عنوان:
اثربخشی آموزش مهارت های پیش از ازدواج بر ملاک های همسرگزینی و رشد فردی دختران مجرد
زمستان 1393
فهرست مطالب
عنوان | صفحه |
چکیده. 1
فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه. 3
بیان مسأله 5
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق. 8
اهداف تحقیق. 9
فرضیه های تحقیق. 10
قلمرو تحقیق 10
قلمرو موضوعی تحقیق 10
قلمرو زمانی تحقیق. 10
قلمرو مکانی تحقیق. 10
استفادهکنندگان از نتایج تحقیق 10
تعریف واژهها و اصطلاحات 11
تعاریف نظری. 11
تعاریف عملیاتی 12
فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه. 14
مبانی نظری ازدواج و آموزش پیش از ازدواج 14
تاریخچه ازدواج 14
تعریف ازدواج 15
ازدواجهای کهن 16
خطوط اصلی تطور 17
شیوه همسرگزینی. 18
ازدواج در ایران. 19
تئوری نیازهای مکمل. 19
تئوری تصور از همسر مطلوب 20
فلسفه ازدواج 22
هدفها و انگیزههای ازدواج و تشکیل خانواده. 23
انگیزههای دیگر. 25
ازدواج و اشکال آن. 25
اقسام ازدواج 26
عوامل مؤثر در ازدواج 27
مهمترین عوامل توافق در ازدواج. 30
عوامل مؤثر ناپایداری و هشداردهنده در ازدواج 33
آموزش پیش از ازدواج 39
گرفتن گواهینامه رانندگی در مقایسه با عقد ازدواج. 41
برنامه ریزی برای شغل و حرفه در قیاس با ازدواج 42
مبانی نظری ملاکهای همسرگزینی. 43
ساختار خانواده و همسرگزینی 43
همسرگزینی در ایران. 44
اصول کلی در انتخاب همسر 45
معیارهای انتخاب همسر. 48
معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام 54
مبانی نظری رشد فردی 64
رشد فردی 64
رشد اجتماعی. 65
ارتباط میان رشد اجتماعی و رشد فردی 70
مهارتهای پیش از ازدواج، ملاکهای همسرگزینی و رشد فردی 70
پیشینه تحقیق 71
پیشینه خارجی تحقیق. 71
پیشینه داخلی تحقیق. 74
جمعبندی. 76
فصل سوم: روش تحقیق
روش تحقیق 78
جامعه آماری 78
نمونه و روش نمونه گیری. 78
ابزار جمعآوری اطلاعات. 78
شیوه اجرا. 80
روشهای تجزیهوتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها 81
ملاحظات اخلاقی. 81
فصل چهارم: تجزیهوتحلیل داده ها
مقدمه. 83
آمار توصیفی . 83
یافته استنباطی. 85
تجزیهوتحلیل داده ها 85
آزمون فرضیه اول 85
آزمون فرضیه دوم 87
ملاک محتوایی. 88
ملاک فرآیندی. 90
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادها
نتیجهگیری 93
نتیجهگیری در مورد فرضیه اول. 93
نتیجهگیری در مورد فرضیه دوم 94
محدودیتهای تحقیق. 95
پیشنهادات کاربردی 95
پیشنهادات پژوهشی 96
منابع
الف) منابع فارسی. 97
الف) منابع انگلیسی. 101
پیوستها 106
چکیده انگلیسی. 116
فهرست جدولها
عنوان | صفحه |
اعتبار (پایایی) پرسشنامه 79
آمار توصیفی پرسشنامه رشد فردی. 83
آمار توصیفی پرسشنامه ملاکهای همسرگزینی 84
آمار توصیفی پرسشنامه ملاکهای محتوایی و فرآیندی 84
آزمون F یا آنوا (ANOVA) پرسشنامه رشد فردی 85
آزمون گروههای مستقل پرسشنامه رشد فردی 86
آزمون F یا آنوا (ANOVA) پرسشنامه ملاکهای همسرگزینی. 87
آزمون گروههای مستقل پرسشنامه ملاکهای همسرگزینی. 88
آزمون F یا آنوا (ANOVA) پرسشنامه ملاکهای محتوایی. 88
آزمون گروههای مستقل پرسشنامه ملاکهای محتوایی. 89
آزمون F یا آنوا (ANOVA) پرسشنامه ملاکهای فرآیندی. 90
آزمون گروههای مستقل پرسشنامه ملاکهای فرآیندی. 91
چکیده
هدف این تحقیق تبیین اثربخشی آموزش مهارتهای پیش از ازدواج بر ملاکهای همسرگزینی و رشد فردی دختران مجرد میباشد. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل میباشد. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق عبارت بودند از: 1) پرسشنامه اولویت بخشی ملاکهای همسرگزینی (رفاهی، ثنایی، پاشاشریفی) 2) پرسشنامه مقیاس اقدام برای رشد فردی (روبیتشک). جامعه آماری تحقیق شامل متقاضیان ازدواج مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهارنکو که طی شهریور ماه تا آبان ماه 1393 مراجعه کردند و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند یا در دسترس استفاده میشود و افراد به صورت تصادفی ساده در دو گروه کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) جایگزین میشوند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که آموزش مهارتهای پیش از ازدواج بر رشد فردی تأثیر معنادار دارد. دیگر نتایج نشان میدهد که آموزش مهارتهای پیش از ازدواج هم بر ملاکهای همسرگزینی و هم بر ملاکهای محتوایی و فرآیندی تأثیر معنادار دارد.
کلید واژهها: آموزش مهارتهای پیش از ازدواج، رشد فردی، ملاکهای همسرگزینی، ملاکهای محتوایی و ملاکهای فرآیندی.
