گفتار دوم:باورهای دینی و عدالت اجتماعی ۷۲
بخش دوم: شیوه های تعدیل و گرایش های مجرمانه با تکیه بر باورهای دینی
فصل نخست: تعدیل و پیشگیری اولیه از گرایش های مجرمانه ۷۶
مبحث اول: باور به خداوند و معاد ۷۶
گفتار اول: باور به خداوند ۷۷
بند اول: باور به آگاهی خداوند ۷۸
بند دوم: باور به دعا و اجابت آن توسط خداوند. ۸۰
گفتار دوم: باور به معاد. ۸۳
مبحث دوم: باور به توصیه های دینی. ۸۶
گفتار اول:توصیه به بردباری و گذشت از دیگران. ۸۷
گفتار دوم: توصیه به عفت. ۸۹
بند اول: عفت چشم ۹۱
بند دوم: عفت زبان ۹۳
بند سوم: عفت شکم. ۹۵
بند چهارم: عفت جنسی. ۹۷
گفتار سوم: توصیه به امر به معروف و نهی از منکر ۱۰۰
فصل دوم: تعدیل و پیشگیری ثالث از گرایش های مجرمانه. ۱۰۲
مبحث اول: توبه ۱۰۲
گفتار اول: تاثیر توبه در سقوط مجازات. ۱۰۳
گفتار دوم: آثار اصلاحی تربیتی _ توبه ۱۰۵
بند اول: برقراری ارتباط مجدد با خالق ۱۰۶
بند دوم: بازسازگاری اجتماعی بزهکار ۱۰۸
بند سوم:اعاده حیثیت از مجرم ۱۱۱
مبحث دوم: عفو و گذشت ۱۱۳
گفتار اول: تاثیر عفو و گذشت در سقوط مجازات. ۱۱۳
گفتار دوم: آثار اصلاحی و درمانی عفو و گذشت. ۱۱۶
بخش سوم: مطالعه میدانی گرایش های مجرمانه در زندانیان استان گلستان
فصل نخست: جامعه آماری و نمونه تحقیق. ۱۲۰
مبحث اول: روش تحقیق ۱۲۰
گفتار اول: متغیرها و تعریف آنها. ۱۲۱
گفتار دوم: خلاصه و روش اجرا. ۱۲۲
مبحث دوم: ابزار سنجش ۱۲۳
گفتار اول: روش آزمون. ۱۲۴
گفتار دوم: روش نمره گذاری. ۱۲۴
فصل دوم: تحلیل داده ها و نتیجه گیری ۱۲۵
مبحث اول: نتایج تحقیق. ۱۶۰
مبحث دوم: ارائه پیشنهادات. ۱۶۰
گفتار اول: پیشنهادات در زمینه پیشگیری از جرم ۱۶۰
گفتار دوم : پیشنهادات در زمینه تعمیق نگرش مذهبی اشخاص . ۱۶۱
نتیجه گیری ۱۶۲
پیشنهاد ها . ۱۶۴
منابع و ماخذ ۱۶۵
چکیده:
همواره تدابیر پیشگیرانه با توجه به کارایی و موفقیت نسبی در مهار و یا کم کردن آمار بزهکاری نقایص و خلاءهای فراوانی نیز در خود دارند.اما نهاد دین با توجه به همخوانی با فطرت و عقل و طبیعت انسانی و با توسل به مکانیزم هایی باور پذیر و کاربردی می تواند نقش موثر و کم نقصی در تعدیل گرایشات مجرمانه و پیشگیری موثر از وقوع جرائم ایفا نماید.این مکانیزم ها سعی در جاذبه زدایی از جرائم و برهم زدن معادلات مجرمانه گاه بوسیله بشارت به امری سودمندتر از جرم و یا ترسی شدیدتر از مجازات،به نحو بازدارنده ای اهداف پیشگیرانه جرم شناسی و جرم شناسان را دل خود دارند.به نحوی که فرد هیچ نسبتی با جرم برقرار نمی کند و اگر هم مرتکب جرمی گردد به یک تناقض در درون خود می رسد.