برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
فهرست مطالب
چکیده فارسی 1
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1- مقدمه 3
1-2- بیان مسأله 5
1-3- ضرورت و اهمیت موضوع. 7
1-4- اهداف پژوهش 10
1-5- سوال های پژوهش. 10
1-6- فرضیه های پژوهش. 10
1-7- تعریف های مفهومی و عملیاتی 11
فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش
2-1- تعریف هوش و تیز هوشی. 14
2-2 خلاصه ای از نظریات مربوط به تیزهوشان. 15
2-3- ضرورت شناسایی استعداد های درخشان 16
2-4- نقش والدین در تعلیم و تربیت کودکان تیز هوش 17
2-5- علائم تیز هوشی 22
2-6- مشکلات و ناهنجاری های کودکان تیزهوش 23
2-7- خودپنداره. 25
2-8- نظریه های خودپنداره 26
2-9- مفهوم خودپنداره. 27
2-10- آموزش ضروری در انسان 32
2-11- اثرات خودپنداره. 33
2-12- تدارک بافتی که شما را در تغییر دادن خود یاری می کند. 35
2-13- مفهوم خود در جریان ارتباط با دیگران. 36
2-14- مفهوم خود بر اثر تعامل. 37
2-15- حمایت اجتماعی. 39
2-16- ابعاد حمایت اجتماعی 42
2-17- انواع حمایت اجتماعی 43
2-18- مهارت های اجتماعی 44
2-19- تعریف مهارت های اجتماعی 45
2-20- مهارت های اجتماعی در محیط آموزشی. 47
2-21-نقص در مهارت های اجتماعی 48
2-22- مهارت های اجتماعی و بهزیستی روانشناختی. 49
2-23- پیشینه پژوهش 49
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
3-1- نوع پژوهش. 55
3-2- جامعه آماری، 55
3-3- نمونه و روش نمونه گیری 55
3-4- ابزار های اندازه گیری. 55
3-5- شیوه جمع آوری داده. 57
3-6- روش تجزیه و تحلیل داده ها. 57
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
4-1- پیش درآمد 59
4-2- یافته های توصیفی 59
4-3- یافته های استنباطی 64
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- تبیین فرضیه های پژوهش 71
5-2- محدودیت ها و پیشنهاد های پژوهش. 78
منابع 80
پیوستها
پرسشنامه شماره1 (مهارت های اجتماعی ). 91
پرسشنامه شماره2 (حمایت اجتماعی ادراک شده). 97
پرسشنامه شماره 3(خودپنداره). 99
خروجی داده ها. 101
چکیده لاتین. 106
مقدمه
پژوهش ها ی روانشناسی حاکی از آن است که همه کودکانی که به دنیا می آیند دارای توانایی ها ی بالقوه خدادادی هستند، اما این توانایی ها به دلایل گوناگون وراثتی و محیطی در برخی بیشتر و در بعضی کمتر است. تحقیقات انجام گرفته نشان می دهد که اکثریت افراد جامعه دارای هوش و استعداد متوسط و اقلیتی دارای هوش و استعداد بالاتر از متوسط و اقلیت دیگر دارای هوش و استعداد کمتر از متوسط هستند. لذا کودکان تیزهوش، که در مقایسه با کودکان عادی از توانایی های ویژه ای برخوردار هستند و به آموزش و پرورش ویژه ای نیز نیاز دارند(نریمانی و دیگران، 1392). دانش آموزان تیزهوش گروه ناهمگونی هستند که دارای استعدادها و توانایی متنوعی هستند. آن ها به وسیله توانایی استثنایی خود در حیطه های عاطفی، شناختی، فیزیکی شناخته می شوند(هرتز[1]، 2003). پژوهشگران ارتباط بین جنبه های اجتماعی، هیجانی، شناختی کودکان باهوش را به خوبی شناخته و اظهار کرده اند کودکان باهوش نیازمند حمایت معنی دار در طی دوران کودکی هستند تا بتوانند در جنبه های مختلف رشد کنند(براکن و بروان[2]، 2006)
حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان قویترین و نیرومندترین نیروهای مقابلهای برای رویارویی موفقیت آمیز و آسان افراد در زمان درگیری با شرایط تنشزا می باشد که تحمل مشکلات را برای فرد تسهیل می نماید(لی و دیگران[3]، 2007). میزان حمایت اجتماعی ادراک شده هم در آسیب پذیری و هم در مقابله افراد نسبت به تنش نقش دارد. آسیب پذیری جسمی و روانشناختی به موازات کاهش حمایت اجتماعی افزایش می یابد، به این معنی که، حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان سپری در مقابل آشفتگی های زندگی در دنیای پیچیده کنونی عمل می کند. حمایت اجتماعی ادراک شده نه تنها طی دوره فشار روانی بسیار یاری کننده است، بلکه در مواقع آرامش نسبی نیز مفید می باشد(کوترونا[4]، 2007). دینان، آن، گئورگ، مک کال و گیبسون[5](2004) معتقدند که حمایت اجتماعی ادراک شده در کاهش آسیبهای اجتماعی موثر می باشد.
