مدل سنتی رفتار هزینه، بدون توجه به نقش مدیران در فرایند تعدیل منابع، ارتباطی میان هزینهها و سطوح مختلف فعالیت برقرار می کند. بدلیل رفتار نامنظم برخی هزینهها مدیران تصمیماتی برای تغییر در منابع مربوط به آنها میگیرند. زیرا چنین منابعی را نمیتوان به مقدار کمی، افزایش یا کاهش داد یا تغییرات منابع را با سرعت کافی با تغییرات کوچک تقاضا هماهنگ کرد. بی نظمی هزینهها ممکن است به ظرفیت اضافی یا ظرفیت ناکافی بیانجامد، اما منجر به به چسبندگی هزینهها نمی شود. چسبندگی هزینه بر این علت رخ میدهد که اختلافات نامتعارفی در تعدیل منابع وجود دارد. به عبارت دیگر، عواملی که در تعدیل منابع دخیل هستند از تعدیل کاهش منابع ممانعت به عمل میآورند یا موجب کاهش سرعت انجام تعدیلات کاهش در مقایسه با تعدیلات افزایش میشوند.
شرکتها برای کنار گذاشتن منابع و جایگزینی همان منابع در صورت بازگشت تقاضا به وضعیت اولیه، ناگزیر به تحمل هزینه های تعدیل هستند. هزینه های تعدیل شامل مواردی همچون پرداخت خسارت به کارکنان کنار گذاشته شده و هزینه های جستجو و آموزش کارکنان جدید است. علاوه بر هزینه های ریخته، هزینه های سازمانی مانند تضعیف روحیه کارکنان باقیمانده به دلیل قطع ارتباط با همکاران خود و فرسایش سرمایه انسانی به دلیل از هم گسیختگی گروههای کاری نیز جزئی از هزینه های تعدیل محسوب می شود. از سویی دیگر زمانی که تقاضا افزایش مییابد، مدیران منابع را به میزان کافی افزایش می دهند تا به فروش بیشتری دست یابند اما زمانی که فروش کاهش یابد، عملا برخی منابع قابل استفاده نیست. بدلیل اینکه نوسانات تقاضا تصادفی است و مدیران باید پیش از تصمیم گیری در مورد کاهش منابع، احتمال موقتی بودن کاهش تقاضا را ارزیابی کنند. چسبندگی هزینهها زمانی روی میدهد که به هنگام کاهش تقاضا، مدیران برای اجتناب از هزینه های تعدیل، تصمیم به حفظ منابع بلااستفاده میگیرند. همچنین، جنسن و مکلینگ (۱۹۷۶) اینطور بیان میدارند که تصمیم مدیران به حفظ منابع بلااستفاده ممکن است ناشی از ملاحظات شخصی باشد و نوعی هزینه های نمایندگی ایجاد کند. برخی از مدیران به دلیل ملاحظات شخصی ، تصمیماتی میگیرند که مطلوبیت شخصی آن را افزایش میدهد، ولی از دیدگاه سهامداران بهینه است. هزینه نمایندگی هزینههایی است که به دلیل گرفتن چنین تصمیماتی توسط مدیران به شرکتها تحمیل می شود (مرتضوی،۱۳۹۰).
از طرفی مدیران ممکن است منابع بلااستفاده شرکت را برای جلوگیری از پیامدهای شخصی مانند از دست دادن مقام خود به دلیل کوچک سازی یک بخش یا نگرانی از دست دادن همکاران خود، حفظ کنند که در نهایت به چسبندگی هزینه منجر می شود. پدیده چسبندگی هزینه در شکل ۲-۲ به تصویر کشیده شده است. با توجه به شکل،شرکت در سطح y0 مشغول فعالیت است. همانگونه که مشاهده می شود ، اگر سطح فعالیت، افزایش یابد و به سطح yH برسد رفتار هزینه ها متقارن خواهد شد. اما در صورت کاهش سطح فعالیت yL بسته به شرایط ممکن است سه نوع رفتار هزینه مشاهده شود. خط پررنگ نشان میدهد کاهش هزینه، کمتر از کاهش سطح فعالیت است که حاکی از رفتار چسبنده هزینه است. اگر هزینهها متناسب با سطح فعالیت کاهش یابد رفتار متقارن بروز می کند ودر نهایت، اگر هزینهها بیشتر از کاهش سطح فعالیت،کاهش یابد، نشان دهنده رفتار چسبنده هزینهها است که در شکل با خطچینی نمایش داده شده است.