به کارگیری باورها و توصیه های دینی نقش موثری در ساختن یک شخصیت باثبات و هویتی پایدار و آرامش روان فرد ایفا می نماید،بطوریکه این باور و اعتقاد و شخصیت منسجم با بهره گیری از توصیه ها و برنامه های دین مدارانه می تواند در ساختن انسانی مقاوم در برابر تحریکات و ترغیبات و لذت ها و حس کینه و انتقام و طمع و شهوات و دیگر انحرافات و رزائل اخلاقی مقاومت نماید.باورهای دینی و باورمندی به طور دقیق ذهن انسان و وجدان اخلاقی و فطرت او را هدف قرار می دهد.خلوت های ذهنی مجرمانه را خنثی و آن را تربیت می کند و از طریق توصیه ها و اعمال تدابیر قابل پذیرش برای افراد نقش بسزایی در متعادل سازی گرایشات انسانی و تعدیل در روان و رفتارهای مجرمانه افراد ایفا می نماید.در نتیجه نقشی که دین در تعدیل گرایشات مجرمانه به عنوان مقدمه وقوع جرم دارد و این پژوهش نیز به دنبال آن است و با مطالعه بر روی زندانیان نیز به دست آمد،رسیدن به یک نظریه تعدیلی با ایجاد یک نهاد پیشگیرانه در درون افراد است،که حتی اگر انسان هیچ تدبیر پیشگیرانه ای را نیز در مقابل خود نبیند و فرصت بزهکاری دور از چشم های مراقبتی مهیا باشد باز هم به دلیل ایجاد یک عامل پیشگیر موثر در درون،خود فرد عدم انجام جرم را با دلایل دینی و عقلی انتخاب می کند.
کلیدواژگان: باور،دین،تعدیل،گرایش،گرایش مجرمانه
مقدمه:
جرم این مهمان ناخوانده اجتماع همواره باعث خسارات مادی و معنوی فراوانی به فرد و جامعه ای می شود که در آن زیست می کند.مکاتب مختلف و تئوری های حقوقی بسیاری برای پیشگیری و جلوگیری از وقوع جرائم راهکار ارائه کرده اند.اما بسیاری از آنها از دادن یک طرح کلی و جامع برای جلوگیری از وقوع جرم ناکام مانده اند.در این میان آنچه که در مواجهه افراد با جرم اهمیت دارد نقش اراده و انگیزه های روانی و محرک های وقوع یک فعل خلاف قانون و یا نظم اجتماعی و حتی انحرافات است.هنوز راه حل جامعی که بتواند عوامل زمینه ساز وقوع جرم،همچون طمع،شهوت،خشم،میل به شکستن هنجارهای اجتماعی،جاه طلبی،انتقام و دیگر مواردی که محرک های روانی وقوع یک جرم هستند را مهار کند ارائه نشده است.وقتی که فردی مستقیما در معرض وقوع یک پدیده مجرمانه قرار می گیرد نه پیشگیری وضعی و نه پیشگیری اجتماعی نمی تواند مانع کاملی برای مهار عنصر روانی و انگیزشی و در نهایت عدم ارتکاب آن توسط وی باشد.حال اینکه دین و اعتقادات مذهبی و استفاده از مکانیزم های پیشگیرانه مانند امر به معروف ونهی از منکر،فروخوردن خشم،زکات،نماز،حرمت شرب خمر،منع زنا،رعایت حق النّاس،اعتقاد به معاد و دیگر مکانیزم ها و دستورات کاربردی دینی می تواند مانع موثر و بی واسطه افراد در ارتکاب جرم قرار بگیرد و در تعدیل گرایش افراد به سمت جرم موثر واقع شود.دین و باورهای دینی بهترین راه حل برای برای عدم وقوع جرم یا کاستن از زهر آن است.آمارهای نیروی انتظامی و سایر دستگاه ها نیز نشان دهنده کاهش وقوع جرائم در ماه های رمضان و محرم نسبت به ماه های دیگر سال است.