خودپنداره بازنمایی ذهن افراد از خودشان است. به همان صورتی که افراد از دیگران، مکان ها، رویدادها بازنمایی ذهنی دارند، از خودشان نیز بازنمایی ذهنی دارند. خود پنداره از تجربیات و از اندیشیدن به این تجربیات ساخته می شود. افراد برای ساختن خود پنداره به بازخوردی که از کارهای روزمره می گیرند، توجه می کنند. این بازخورد، ویژگی ها و ترجیحات آن ها را نشان می دهد (ویلیامسون، 2006). افراد هنگام اندیشیدن به خود هزاران تجربیات زندگی مجزا را به خاطر نمی آورند، بلکه تجربیاتشان را در نتیجه گیری های کلی انباشته می کنند. آن ها به مرور زمان انواع تجربیات خاص را به بازنمایی کلی از خود تبدیل می کنند. افراد، همین نتیجه گیری های کلی، نه تجربیات خاص را به راحتی به یاد می آورند و از آنها به عنوان عناصری برای ساختن و توصیف کردن خود پنداره استفاده می کنند(ریو،۲۰۰۵؛ به نقل از سیدمحمدی، 1386). خودپنداره مجموعه ای از طرحواره های خود در زمینه ای خاص است. طرحواره ها خود به دو صورت انگیزش به وجود می آورند: خود هماهنگ و خود ممکن.در رابطه با خود هماهنگ، طرحواره ها[6] برای تأیید کردن خود انگاره، رفتار راهدایت می کنند و از وقایعی که بازخوردی می دهند که ممکن است خودانگاره را رد کند، جلوگیری می کنند. به عبارت دیگر، رفتار برای تأیید کردن خودپنداره ی فرد مورد استفاده قرار می گیرد. از طرفی دیگر نقش تقویت مهارت های اجتماعی و اهمیت فراوان آن برای تعاملات اجتماعی مناسب بر کسی پوشیده نیست(پورآقا، 1392).
مهارت اجتماعی، مجموعه رفتارهای آموخته شدهای است که فرد را قادر میسازد با دیگران رابطه اثربخش داشته و از واکنشهای نامعقول اجتماعی خودداری کند. همکاری، مشارکت بادیگران، کمک کردن، تعریف و تمجید کردن از دیگران و قدردانی کردن مثالهایی از این نوع رفتار است. یادگیری رفتارهای فوق و ایجاد رابطه اثربخش با دیگران یکی از بهترین دستاوردهای دوران کودکی است که متأسفانه همه کودکان موفق به فراگیری این مهارتها نمی شوند(الیوت و گرشام[7]، 2002). مهارت های اجتماعی در واقع مجموع رفتارهای مثبت اجتماعی هستند که رضایت از ارتباطات اجتماعی و چگونگی الگوی رفتار اجتماعی فرد را پی ریزی می کنند و اشکال مختلفی دارد. مهارتهای اجتماعی یک نوع رفتار است که در موقعیت های اجتماعی نشان داده می شود. این مهارت ها شامل مهارت های انفرادی وابسته به خود فرد، مهارت های علمی، کنترل گری، سازوکاری و کارآفرینی او می باشد(سیکیر[8] و همکاران، 2009). اسلبی و گوارا[9](2003)