|
|
| ||||
|
|
|
|
شکل ۲-۲ عدم تقارن هزینهها
۲-۲-۸- تاثیر چسبندگی هزینه بر پیش بینی تحلیلگران
به دلیل عدم کاهش هزینهها چسبندگی هزینهها موجب کاهش بیشتر سود در دوره های کاهش فروش می شود. بافرض اینکه مابقی نمودار توزیع سود کاهش سود، تغییری نکند، کاهش مضاعف سود به دلیل چسبندگی هزینه، نوسان پذیری سود پیش بینی شده را افزایش میدهد. اگر احتمال افزایش یا کاهش سطح فعالیت به مقادیر یکسان برابر باشد. با فرض ثابت ماندن سایر عوامل، چسبندگی هزینه، موجب کاهش بیشتر سود در مقایسه به هزینه های ضد چسبندگی می شود. از این رو در دوره های افزایش سطح فعالیت نیز تحلیلگران سود شرکتی را که هزینههایش چسبنده است، کمتر پیش بینی می کنند و به همین دلیل قدر مطلق خطای پیش بینی سود، هم هنگام افزایش سطح فعالیت و هم هنگام کاهش سطح فعالیت بیشتر خواهد بود (ویس،۲۰۱۰).
شکل۲-۲ نحوه تاثیر چسبندگی هزینه بر خطای پیش بینی سود را به تصویر کشیده. این شکل تابع سود را نشان میدهد. خط پررنگ، مربوط به وضعیت چسبندگی هزینهها و خط چین نشاندهنده وضعیت ضد چسبندگی بودن هزینهها است. با کاهش سطح فعالیت از y0 به y L سود در وضعیت چسبندگی از وضعیت ضدچسبندگی کمتر می شود (نقطه G پائینتر از نقطه E). سود مورد انتظار نیز در حالت چسبندگی کمتر از حالت ضدچسبندگی است (سطح سودآوری FC پائینتر از سطح DB قرار دارد). بنابراین اگر AC و AB به ترتیب قدر مطلق خطای پیش بینی سود در حالت چسبندگی و ضد چسبندگی باشد. طبق نمودار خطای پیش بینی سود در حالت چسبندگی بیشتر است (AC > AB) استدلال مشابهی را میتوان در شرایط کاهش سطح فعالیت نیز به کار گرفت به این ترتیب که اگر FG و DE به ترتیب خطای پیش بینی سود در حالت چسبندگی و ضد چسبندگی باشند، چون FG > DG است خطای پیش بینی سود در وضعیت چسبندگی، بیشتر خواهد بود. مبنای این چسبندگی هزینه ها در صورت هر تغییری در سطح فعالیت موجب افزایش خطای پیش بینی سود می شود.
اگر سرمایه گذاران چنین تصور کنند که در شرکتهایی با هزینه چسبنده تر دقت پیش بینی سود کمتر است، این رفتار هزینه به واکنش آنها نسبت به نوسانات سود تاثیر میگذارد. کاهش پیش بینیپذیری سود به این معنی است که سودهای گزارش شده، اطلاعات مفید کمتری برای ارزیابی و پیش بینی سودهای آتی در اختیار قرار میدهد که به گفته لایپ(۱۹۹۰) این امر موجب کاهش ضریب واکنش سود است(مرتضوی،۱۳۹۰). زیرا شواهد نشان میدهد که ضریب واکنش قیمت سود با افزایش دقت پیش بینیها افزایش مییابد. بنابراین، اگر سرمایه گذاران تصور کنند که چسبندگی هزینه، دقت پیش بینی سود را کاهش میدهد، اطمینان آنها نسبت به سودهای تحقق یافته نیز کاهش مییابد.
[۱] -Lipe
سوالات یا اهداف پایان نامه :
سوال اصلی:
۱- بین ویژگیهای شرکت و ساختار سرمایه آنها چه رابطه ای وجود دارد؟
سوالات فرعی:
۱- بین ساختار هزینه و ساختار سرمایه چه رابطه ای وجود دارد؟
۲- بین اندازه شرکت و ساختار سرمایه چه رابطه ای وجود دارد؟
۳- بین سود آوری شرکت و ساختار سرمایه چه رابطه ای وجود دارد؟
برای پاسخگویی به سوالات بالا فرضیه های زیر تدوین شده است.