بررسی رابطه بین جهت گیری ارزشی و تعهد سازمانی (مورد مطالعه : دبیرستان های شهرستان گرمسار در سال تحصیلی 1391-1392)
زمستان 1392
مقدمه
با توجه به شرایط پیچیده و پویای جهان امروز و ورود به عصر ارتباطات و اطلاعات که باعث تبدیل شدن جهان به دهکده ای کوچک شده است و پیشرفت شگرف دانش و فناوری های گوناگون بشری و به تبع آن بالا رفتن سطح زندگی و توقعات انسان و همچنین تغییرات پرشتاب فرهنگی در جوامع سنتی، می توان نتیجه گرفت که دیگر نمی توان سازمان ها را که نمودی از جامعه هستند، بدون در نظر گرفتن شرایط پویای محیط داخلی و خارجی اداره کرد، زیرا افراد سازمان ها نیز به همان اندازه دستخوش تغییر و تحولات قرار خواهند گرفت که دراین بین بیشتر تحولات، شامل واگذاری اختیار قدرت تصمیم گیری به افراد در سازمان است زیرا افرادی که در عصر اطلاعات و ارتباطات و رشد علمی جوامع زندگی می کنند افرادی آگاه و توانمند هستند که خواهان اختیارند .اگر چه امروزه بدلیل اینکه کارکنان در زیر فشار مالی زیادی به سر می برند بیشتر توجه و تمایل آنها به مسائل اقتصادی کار است، ولی به تدریج کارکنان علاقه مند به انجام کارهای با مفهوم وخواهان استقلال شغلی بیشتری در کار خود هستند تا بدین طریق احساس ارزشمندی به آنها دست دهد. یکی از مهمترین مسائل انگیزشی که امروزه با حجم گسترده ای در مطالعات روان شناسی صنعتی وسازمانی در غرب گسترش یافته، مساله تعهدسازمانی است (اسماعیلی، 1383).
تعهد سازمانی عامل موثری در رفتار سازمانی کارکنان و بازده سازمان هاست و عبارت از نگرش های مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمانی است که در آن مشغول به کارند. شخص دارای تعهد سازمانی، نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد. در این راستا هر عاملی که تعهد و تعلق خاطر کارکنان را افزایش دهد مهم و شایان توجه است.
البته تعهد اعضای گروه هنگامی استوارتر خواهد بود که مبتنی بر ارزش های فطری (انسانی) و اخلاقی بوده و همچنین در نتیجه انتخاب آگاهانه صورت گرفته باشد زیرا که اجبار و تحمیل در جهت عکس تعهد عمل می کند.
به همین منظور در این پژوهش به بررسی رابطه جهت گیری ارزشی با تعهد سازمانی پرداخته ایم تا بتوان ازاین طریق به رابطه بین این دو مفهوم پی برد.
1-2. بیان مسئله
امروزه در سازمانها به منابع انسانی به عنوان مهم ترین منابع سازمان نگریسته میشود و مدیران به خوبی دریافتهاند که مهم ترین عامل کسب مزیت رقابتی، منابع انسانی سازمان میباشند، از این رو امروزه توجه به مقوله تعهد و وفاداری منابع انسانی به سازمان و انجام هر چه بهتر نقشهای اختصاص یافته به آن ها و حتی وظایف فرا نقشی توسط منابع انسانی یکی از دغدغه های جدی مدیران سازمان ها می باشد.
تعهد سازمانی یک نگرش است. یک حالت روانی است که نشان دهنده نوعی تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه اشتغال در یک سازمان میباشد. تمایل یعنی علاقه و خواست قلبی فرد برای ادامه خدمت در سازمان، نیاز یعنی فرد به خاطر سرمایهگذاریهایی که در سازمان کرده ناچار به ادامه خدمت در آن است و الزام عبارت از دین، مسؤولیت و تکلیفی است که فرد در برابر سازمان دارد و خود را ملزم به ماندن در آن میبیند از دیدگاهی دیگر، تعهد سازمانی نوعی احساس وابستگی و تعلق خاطر به سازمان است. بنابراین تعهد سازمانی «یک نگرش درباره وفاداری کارمندان به سازمان است و یک فرایند مستمر است که از طریق آن اعضای سازمان علاقه خود را به سازمان و موفقیت و کارایی پیوسته آن نشان میدهند (مجیدی، 1376). در 45 سال گذشته تعهد سازمانی و عوامل اثرگذار بر آن پیوسته مورد تجدید نظر قرار گرفته است.
از اوایل دهه1950 که تعهد سازمانی درزمینه رفتارسازمانی مطرح شد این مقوله یکی ازموضوع هایی بوده که همیشه در رأس علاقه محققین قرار داشته است، چراکه مدیریت صحیح تعهد می تواند منجر به نتایج سودمندی از قبیل اثربخشی سازمانی، بهبود عملکرد، کاهش جابه جایی وهمچنین کاهش غیبت شود (یادگاری، 1388).
کارکنانی که دارای تعهد سازمانی هستند، نظم بیشتری درکارخوددارند، مدت بیشتری درسازمان می مانند و بیشترکارمی کنند .بنابراین مدیران باید بتوانند به روش های مختلف تعهد و پایبندی کارکنان رابیشترکنند و از راه های گوناگون آن راحفظ نمایند. آموزش و پرورش یکی از سازمانهای دولتی است. چنین سازمانی برای اجرای دقیق برنامه های توسعه ای و پیشرفت دقیق برنامه های توسعه ای و پیشرفت به معلمان و کارکنان متعهد و مسئولیت پذیر نیاز دارد تا علاوه بر ماندگار بودن در سازمان و جلوگیری از هزینه های مجدد، کار مفید بیشتری در برابر مشاغل و وظایف خود انجام دهند . سازمان آموزش و پرورش زمانی می تواند حرف تازه ای برای گفتن داشته باشد که منابع انسا نی آن نسبت به حرفه، سازمان و ارزشهای کاری، تعهد و وابستگی از خود نشان دهند و مشارکت شغلی بیشتری داشته باشند( زکی، 1388).
مفهوم تعهد سازمانی معلمان سازه چند بعدی است که عوامل مختلفی برای آن در نظرگرفته می شود که با توجه به نظریات مختلف می توان آن عوامل مهم و اساسی را فهرست کرد: تعهد نسبت به سازمان مدرسه، الزام درایفای نقش حمایتگری از دانش آموزان نسبت به فعالیت های آموزشی، تداوم حرفه وشغل معلمی وحرفه مبتنی بردانش(کرآسول و الیوت[1]، 2004).
از طرفی دیدگاه کارکنان ونوع نگرش آن ها در رابطه با میزان مشارکت سازمانی موجود، می تواند در کنش آنها مؤثر باشد (زکی؛ 1388). نظام ارزشی و جهت گیری های ارزشی انسان ها اهداف و منافعی تلقی می شوند که افراد را برای حرکت و عمل برمی انگیزند .این جهت گیری های ارزشی می توانند ابعاد مختلفی نظیر جهت گیری های اقتصادی و غیراقتصادی داشته باشند(گل پرور، علی محمدی و عریضی، 1387) .
براساس فعالیت های پیشگامانه مک کلین توک[2] و دی کرمر[3] نیز جهت گیری ارزشی اجتماعی، همان تفاوتهای فردی