برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول
کلیات پژوهش
1-1مقدمه 2
2-1 بیان مسأله. 4
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق 8
4-1 اهداف تحقیق. 11
1-5 فرضیه های تحقیق. 11
5-1 متغیرهای تحقیق. 12
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
1-2 درآمدی بر اختلالات شخصیت 16
2-2 صفت شخصیتی و اختلال شخصیت 18
3-2 معیارهای کلی DSM-5 برای اختلال شخصیت 19
4-2 انواع اختلالات شخصیت 20
5-2 اختلالات اضطرابی مبتنی بر DSM-5. 44
6ـ2 درآمدی بر اضطراب. 48
7 ـ2 تاریخچه اضطراب 50
8 ـ2 تعریف اضطراب. 51
9 ـ2 اضطراب از دیدگاه های مختلف. 52
10 ـ2 رویکردهای نظری به اضطراب. 54
11 ـ2 کنار آمدن با اضطراب 57
12 ـ2 مکانیزمهای دفاعی. 57
13 ـ2 عکس العملهای حاصل از اضطراب 60
14 ـ2 تجارب اضطراب بر انگیزه 62
15 ـ2 اختلالات اضطرابی 63
16 ـ2 درمان های اختلالات اضطرابی. 69
17-2 پیشینه تحقیق 74
فصل سوم
روششناسی
1-3 طرح تحقیق 86
2-3 جامعه تحقیق. 87
3-3 نمونه و روش نمونه گیری 87
4-3 ابزار اندازه گیری 88
5-3 روش تجزیه و تحلیل 90
فصل چهارم
استخراج و تحلیل دادههای تجربی
1-4 آمار توصیفی. 94
2-4 تحلیلهای روانسنجی. 99
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
1-5 بحث و نتیجهگیری. 120
2-5 محدودیتهای تحقیق. 124
3-5 پیشنهادهای تحقیق. 124
منابع 125
پیوست 129
چکیده
در این تحقیق، به «روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا -2(MMPI-2RF) در گروه اختلالات خلقی» پرداخته شده است. سؤال اصلی تحقیق بدین ترتیب مطرح میشود کهآیا فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-2 (MMPI-2RF) در افراد با اختلالات خُلقی دارای روایی تشخیصی است؟روش تحقیق حاضر، در حیطه مطالعات روانسنجی جای گرفته که زیرمجموعه روش پژوهش روششناختی است. جامعه آماری تمامی زنان و مردان مراجعهکننده به مراکز مشاوره و کلینیکهای درمانی که به روانشناس، روانپزشک و یا رواندرمانگر به منظور درمان اختلالات خُلقی مراجعه نموده اند، تشکیل می دهند کهبا استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر از مراکز و کلینیکهای درمانی، بیمارستانهای روانپزشکی و . انتخاب خواهد شد. ابزار اندازه گیری در این تحقیق فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا – 2 (MMPI-2RF) که دارای روایی و اعتبار مطلوبی میباشند. مدل آماری مورد استفاده در تحقیق حاضر برای تعیین روایی تشخیصی، ضریب حساسیت، ضریب وضوحگرایی و ضریب صحت میباشد. در نهایت، یافته های تحقیق نشان داد که با بهره گرفتن از روش ضریب حساسیت، ضریب وضوحگرایی و ضریب صحت، مقیاسهای نارسایی هیجانی، هیجانات منفی مختلکننده، هیجانات مثبت، ضعف روحیه، ناخوشیو . دارای روایی تشخیصی بوده و میتوانند افراد دارای اختلالات خلقی را از دیگر گروههای هنجاری تشخیص دهند.
واژههای کلیدی: رواییتشخیصی،فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا -2( mmpi-2rf)، اختلالات خلقی
1-1 مقدمه
در حوزه آسیبشناسی روانی[1] و روانشناسی بالینی[2] مباحث متعددی مورد بررسی قرار گرفته و وظایف و تکالیف گوناگونی بعهده این دو رشته علمی، قرار دارد. آسیبشناسی روانی علمی است که در آن کوشش میشود با توجه به اصول اساسی روانشناسی، رفتار نابهنجار کشف و علل آن مورد بررسی واقع شود (آزاد، 1388).
