سرمایه گذاران نهادی ، در طول بیست سال گذشته ، جزء سهامداران اکثریت قرار گرفته اند ،بنابراین عوامل موثر بر حاکمیت شرکتی را تحت تاثیر قرار داده اند . براساس یک برآورد، حدود نیمی از سهام عادی شرکتهای آمریکایی، در اختیار سهامداران نهادی قرار دارد . سرمایه گذاران نهادی دو انگیزه جهت تامین پرتفوی سرمایه خود دارند : ۱) مسئولیت های خیر خواهانه [۱] ۲ )بازده سرمایه گذاری بالاتر [۲] .
سیاست های پاداش ، این امکان را برای مدیران فراهم می آورد که در پی اطلاعات خصوصی برای بهبود عملکرد خود باشند جستجوی اطلاعات خصوصی توسط سرمایه گذاران نهادی امری مهم تلقی می شود چراکه مزایای بالقوه در ارتباط با این امر در واحد تجاری وجود دارد .
علاوه بر آن مدیران شرکتهای با مالکیت سهامداران نهادی مجبورند جهت کسب رضایت مالکان ، اطلاعات بیشتری را افشا نمایند .
پوند ،۱۹۸۸ نقش جداگانه ای برای سرمایه گذاران نهادی تصور کرده و در فرضیه متضاد در مورد ارتباط بین سطح سرمایه گذاری نهادی و ارزش شرکت مطرح کرده است . او نقش سرمایه گذاران نهادی و سرمایه گذاران عمده و انگیزه های اقتصادی آنها را برای نظارت کارآمد بررسی کرد . فرضیه نظارت کارآمد بیان می کند که با سرمایه گذاری بیشتر سرمایه گذاران نهادی ، نظارت کاراتری توسط آنها اعمال می شود و اختلافات عقیده و مشاجرت نمایندگی به احتمال قوی برطرف می گردد. این فرضیه رابطه مثبتی بین ارزش شرکت و سهامداران نهادی پیش بینی می کند . در مقابل فرضیه های منافع همگرایی بیان می دارد که سهامداران نهادی بزرگ اتحاد و پیوستگی استراتژیکی با مدیریت دارند .این بین ارزش شرکت و سرمایه گذاری نهادی رابطه منفی پیش بینی می کند .
در این راستا رویکنبرگ ۲۰۰۶ ، معتقد است که موثرترین روش برای کسب اطمینان از مدیریت یک شرکت در بازارهای نوظهور ممکن است تمرکز مالکیت باشد ، چرا که سهامداران عمده که بر مدیریت
شرکت با دقت نظارت می کنند ، خودشان در خصوص نحوه اداره شرکت در بسیاری از بازار های نوظهور به صورت داوطلبانه اجرا می شود آیا این امر برای سرمایه گذاران مهم می باشد ؟ بعبارتی آیا نظارت خوب منجر به عملکرد بهتر در بازار های سرمایه می گردد ؟( خدا بخشی ، ۱۳۸۵ ،ص۳۰)۱.
۹-۲ سهامداران نهادی و ترکیب سهامداران
ترکیب سهامداران شرکتهای مختلف متفاوت است ؛ بطوریکه اگر سهامداران یک شرکت را به دو گروه تقسیم نماییم ، یک گروه سهامداران جزء و اشخاص حقیقی هستند که عمدتاً به اطلاعات در دسترس عموم همانند صورت های مالی منتشره اتکا می کنند و گروه دوم سهامداران نهادی هستند که اطلاعات داخلی با ارزش درباره چشم اندازهای آتی و راهبردی تجاری و سرمایه گذاریهای بلند مدت شرکت ، از طریق ارتباط مستقیم با مدیریت شرکت در اختیارشان قرار میگیرد گرایش به مالکیت متمرکز و انتقال آن از اشخاص حقیقی به نهادهای حقوقی ، مکانیزم های حاکمیت شرکتی در امریکا و انگلیس را تحت تاثیر قرار داده است. در همین راستا سرمایه گذاران نهادی ، به عنوان عاملی موثر جهت یکسان سازی علایق مدیریت و سایر سهامداران مطرح می باشند.
امروزه بیش از هر زمان دیگر ، از سرمایه گذاران نهادی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از سازو کارهای حاکمیت شرکتی یاد می شود .سولومون ۲۰۰۷ ، معتقد است مشکلات نمایندگی ناشی از مالکیت پراکنده با وجود سهامداران نهادی که منجر به تمرکز مالکیت شده اند کاهش یافته است ، چرا که آنها مدیریت را تحت نظارت خود قرار می دهند . سهامداران نهادی سرمایه گذاران ، سرمایه گذاران حرفه ای بوده که به اهداف بلند مدت توجه ویژه ای دارند
[۱]. Fiduciary responsibility
[۲]. Private information