برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش جاری بررسی اثربخشی درمان اجتماع مدار در ارتقاء بخشی از قابلیتهای شناختی میباشد. بهعبارتدیگر این پژوهش سعی دارد تا مشخص کند تا چه میزان درمان اجتماع مدار قدرت بازتوانی شناختی را در میان افراد مبتلاء دارد.
روش و ابزار: به همین منظور با روش نمونهگیری هدفمند یک گروه ۲۷ نفری از مصرفکنندگان مواد محرک که در مرکز درمان اجتماع مدار شهر تهران پذیرششده بودند، انتخاب شدند. و در هنگام ورود، پیشآزمون و در خاتمه درمان پسآزمون،روی این افراد انجام شد. از پرسشنامههای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، حافظه شرححال و آزمونهای فراخانی ارقام، کارتهای ویسکانسین، برج لندن و آزمون استروپ برای جمعآوری اطلاعات استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که افراد مقیم مرکز در خاتمه درمان با بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، اختصاصی شدن حافظه شرححال و بهبود کارکردهای اجرایی همراه هستند.
بحث و نتیجهگیری: پژوهش حاضر اثربخشی درمان اجتماع مدار را در کارکردهای اجرایی، حافظه شرححال و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نشان می دهد.
کلیدواژه: اثربخشی، درمان اجتماع مدار، کارکردهای اجرایی، حافظه شرح حال، تنظیم شناختی هیجان، اعتیاد، مواد محرک
فهرست مطالب
کلیات پژوهشی
1-1. مقدمه. ۲
1-2. بیان مسئله. ۲
1-3. اهمیت و ضرورت پژوهش. ۷
1-4. اهداف پژوهش. ۸
1-۴-۱. هدف کلی ۸
1–۴-۲. اهداف فرعی ۹
1-۵. سوال های پژوهش. ۹
1-۶. فرضیه های پژوهش. ۹
1-۷. تعاریف عملیاتی و مفهومی متغیرها ۹
1-۷-۱. تعاریف مفهومی ۹
1-۷-۲. تعارف عملیاتی ۱۰
پیشینه و ادبیات پژوهشی
2-1. اعتیاد. ۱۳
2-۱-۱. اعتیاد به مواد محرک ۱۴
2-۱-۲. تاثیرات مواد محرک ۱۴
2-۱-۳. اختلال مصرف مواد محرک و سندرم ترک ۱۵
2-۱-۴. شیوع مصرف مواد ترک ۱۶
2-۱-۵. درمان های روانشناختی و مواد ترک ۱۶
2-۲. هیجان ۱۸
2-۲-۱. تنظیم هیجان ۱۸
2-۲-۲. اهمیت تنظیم هیجان ۱۹
2-۲-۳. تنظیم شناختی هیجان ۲۰
2-۲-۴. تنظیم شناختی هیجان و اعتیاد. ۲۱
2-۳. حافظه شرح حال. ۲۲
2-۳-۱. انواع حافظه شرح حال. ۲۳
2-۳-۲. کارکرد حافظه شرح حال. ۲۳
2-۳-۳. سن و حافظه شرح حال. ۲۳
2-۳-۴. مدل های ساختاری حافظه شرح حال. ۲۵
2-۳-۵. بنیاد عصب شناختی حافظه شرح حال. ۲۶
2-۴. کارکردهای اجرایی ۲۷
2-۴-۱. قشر پیشانی ۲۹
2-۴-۲. کارکردهای اجرایی در اعتیاد. ۳۱
2-۵. درمان اجتماع مدار. ۳۲
2-۵-۱. تعریف درمان اجتماع مدار. ۳۳
2-۵-۲. دیدگاه های درمان اجتماع مدار و وابستگی روانی ۳۴
2-۵-۳. انواع درمان های غیردارویی در درمان اجتماع مدار ۳۵
2-۵-۴. دیدگاه درمان اجتماع مدار درمورد فرد معتاد. ۳۸
2-۵-۵. دیدگاه درمان اجتماع مدار به بهبودی و زندگی سالم. ۳۸
2-۵-۶. رویکرد اجتماعی در درمان اجتماع مدار. ۳۹
2-۵-۷. عناصر درمانی و آموزش. ۴۰
2-۵-۷-۱. سرپرست ها و همتاها در درمان اجتماع مدار. ۴۰
2-۵-۸. مراحل برنامه. ۴۱
2-۵-۸-۱. مرحله آشنایی ۴۰
2-۵-۸-۲. مرحله درمان ۴۲
2-۵-۸-۳. مرحله ورود مجدد. ۴۲
2-۵-۹. روش های درمان اجتماع مدار. ۴۳
2-۵-۱۰. مقیمان در درمان اجتماع مدار. ۴۵
2-۶. پیشینه پژوهش. ۴۶
2-۶-۱. پیشینه خارجی ۴۶
2-۶-۲. پیشینه داخلی ۴۷
روش پژوهش
۳. روش. ۵۰
۳-۱. طرح پژوهش. ۵۰
۳-۲. ملاحظات اخلاقی ۵۰
۳-۳. ملاک های انتخاب نمونه. ۵۰
۳-۴.جامعه آماری ۵۱
۳-۵. نمونه و روش نمونه گیری ۵۱
۳-۶. روش و ابزار جمع آوری اطلاعات ۵۲
۳-۶-۱. روش تحلیل داده ها ۵۲
۳-۶-۲. ابزار. ۵۲
۳-۷. فرایند پژوهش. ۵۸
یافته های پژوهش
۴. تجزیه تحلیل داده ها ۶۰
۴-۱. اطلاعات توصیفی ۶۰
۴-۲. تجزیه تحلیل داده ها در راستای فرضیه های پژوهش. ۶۱
بحث و نتیجه گیری
۵-۱-۱. فرضیه اول. ۶۸
۵-۱-۲. فرضیه دوم. ۷۱
۵-۱-۳. فرضیه سوم. ۷۲
۵-۲. محدودیت های پژوهش. ۷۲
