با این حال تلاش شد تا از عباراتی شفاف در نوشتن تداعیها استفاده شود.
– به دلیل آشنا نبودن برخی از پاسخ دهندگان به مباحث مطرح شده و یا عدم تمرکز کافی به آنها، برخی از نقشههای بدست آمده دارای تنها یک لایه ذهنی هستند؛ البته نسبت این نقشهها در تحقیق حاضر اندک میباشد و تاثیر چندانی بر نتایج نداشته و تنها ممکن است فراوانی تداعیها را کمی تحت تاثیر قرار داده باشد.
1-14- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
1-14-1- تداعیهای برند
از دیدگاه آکر، به هر آنچه که یک برند را به ذهن مصرفکننده پیوند میدهد، تداعیهای برند گفته میشود (آکر، 1991: 109). به گفته کلر (1998) تداعیات برند، گرههای اطلاعاتی هستند که با گرهی اطلاعاتی برند در حافظه پیوند دارند و مفهوم آن برند را برای مصرفکننده روشن میسازند. در تعاریفی دیگر، تداعیهای برند، قلب و روح برند(آکر، 1996) و پایه و اساس درک ارزش ویژه مشتری محور (هسی[13]، 2004) نامیده شده اند.
تعریف عملیاتی: در این تحقیق مطابق نظر کلر (1998) تداعیهای برند گرههای اطلاعاتی در نظر گرفته شده اند که با گرهی اطلاعاتی برند در حافظه پیوند دارند و مفهوم آن برند را برای مصرفکننده روشن میسازند.
1-14-2- تداعیهای اصلی برند
زیرمجموعه ای از ویژگیها و مزیت هایی هستند که به بهترین شکل برند و فلسفه آن را معرفی میکنند (کلر، 1391: 81).
تعریف عملیاتی: در این تحقیق تداعیهای اصلی به آن دسته تداعیهایی گفته میشود که در فرآیند اجماع نقشههای انفرادی پاسخ دهندگان به عنوان تداعیهای موجود در نقشه مفهومی نهایی انتخاب میشوند.
1-14-3- قدرت[14]
قدرت به میزان و شدت ارتباط میان تداعی و برند گفته میشود. به عنوان مثال یک تداعی میتواند ارتباط ضعیف و یا قوی با برند داشته باشد. هرچه میزان این قدرت بیشتر باشد دسترسی و استخراج آن نیز ممکنتر و راحتتر خواهد بود (هندرسون، یاکوبوچی، و کالدر[15]، 1998). در تعریفی دیگر قدرت برابر است با میزان تداعیهایی که از یک برند به ذهن خطور میکند (فرنچ و اسمیت[16]، 2010). علاوه بر این قدرت تداعیهای برند تابعی از ساختار شبکه ای تداعیها نیز میباشد (فرنچ و اسمیت، 2013) که در فصل 3 به تفضیل به آن پرداخته شده است.
تعریف عملیاتی: در این تحقیق قدرت تداعیهای برند تابعی از هر سه عامل تعداد تداعیها، قدرت پیوند بین تداعیها و ساختار شبکه ای تداعیها میباشد.این عوامل در یک فرمول اندازه گیری قدرت تداعی برند تجمیع شده است[17].
1-14-4- مطلوبیت[18]
تداعیهای مطلوب از برند آن دسته تداعیاتی هستند که برای مصرفکنندگان جذاب و خواستنی باشند-نظیر راحتی، قابلیت اعتماد، تاثیرگذاری و ظاهر جذاب- و محصول یا خدمت نهایی بتواند با موفقیت آنها را ارائه کرده و توسط برنامههای بازاریابی شرکت مورد پشتیبانی و تاکید قرار گیرد (کلر، 1391: 90). مطلوبیت تداعیهای برند به درک مشتریان و مصرفکنندگان از مثبت و بودن و یا منفی بودن ویژگیهای یک برند گفته میشود چرا که تداعیهای برند از نظر مطلوبیت با یکدیگر متفاوت هستند. برخی از تداعیها از نگاه مشتریان مثبت و برخی دیگر منفیتر از بقیه در نظر گرفته میشوند (داسین و اسمیت[19]، 1994).
