مدل اقلام تعهدی یگانه
برخی پژوهش ها تنها با بهره گرفتن از اقلام تعهدی یگانه نظیر ذخیره مطالبات مشکوک الوصول (مک
نیکولز و ویلسون [۲] ، ۱۹۹۸ ،ص۸۹) .
برآوردهای استهلاک (توح و همکاران [۳]۱۹۹۹) یا ذخایر ارزیابی تخصیص های مالیاتی به آزمون مدیریت سود پرداخته اند .
کوشش برای کشف مدیریت سود با بهره گرفتن از اقلام تعهدی یگانه دارای معایبی است . نخست اینکه ، صرفا در صورتی مدیریت سود می تواند براساس روش اقلام تعهدی یگانه کشف شود که اقلام تعهدی مورد آزمون مدیریت شده باشند که معمولا تشخیص این امر دشوار است. حتی چنانچه اقلام تعهدی مناسبی مورد آزمون واقع شده باشند ، تاثیر مدریت هر یک از اقلام تعهدی به تنهایی ممکن است از لحاظ اماری با اهمیت نباشند . ثانیا ، این فرض منطقی است که مدیران برای مدیریت سود ، بیش ازیک اقلام تعهدی را استفاده می کنند . بنابراین ، ضمن اینکه روش اقلام تعهدی یگانه در برخی شرایط برای کشف مدیریت سود موثر است ، اما در اغلب موارد منجر به کشف مدیریت سود نمی شود (نیکولز و ویلسون[۴] ، ۱۹۹۸،ص۴۸). علاوه بر این ، اعتبار سازه برای روش اقلام تعهدی یگانه کمتر از روش جمع اقلام تعهدی است ، زیرا اقلام تعهدی واحد به سهولت می تواند تحت تاثیر متغیرهای مختلف قرار گیرد . به عنوان مثال، یک تغییر فزاینده سود در ذخیره مطالبات مشکوک الوصول شرکت می تواند نتیجه مدیریت سود باشد . با این حال ، همچنین تغییر مذکور می تواند ناشی از تغییر در سیاست های اعتباری شرکت یا تغییر در وضعیت اقتصادی باشد (همان منبع، ص ۸۲) .
۳-۵-۲- مدل جمع اقلام تعهدی
پژوهش های مختلفی از طریق بررسی جمع اقلام تعهدی و تغییرات حسابداری به آزمون مدیریت سود
پرداخته اند . هیلی (۱۹۸۵ )[۶] از هر دو روش جمع اقلام تعهدی و تغییرات حسابداری برای ازمون تاثیر طرح های پاداش ، بر تصمیم های حسابداری استفاده نموده است . اگر چه وی با بهره گرفتن از هر دو نماد مدیریت سود ، شواهد پشتیبانی کننده را برای فرضیه های خود یافت ، اما او ابراز داشت که روش جمع اقلام تعهدی کاربردی تر از روش تغییرات حسابداری است . زیرا تغییر روش های حسابداری بر سود و پاداش مدیران در سال جاری و سال های اتی تاثیر می گذارد ، در حالیکه تاثیر این تغییر تنها برای سالی که تغییر در آن رخ داده است ، افشا می شود . بنابراین ، این نماد قادر به کنترل تاثیر روش های حسابداری در سال های بعد از انجام تغییر نمی باشد . به طور کلی ، اگر چه ر
وش جمع اقلام تعهدی نیز دارای اختلال است ، اما این روش برای کشف مدیریت سود در اغلب موارد ، موثرتر از روش تغییر حسابداری است . علاوه بر این ، روش مذکور اطلاعات مدیریت سود مورد نظر کمیسیون بورس و اوراق بهادار را نیز فراهم می کند .
در پی طرح نظری هیلی[۷] (۱۹۸۵) روش جمع اقلام تعهدی ، مدیریت سود را به عنوان تفاوت میان سود خالص و جریان های نقدی عملیاتی تعریف کرد . همان طور که وارن بافت [۸] ، سرمایه دار افسانه ای متذکر شده است سرمایه گذاران از سود رنجیده اند . زیرا اصول پذیرفته شده حسابداری اختیارهای وسیعی را در تعیین سود گزارش شده به مدیران می دهد و مدیران از اختیارهای خود برای تولید ارقام سود دلخواه خود بهره می گیرند (گروه سهامداران جزء ، ۲۰۰۱) . بافت توصیه می کند که سهامداران جزء از جریان نقدی عملیاتی به عنوان ابزار کنترل کیفیت سود شرکت استفاده کنند . در مواردی که اختلاف زیادی میان سود گزارش شده و جریان نقدی عملیاتی شرکت وجود داشته باشد ، به احتمال زیاد شرکت بطور جدی درگیر مدیریت سود شده است . بنابراین ، یک راه ساده برای سرمایه گذاران عادی برای شناسایی مدیریت سود ، آزمون تفاوت میان جریان نقدی عملیاتی وسود مورد گزارش است . برای همخوانی این روش با معیارهای پیشین ، جریان نقدی عملیاتی و سود گزارش شده برحسب جمع دارائی های ابتدای دوره استاندارد شده است . مدیریت سود شرکت j در طول دوره t به شرح زیر اندازه گیری می شود :
(۵-۲) : جزء مدیریت شده سود شرکت نمونه j در سال t که معادل جمع اقلام تعهدی است .
: سود گزارش شده شرکت نمونه j در سال t
: جریان نقدی عملیاتی شرکت نمونه j در سال t
: جمع دارائی های شرکت نمونه j در ابتدای سال t-1
[۱].Single accrual model .
[۲].Nikols & Vilson
[۳]. Teoh et all
[۴]. Nikols & Vilson
[۵]. Total accrual model .
[۶].Healy
[۷].Healy
[۸].Varnbaft .