۵-۳. پیشنهادات پژوهش. ۷۴
۵-۳-۱. پیشنهادات پژوهشی ۷۴
۵-۳-۲. پیشنهادات کاربردی ۷۴
منابع. ۷۵
- مقدمه
اعتیاد از مهمترین مشکلات پزشکی، اجتماعی، اقتصادی و سلامت عمومی جوامع میباشد (مولر[1]، ۲۰۱۳). امروزه مفهوم اعتیاد فقط محدود به مصرف مواد مخدر نمیشود بلکه بهتمامی رفتارهای تکرارشونده که مشکلآفرین میباشد اطلاق میشود (مودری[2] و همکاران، 2011). اصطلاح اعتیاد بهعنوان حالت بیمارگونهای که با مصرف دارو یا رفتار خاصی که با بدکارکردی های روانی و احساس غیرقابلکنترل ولع مصرف در غیاب مصرف که به شکل اجبارگونه است تعریف میشود. درمان اعتیاد به مواد محرک از چالشهای بزرگ نظام پزشکی و سلامت و بهویژه درمانگران حوزه اعتیاد میباشد، درمان اعتیاد به مواد افیونی با رشد درمانهای نگهدارنده مانند متادون، بوپره نورفین و نالتروکسان رشد مناسبی داشته است اما در درمان مواد محرک هنوز درمان نگهدارندهای وجود ندارد و تمرکز عمده بر درمانهای روانشناختی میباشد (فیلیپس[3] و همکاران، ۲۰۱۴). بنابراین؛ پرداختن به موضوع درمانهای روانشناختی در کنار درمانهای دارویی باید از اهداف اصلی درمانگران قرار گیرد تا با طراحی، تدوین و آزمون اثربخشی آنها بتوان گامهای عملی در کنترل این معضل بزرگ جامعه برداشت. هدف پژوهش جاری بررسی اثربخشی درمان اجتماع مدار در ارتقاء بخشی از قابلیتهای شناختی میباشد. بهعبارتدیگر این پژوهش سعی دارد تا مشخص کند تا چه میزان درمان اجتماع مدار قدرت بازتوانی شناختی را در میان افراد مبتلاء دارد.
- بیان مسئله
یکی از بزرگترین معضلاتی که در طی زمانهای مختلف، همواره جوامع بشری را درگیر مشکلات و پیامدهای شوم خود نموده، پدیده اعتیاد میباشد. این معضل بزرگ که سالانه میلیونها دلار از سرمایههای ملی کشورها را مصرف میکند، در کمین نابودی گرانمایهترین و پرارزشترین سرمایه جوامع انسانی هر کشور، یعنی جوانان میباشد، این آسیب اجتماعی همانند سایر آسیبها و اختلالات، عوارضی را به دنبال دارد که شامل اختلالات جسمی نظیر سکته، آسیب دائمی مغز، نارسایی قلبی، فلج موقتی، بیماری کلیه و کبد، دید تار، مشکل تنفس (هالجین و کراس ویتبورن،1387)؛ اختلالات روانی همچون هراس، اضطراب منتشر، اختلال تبدیلی، اختلال انطباقی و دیستایمی و همچنین مشکلات فرهنگی، خانوادگی، اقتصادی (صرف هزینههای گزاف برای مبارزه و درمان افراد معتاد) و اجتماعی را که با از بین رفتن نیروی انسانی جوامع (احمد وند،1386) همراه است، دربرمی گیرد کشور ما نیز درزمینه اعتیاد روند رو به رشدی را در بین اقشار مختلف جامعه دارا بوده است درصد زیادی از جمعیت کشور ما را جوانان تشکیل میدهند و بیشتر معتادین کشور نیز زیر 40 سال میباشند (مسکنی و همکاران،1387)؛ اما علیرغم افزایش روزافزون مصرف مواد و پیامدها و عوارض زیانبار جسمانی، روانی و اجتماعی آن (مولر، ۲۰۱۳) هنوز درمان قطعی و مناسبی برای بسیاری از انواع وابستگیها به مواد یافت نشده است و درمانهای کنونی در طولانیمدت مؤثر واقع نشدهاند (فیلیپس و همکاران، ۲۰۱۴).
در دهه اخیر توجه به کارکردهای شناختی در درمان اعتیاد رشد چشمگیری داشته است (شران، گولویتزر و بارگ[4]، ۲۰۱۳). مشکلات حافظه که از مصرف مواد ناشی میشود، نقش مهمی در عود مصرف دارد (میلتون[5]، ۲۰۱۲). مصرف مواد باعث کاهش فعالیت نواحی مغزی که در کنترل شناختی و توجه نقش دارند، میشود (جاسترزاب[6] و همکاران، ۲۰۱۲؛ لی[7] و همکاران، ۲۰۱۲). همچنین مصرف مزمن مواد موجب کاهش ظرفیت حافظه کاری و انعطافپذیری شناختی (بالداچینو[8] و همکاران، ۲۰۱۲؛ پروسر[9] و همکاران، ۲۰۰۹) و آسیب به کارکردهای شناختی مانند یادگیری، توجه و کارکردهای اجرایی میشود (چو[10] و همکاران، ۲۰۰۳؛ فرناندز سرانو[11] و همکاران، ۲۰۱۱؛ ارسچ و ساهاکین[12]، ۲۰۰۷). اعتیاد به مواد محرک موجب نقصهای متعدد روان عصبشناختی میشود که همگی باعث