تعریف عملیاتی: مطلوبیت در این تحقیق تداعیهای هر دو برند ایرانسل و همراه اول به قضاوت مشترکین این دو اپراتور واگذار شده است چراکه برخی از تداعیها از نگاه مشترکین مثبت و برخی دیگر منفی در نظر گرفته میشوند.
1-14-5- منحصر به فردی[20]
تداعیهای منحصر به فرد هستندکه با برند رقیب مشترک نیستند و بنابراین منبع بالقوهی تمایز محسوب میشوند (فرنچ و اسمیت، 2010).
تعریف عملیاتی: در این تحقیق نقشه مفهومی دو برند همراه اول و ایرانسل در انتها از نظر منحصر به فردی تداعیها مورد ارزیابی قرار گرفتن به این معنا که تداعیهایی که در هردو مشترک بودند شناسایی شده و باقی تداعیها به عنوان تداعیهای منحصر به فرد در نظر گرفته شد
1-14-6- شبکه تداعیهای برند
مدل حافظهی شبکه ای تداعیات ذهنی اولین بار توسط آندرسون (۱۹۸۳) مطرح گردید. این مدل، حافظهی افراد را به عنوان مجموعه ای از گرهها و رشتههای ارتباطی ترسیم میکند. هرکدام از این گرهها نمایانگر مجموعه ای از اطلاعات ذخیره شده هستند که از طریق رشتههای ارتباطی به هم متصل شده اند. این رشتههای ارتباطی از نظر میزان قدرت با هم متفاوت هستند. هر نوع اطلاعاتی اعم از انتزاعی، تصویری و کلامی میتواند در شبکهی حافظه فرد ذخیره شود.
مهمتر آنکه هنگامی که یک تداعی, فراخوان دیگر تداعیهای متصل را تحریک میکند، اطلاعات برند از طریق فرآیند “فعالسازی ” از حافظه به خاطر آورده میشوند. فرآیند فعال سازی از یک تداعی به دیگر تداعیها گسترش مییابد (آندرسون 1983، فرنچ و اسمیت 2013). شبکه تداعیهایهای برند تشکیل دهنده تصویر یک برند در نزد مشتریان است، تعیین کننده منحصر به فرد بودن یک برند است و پیشنهاد دهنده روشهایی است که میتوان به وسیله آنها در یک بازار جایگاه پایداری پیدا کرد (آکر، 1996).
تعریف عملیاتی: در این تحقیق با این فرض که تداعیهای موجود در ذهن مشتریان به صورت شبکه ای ساختار یافته اند، روش BCM به منظور استخراج شبکه تداعیهای برند ایرانسل و همراه اول به کار گرفته شده است با این فرض که یادآوری یک تداعی, فراخوان دیگر تداعیهای متصل را تحریک میکند، اطلاعات برند از طریق فرآیند “فعالسازی” از حافظه به خاطر آورده میشوند.
1-15- فرآیند نقشه مفهومی برند[21]
در این پژوهش هدف اصلی نگاشت (ترسیم) شبکه تداعیهای برند ایرانسل و همراه اول با بهره گرفتن از روش BCM میباشد. روش نقشه مفهومی برند شامل سه گام زیر است:
1.استخراج: در این گام با پرسیدن سوالی باز از پاسخ دهندگان خواسته میشود آنچه با شنیدن نام تجاری شرکت در ذهن آنها شکل میگیرد را بیان کنند. این تداعیهای ذهنی در مرحله بعد مورد استفاده قرار میگیرد.
2.ترسیم نقشه: در این مرحله پاسخ دهندگان میبایست با بهره گرفتن از تداعیهای به دست آمده از مرحله قبل و اتصال آنها به یکدیگر و به برندی که در وسط صفحهی پیش رویشان قرار دارد، نقشه ای را تنظیم کنند.
3.اجماع: با توجه به نقشههای به دست آمده در مرحله قبل، فرآیندی 5 مرحله ای برای اجماع نقشههای پاسخ دهندگان و رسیدن به نقشه مفهومی برند انجام میشود.
1-16- نتیجه گیری
هدف از بیان مطالب در این فصل آشنایی با مسئله تحقیق، اهداف تعیین شده برای پژوهش حاضر، روش تحقیق و بیان کلیتی از فرایند های به کار گرفته له پس از پرداخت ، لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد