برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
فهرست مطالب
تشکر و قدردانی أ
چکیده 1
فصل اول 3
کلیات پژوهش 3
مقدمه 4
بیان مساله 5
اهمیت و ضرورت تحقیق 8
اهداف پژوهش 9
سوال های پژوهش Error! Bookmark not defined.
تعاریف و اصطلاحات 9
فصل دوم 12
پیشینه پژوهش 12
مقدمه 13
برنامه درسی پنهان 14
برنامه درسی پنهان: پنهان از دید چه کسی ؟ 17
برداشت های صورت گرفته از چیستی برنامه درسی پنهان 21
مفاهیم و واژههای معادل با برنامه درسی پنهان 24
عوامل موثر بر شکلگیری برنامه درسی پنهان کدامند؟ 25
برنامه درسی پنهان : مثبت یا منفی ؟ 32
برنامه درسی پنهان: پیامدها 40
برنامه درسی پنهان: خرد یا کلان؟ 45
جامعه پذیری دانشگاهی 46
مشکلات و مسایل نظارت پژوهشی 52
عوامل موثر بر فرایند نظارت پژوهشی 54
سبکهای نظارت پژوهشی 58
معیارهای انتخاب استاد راهنما 68
جمع بندی 73
فصل سوم 77
روش پژوهش 77
روش انجام تحقیق 78
جامعه پژوهش 81
حجم نمونه و روش نمونهگیری 81
روش و ابزار جمعآوری داده ها 84
روش تجزیه و تحلیل داده ها 85
آشکارسازی موقعیت 89
ورود به میدان تحقیق 91
ملاحظات اخلاقی پژوهش 92
فصل چهارم 94
تحلیل داده ها و یافته ها 94
آشنایی با مکان پژوهش 95
دانشکده ریاضی و علوم کامپیوتر 97
دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 98
آشنایی اجمالی با ماهیت و تاریخچه رشته ریاضی 99
آشنایی اجمالی با ماهیت و تاریخچه رشته علوم تربیتی 100
آشنایی با شرکتکنندگان در تحقیق Error! Bookmark not defined.
سوال نخست: 103
سوال دوم 112
سوال سوم 123
فصل پنجم 134
نتیجه گیری، جمع بندی و پیشنهادها 134
خلاصه 135
سوال نخست 136
سوال دوم 137
سوال سوم 138
بحث ونتیجه گیری 140
محدودیت ها 145
پیشنهادها 146
منابع 149
پیوست ها 162
چکیده
برنامه درسی پنهان در آموزش عالی شامل قواعد تصریح ناشده ای است که برای تکمیل موفقیت آمیز آموزش رسمی، ضروری به نظر می رسند. یکی از مهمترین ابعاد آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی که با پویایی های خاصی همراه بوده و نقشی اساسی در شکل گیری برنامه درسی پنهان دارد، مرحله انجام پایان نامه است. به عقیده برخی صاحبنظران، انتخاب استاد راهنما که یکی از ابعاد فرایند نظارت پژوهشی است، تحت تاثیر عامل عمده ای به نام فرهنگ دانشگاهی است. در این مطالعه با توجه به پویایی های خاصّ روابط استاد راهنما- دانشجو در انجام پروژه پایان نامه سعی شده است تا هنجارهای تصریح ناشده ای که دانشجویان کارشناسی ارشد رشته های علوم ریاضی و علوم تربیتی دانشگاه تربیت معلم تهران در انتخاب استاد راهنما مد نظر قرار می دهند مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش بر مبنای پارادایم کیفی و با بهره گرفتن از روش تحقیق نظریه مبنایی صورت گرفته و ابزار جمع آوری داده ها عمدتا مصاحبه های باز، عمیق و نیمه ساختاریافته و در کنار آن مصاحبه های غیر رسمی و زیستِ تعاملی با شرکت کنندگان بوده است. به منظور دستیابی به داده های مورد نظر، تعداد 16 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد علوم تربیتی و 9 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته علوم ریاضی این دانشگاه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده های حاصل با روش کدگذاری داده های رِوایی(ابداع شده توسط گلیزر و اشتراوس) تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان می دهند که معیارهای مورد نظر دانشجویان علوم تربیتی در انتخاب استاد راهنما عبارتند از: ویژگی های رفتاری استادان، موقعیت استادان، معیارهای آکادمیک، معیارهای غیرآکادمیک، میزان حمایت احتمالی، و محدودیت ها. دانشجویان رشته ریاضی معیارهای نسبتا متفاوتی را در انتخاب استاد راهنما مد نظر قرار می دهند, مانند: سبک نظارت پژوهشی، ویژگی های علمی استادان، ویژگی های شخصیتی استادان، معیارهای غیر آکادمیک، محدودیت ها. بررسی تطبیقی نتایج حاصله بر مبنای قانون شکل و زمینه گشتالت نشان می دهد که دانشجویان رشته ریاضی بیشتر تحت تاثیر شکل(جنبه های علمیِ پروژه پایان نامه) و دانشجویان علوم تربیتی تحت تاثیر زمینه(مصلحت اندیشی و روابط) استادان خود را برمی گزینند.
کلیدواژگان: برنامه درسی پنهان، فرهنگ دانشگاهی، نظارت پژوهشی، استاد راهنما، پایان نامه، دانشجو، کارشناسی ارشد، فرهنگ رشته ای
مقدمه
اصطلاح برنامه درسی پنهان اولین بار توسط فیلیپ جکسون[1] در کتاب ” زندگی در کلاسهای درس”[2] مطرح شد. منظور جکسون از این اصطلاح اشاره به درسهایی بود که دانشآموزان از بودن در کلاس درس یاد میگیرند و از جمله آنها میتوان به متانت و یا دست کشیدن از امیال و آرزوهای شخصی اشاره کرد ( شارع پور، 1386). به طورکلی، برنامه درسی پنهان، از یادگیریهایی حکایت می کند که در چارچوب اجرای برنامه درسی تصریح شده و به دلیل حضور در بطن و متن فرهنگ حاکم بر نظام آموزشی، فراگیرندگان تجربه می کنند (مهر محمدی، 1383). تجربههای یادگیری که بدین وسیله حاصل میشوند عمدتاً در قالب مجموعهای از انتظارها و ارزشها تبلور مییابند و کمتر معطوف به حوزه دانستنیها یا شناخت اند. ارزش گذاری ترجیحی برای مواد و موضوعهای درسی مختلف، به دلیل جایگاهی که این مواد در برنامه هفتگی نهادهای آموزشی دارند، به عنوان یکی از مثالهای یادگیری ناشی از برنامه درسی پنهان معرفی شده است ( آیزنر[3]، 1994). ایجاد یا تقویت روحیه رقابت به جای رفاقت، همکاری و تشریک مساعی در سایه نظام ارزشیابی آموزشی حاکم بر مدرسه، ایجاد و تقویت روحیه اطاعت و انقیاد به جای روحیه ابتکار و نوآوری در سایه روش های به کار گرفته شده آموزش ، از مصادیق و نمونههای دیگری است که در منابع تخصصی برنامهدرسی به عنوان مولفههای برنامه درسی پنهان یا یادگیریهای قصد نشده معرفی شده است (مهر محمدی، 1387).
برنامه درسی در آموزش عالی حوزهای است که گستره و ابعاد آن