در مقدمه مبانی جرم شناسی دکتر کی نیا این استاد مسلم جرم شناسی که یکی از انگیزه های اصلی این پژوهش نیز بود چنین آمده است:«در این کتاب برای مبارزه با ریشه های فساد،به عامل ایمان و پرورش صحیح مذهبی بیش از هر عامل دیگر تکیه کرده ایم و اصرار ورزیده ایم زیرا ایمان به خدا،ایمان به مبداء هستی و ابدیت،بزرگترین عامل بازدارنده از لغزشها و رذائل است.»[۱]
بیان موضوع:
ریشه بسیاری از جرائم و انحرافات در ذهن و روان آدمی شکل می گیرد.به طور کلی جرم محصولی از انباشت عقده ها،خواسته،نداشتن ها،تحریکات و ترغیبات بیرونی و غرائضی است که انسان در یک پروسه ای در ذهن خود عناصر آن را در کنار هم گذارده و با محاسبه سود و زیان دست به ارتکاب آن می زند.حال آنکه در هر مرحله از این انباشت باورهای دینی و اعتقادات مذهبی می تواند وارد شود و عامل محرک وقوع جرم را خنثی و کفه گرایشات مجرمانه را متعادل سازد.مطلبی که نگارنده به آن اعتقاد کامل دارد.امروزه با گسترش روز افزون جرائم و به وجود آمدن جرائم جدید که حیات اجتماعی و انسانی را به خطر می اندازد و همچنین با بالا رفتن آمار جرائم سیاه و جرائم آپارتمانی که اکثرا کشف نمی شوند یا اگر هم کشف شود متهمی در آن یافت نمی گردد و همینطور آمار بالای زندانیان،پدیده تورم کیفری و مشکلاتی که چه از نظر اجتماعی و چه از نظر اقتصادی و فرهنگی و موارد دیگری که از مجازات کردن افراد گریبان فرد و اجتماع را می گیرد ما را هر چه بیشتر به سمت روش های پیشگیرانه سوق می دهد.با عدم بازدارندگی بسیاری از کیفرهایی که در برابر جرائم در نظر گرفته می شود و عدم جبران کامل خسارتهای بزه دیده و برچسب خوردن بزهکار در جامعه نیاز به روش های پیشگیری از جرم بیش از پیش احساس می شود.اگر به این موارد جرائم بدون بزه دیده و جرائم با رضایت را نیز اضافه کنیم رقم بالایی از جرائم را شاهد خواهیم بود که دست دستگاه عدالت کیفری از آنها به دور مانده است.همچنین بسیاری از موارد پیشگیری اعم از وضعی (موقعیت مدار)و اجتماعی نمی توانند به طور کامل با عدم وقوع یک پدیده مجرمانه مقابله نمایند.با مشاهده و مطالعه بسیاری از جرائم در می یابیم که تقریبا همه پدیده های مجرمانه اعم از جرائم و انحرافات ریشه در روان و غرائظ انسان دارد که فرد در مهار و یا تعدیل آنها ناموفق بوده است.عواملی همچون حسد،حرص،طمع و خشم و دیگر صفات مذموم انسانی محرک و جنباننده بسیاری از جرائم هستند که در نفس و درون آدمی واقع شده اند.حال اینکه آموزه های دینی می تواند ضمن برآورده کردن اهداف روش های پیشگیری از بسیاری انحرافات که زمینه ساز وقوع جرم نیز هستند جلوگیری نماید و باعث به وجود آمدن تعادل در روان فرد و عاملی در جهت پیشگیری از بسیاری جرائم و کاهش آمار جنایی گردد.
[۱] کی نیا،مهدی،مبانی جرم شناسی، جلد اول،تهران، انتشارات دانشگاه تهران،چاپ هشتم،۱۳۸۵
تعداد صفحه : ۲۰۱