
2-1-2- مزایای آموزش 13
2-1-3-اهداف و دلایل آموزش 14
2-1-4-مراحل مختلف فرایند آموزش. 16
2-1-5-اجرای دورههای ضمن خدمت 17
2-1-6-روش های آموزش ضمن خدمت. 19
2-1-7-موضوعات قابل سنجش در ارزشیابی آموزشی. 23
2-2–1 بخش دوم :اثربخشی24
2-2-2- ضرورت تعیین اثربخشی 24
3-2-3- رویکرد های چهار گانه اثربخشی. 26
2-2-4- تعاریف ارزشیابی اثربخشی والگوهای مرتبط با آن. 28
2-2-5- الگوی کریک پاتریک 30
2-3-1-بخش سوم : آشنایی با شرکت بهره برداری نفت و گازگچساران. 31
2-3-2- نقش آموزش در مدیریت صنعت نفت. 35
2-3-3توسعه منابع انسانی و آموزش در صنعت نفت 35
2-3-4- آموزش ضمن خدمت کارکنان طی سالهای اخیر. 36
2-3-5-وظایف اداره آموزش 36
2-3-6-وظایف رییس اداره آموزش. 37
3-3-6- آموزش در اسلام 38
بخش چهارم :پیشینه تحقیقات
2-3-1- تحقیقات داخلی. 39
2-3-2- تحقیقات خارجی 45
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
3-1-1-روش پژوهش . 48
3-1-2- جامعه آماری 48
3-1-3- حجم نمونه 49
3-1-4- نمونه آماری و روش محاسبه نمونه 49
3-1-5- روشها و ابزارهای گردآوری اطلاعات. 49
3-1-6- ارزیابی و اثربخشی دورهها در اداره آموزش گچساران. 50
3-1-7- روایی و پایایی 51
3-1-8- روش اجرای پژوهش 52
3-1-9- روش تجزیه و تحلیل آماری داده ها . 52
فصل چهارم: یافته های پژوهش
4-1-1- داده های توصیفی 54
4-1-2- یافته های استنباطی 62
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- بحث و نتیجه گیری . 70
5-2- محدودیت های پژوهش . 73
5-3- پیشنهادهای کاربردی 74
5-4- پیشنهادهای پژوهشی. 74
5-5-منابع . 75
پیوست ها
-مشخصات فردی .
-پرسشنامه فراگیر
-پرسشنامه سرپرست.
فرم ارزیابی دوره.
لیست دورههای برگزار شده
چکیده انگلیسی
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول4-1- ویژگیهای جمعیت شناختی به تفکیک سن 54
نمودار فراوانی جمعیت شناختی به تفکیک سن 55
جدول4-2- ویژگیهای جمعیت شناختی به تفکیک مدرک تحصیلی. 56
نمودار فراوانی جمعیت شناختی به تفکیک تحصیلات 56
جدول4-3- ویژگیهای جمعیت شناختی به تفکیک سابقه خدمت 57
نمودار فراوانی جمعیت شناختی به تفکیک سابقه کار. 57
جدول4-4-میانگین و انحراف معیار متغیرهای مورد مطالعهدرپیش آزمون. 58
جدول4-5- میانگین و انحراف معیارمتغیرهای مورد مطالعه در پس آزمون. 59
جدول4-6- نظر سرپرست نسبت به فراگیران 60
جدول4-7- جدولارزیابی دوره توسط فراگیران 61
جدول4-8- آزمون tبرای فرضیه اصلی 62
جدول4-9- آزمون tبرای فرضیه اول. 63
جدول4-10- آزمون tبرای فرضیه دوم 64
جدول4-11- آزمون tبرای فرضیه سوم. 65
جدول4-12- آزمون tبرای فرضیه چهارم 66
جدول4-13- آزمون tبرای فرضیه پنجم 67
جدول4-14- آزمون tبرای فرضیه ششم 68
چکیده:
آموزشهای سازمانی و برگزاری دورههای آموزشی، نقش بسیار اساسی در تربیت و تجهیز نیروی انسانی به دانش کاربردی و در نتیجه افزایش بهره وری و خلاقیت و دستیابی به تولید ملی دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بر اثربخشی کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران اجرا گردید. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی میباشد که جامعه آماری آن تعداد270 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران می باشند که در 15 دوره آموزشی که توسط اداره آموزش این شرکت در سال 1391 برگزار گردیده، شرکت نموده اند. روش نمونه گیری، نمونه گیری تصادفی ساده بوده و حجم نمونه مورد پژوهش براساس فرمول کوکران 150 نفر محاسبه گردید. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها در سطح آمار توصیفی از روشهای آماری میانگین و انحراف معیار، و در سطح آمار استنباطی از روشهای آماری آزمون t همبسته استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که آموزش باعث افزایش اثربخشی کارکنان میشود. همچنین آموزش باعث افزایش سطح دانش و مهارت کارکنان، بهبود کیفیت ارائه خدمات، بهبود روابط انسانی، ارتقای شغلی، بهبود سرعت انجام کار و افزایش خلاقیت و نوآوری کارکنان میشود.
لذا به متولیان امر و مسولین سازمانها توصیه میگردد نگاه جدیتری به آموزش سازمانی به عنوان توانمند سازی نیروی انسانی، داشته باشند.
کلید واژهها: آموزش، اثربخشی، کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز.
فصل اول
کلیات طرح پژوهش
1-1- مقدمه
نقش آموزش، در رشد هر جامعه ای نقشی کلیدی است. آشنایی با دستاوردهای تکنولوژیک و شیوههای بهرهگیری از آنها مقدماتی ترین مبانی آموزش است. با اینحال در کنار این آشنا سازی هدفی دیگر نیز تعقیب میشود و آن ایجاد تغییر در نگرش ابزاری مدیران سازمانها نسبت به انسان است، به نحوی که