در این میان، در حیطه آسیبشناسی روانی میتوان به اختلالات خلقی اشاره نمود. به نظر میرسد ژنتیک، محیط اولیه، نوروبیولوژی و فرایندهای روانیو اجتماعی از عوامل مهم و مؤثر در اختلالات خُلقی میباشند؛ به نظر میرسد برخی از مواد مخدر تفریحی و داروها نیز باعث ایجاد یا بدتر شدن علایم میشوند. پژوهش حاضر بر روی نقش نوروبیولوژی متمرکز شده است، اگر چه هیچ علت ارگانیک مجزایی یافت نشد. ترکیب بسیار محتمل علائم، بحثهایی را در مورد اینکه آیا تشخیص نشان دهنده یک اختلال واحد است یا تعدادی از سندرمهای گسسته، برانگیخته شده است (بیکیر[3]، 2006).
نقطه اتکای درمان، داروهای ضد افسردگیاست، که عمدتاً فعالیت (گیرنده (بیوشیمی) گیرندهدوپامین) و (گاهی اوقات سروتونین) را سرکوب میکنند.درمان روانیو توانبخشی حرفهای و اجتماعی نیز در درمان مهم هستند. در موارد جدی ترکه امکان ایجاد خطر برای شخص بیمار وجود دارد، ممکن است به بستری اجباری نیاز باشد، اگر چه ماندن در بیمارستان در حال حاضر کوتاه تر و کمتر از آن چیزی است که زمانی مرسوم بود(کویل، 2006).
این اختلال عمدتاً خلق را بیثبات می کند، اما معمولاً به مشکلات مزمن در رفتار و احساسات نیز میانجامد. افراد مبتلا، اختلالاتی همچونافسردگیو اختلال اضطرابرا نشان می دهند و در نتیجهمشکلات اجتماعی از قبیل بیکاری طولانی مدت، فقر و بیخانمانی در آنها مشاهده میشود.امید به زندگیمتوسط افراد مبتلا به این اختلال به دلیل افزایش مشکلات در سلامت روانشناختی، جسمی و نرخ خودکشیبالاتر (حدود ۵درصد) ۱۲ تا ۱۵ سال کمتر از کسانی که مبتلا به آن نیستند (بیکیر، 2006).
از سویی دیگر، همواره از دیرباز به کاربرد آزمونهای روانشناختی تأکید شده و تلاشهای متعددی پیرامون شناسایی روایی و اعتبار ابزارهای روانشناختی انجام گرفته است. اولین تحقیق در زمینه روایی ابزارهای روانشناختی به اقدامات ترمن و اوتیس[4] در سال 1917 باز میگردد (کایلوت، بوکاکینی، واریلا، دیویس و روستو[5]، 2010). کاربرد پرسشنامههای شخصیتی در زمینه رفتارهای بزهکاری بهعنوان اقدامی مؤثر شناخته میشود. این ابزارها در سنجش گرایشهای پرخاشگری، اختلالات شخصیت و گرایش به سوء استفاده از مواد کاربردهای فراوانی را به نمایش گذاشته است و هر چند که برای اولین مرتبه در غربالگری نیروهای پلیس به کار برده میشدند ولی امروزه بهعنوان ابزارهایی معتبر در توصیف و تبیین رفتارهای بزهکاری به کار برده میشوند (گلیدر[6]، 2005).
در فرایند سنجش روانشناختی، با تأکید بر رویکرد درمانی، همواره به شناسایی و تشخیص مشکلات و عوارض روانشناختی پرداخته شده و تلاش میگردد، با تشخیص دقیق بتوان بستر مناسبی را برای ارائه خدمات درمانی فراهم ساخت. در مواقعی که سنجش روانشناختی مسیر نادرستی را طی کند و بهگونهای دقیق،