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
معمولاً جامعه را در اولین تقسیمبندی به چند نهاد اصلی تقسیم می کنند. نهاد خانواده، نهاد آموزش، اقتصاد، حکومت و دین، در جوامع پیشرفته نهاد علم نیز در سده اخیر به نهادهای اجتماعی اضافه شده است. نهاد خانواده یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است که با ازدواج آغاز میشود. بنابراین، ازدواج از آنجا که مراسم آغازین این نهاد مهم اجتماعی است، اهمیت بنیادین و پایهای دارد. ازدواج موفق پایه و بنیانی عالی برای ایجاد خانوادهای شاد و مستحکم است و هیچ چیزی در جهان نمیتواند زندگی انسانها را شادابتر و بهتر کند مگر افزایش ازدواجهای موفق (میرمحمدصادقی، 1384).
نیاز به برقراری رابطهای پایدار، صمیمی و توأم با عشق و محبت از مهمترین دلایلی است که سرانجام هر زن و مرد را به سمت انتخاب شریک و ازدواج سوق میدهد و بر همین اساس که بیشتر از 90% جمعیت دنیا حداقل یکبار ازدواج کردهاند (حیدری نسب، 1381). ازدواج خشت بنای خانواده است و در صورتی که بخواهیم در خانواده با مشکلات کمتر و آسیب های کمتری روبرو باشیم، نیاز هست که به امر ازدواج توجه کنیم. توجه به ازدواج، توجه به خانواده است. یکی از مهمترین کارهایی که میتوانیم انجام دهیم آموزش است (میرمحمدصادقی، 1384).
ازدواج مهمترین رویداد زندگی فرد است و مهمترین مرحله چرخهی زندگی خانوادگی محسوب میشود. بدین منظور، وجود مجموعه ای از آگاهیها و اطلاعات در جهت ارتقای کیفیت ازدواج الزامی میباشد (رفاهی، 1387). یکی از راههای آگاهی افراد در آستانه ازدواج که بر نگرشها و انتظارات مطلوب و نامطلوب در ازدواج و زندگی زناشویی تأثیر دارد، آموختن مهارتهای لازم جهت ارتقاء روابط بین فردی از طریق آموزش به آنها میباشد و آموزش پیش از ازدواج نقش مهمی را در این راستا ایفا می کند (خمسه، 1382).
همسرگزینی و پیمان زناشویی هردو نشانه بالیدگی و پیشرفت شخصی میباشند. گزینش همسر بیگمان یکی از مهمترین تصمیمهایی است که ما در زندگی خود میگیریم )بیرشک، 1384). گرچه ازدواج هنوز بخشی از ساختار جامعه است، اما اکنون دیگر والدین و واسطههای ازدواج، انتخاب همسر را تحمیل نمیکنند و در عوض، بیشتر انتخاب آزاد حاکم است یا اینگونه به نظر میرسد )برنشتاین[1] 1994؛ ترجمه سهرابی،1382). ازدواجهای موفق هستند که در آنها ملاکهای انتخاب همسر به درستی رعایت شده باشد و طرفین از ملاکها خود آگاهی و تعریف روشنی داشته باشند )رفاهی، 1387).
اولویتها و ملاکهای همسرگزینی، ادراکاتی در مورد صفات یا ویژگیهایی هستند که از یک معشوقه خیالی یا همسر بالقوه، مطالبه میشوند وتعداد زیادی از این ادراکات به صورت واضحی با هیجانات در ارتباط هستند )باس[2]، 2007 (. در دهههای گذشته رویکردهای متفاوتی در ارتباط با همسرگزینی شکل گرفته است. که هر یک از آنها، فرآیند و چگونگی انتخاب زوجها توسط افراد متفاوت را از دیدگاههای متفاوت مورد تجزیه وتحلیل قرار میدهد. همچنین هر دیدگاه معیارهایی را که هر فرد در هنگام انتخاب همسر مد نظر قرار می دهد، نیز بررسی می کند )دابویس[3]، 2010).
اقدام برای رشد فردی[4] (PGI) که توسط روبیتشک [5](1998) مفهومسازی شده است، نوعی درگیری فعال و قصدمندانه در فرایند رشد فردی و همچنین در فرایند تغییر و رشد به عنوان یک فرد میباشد. این مقیاس از طریق جستجوی فعالانهی تجارب خودرشد دهنده تمایل کلی به بهبود و ارتقاء خودِ فرد دارد و جهتگیریاش به سوی تغییر و رشد در حیطههای مختلف زندگی میباشد و مجموعه ای از مهارتهای گسترش یافته است که شامل شناخت، رفتار، نگرش و انگیزش میشود که یک فرد در هر یک از تجربیات زندگی از خود نشان میدهد (روبیتشک و آشتون[6]، 2009). وقتی که یک فرد به صورت عمدی خودش را درگیر فرآیند رشد می کند، گفته میشود که وی در مسیر فعالیت رشد فردی قرار گرفته است. فعالیت رشد فردی سازهای است که نمایانگر علاقه و توجه فرد به رشد و تغییر در زندگی شخصی خودش به طور کل میباشد. اما می تواند برای رفتار واقعی در حیطههای خاصی از زندگی نیز کاربرد داشته باشد. میتوان به PGI به عنوان سازهای فراشناختی، نوعی آگاهی و کنترلِ درگیری عمدی نگریست، کنترل و آگاهیای که بر روی شناختها و رفتارهای ارتقاءدهندهی رشد در تمام حیطههای زندگی عمل می کند (روبیتشک، 1998) و نشاندهندهی نوعی جهتگیری به سمت درگیری فعالانه و هدفمندانه در فرایند جستجوی رشد میباشد.