برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
چکیده
هدف : پژوهش حاضر به شناسایی و مقایسه مکانیسم های دفاعی ، سلامت روان و خودافشاگری درافراد راست برتر و چپ برتر پرداخته است . روش: جامعه آماری شامل تمامی کارمندان سازمان بهزیستی شهر تهران و دانشجویان مراجعه کننده به کتابخانه ملی درسال 94-95 بودکه با بهره گرفتن از روش نمونه گیری داوطلبانه (غیر تصادفی) انتخاب شدند.ازتعداد کل 100نفرنمونه انتخاب شد که شامل 50نفر راست برتر و50 نفر چپ برتر بودند. دراین پژوهش از پرسشنامه سبکهای دفاعی DSQ ، پرسشنامه سلامت روان معنوی پور ، خود افشاگری (مهریزی، معنوی پور) و پرسشنامه سنجش برتری نیمکره های مغز (ولزورادلف واگنر) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش آزمون تحلیل واریانس چند متغیری(MANOVA) استفاده شد.یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که سلامت روان در گروه چپ برتر بیشتر از راست برتر است. همچنین سبک دفاعی رشد نایافته در گروه راست برتر بیشتر از چپ برتر است. در بین خرده مقیاسهای خودافشاگری، خرده مقیاسعدم واقع بینی در گروه چپ برتر و راست برتر تفاوت معناداری داشت. میزان عدم واقع بینی در گروه چپ برتر بیشتر از راست برتر است. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت بین مکانیسم های دفاعی ، سلامت روان ، خودافشا گری و نیمکره های مغزی رابطه وجود دارد و بین میانگین کلی مکانیسم های دفاعی ، سلامت روان وخود افشاگری در افراد راست برتر و چپ برتر تفاوت معنا داری وجود دارد.
واژه های کلیدی: مکانیسم های دفاعی ، سلامت روان، خود افشا گری، راست برتر، چپ برتر
1-1-مقدمه:
در سالهای اخیر توجه ویژه ایی به امر سلامت و بهداشت روانی، هم از سوی مقامات دولتی و هم از جانب مردم نشان داده شده است. امروزه با برقراری کلینیک ها ، مراکز مشاوره و روان درمانی، برگزاری کلاس ها، کارگاه ها ، سمینارها و برنامه های آموزشی، گام مهمی برای پیشگیری و یا درمان بیماری ها، معضلات و مشکلات روانی برداشته شده است. به ویژه با مطرح شدن نظریه های مبنی بر تاثیر ذهن بر تن و جسم، به این علم بیشتر پرداخته اند (تاشک،1393).
ازقرن نوزدهم شواهدی وجود دارد که کارکرد نامتقارن مغز را نشان می دهد.بروکا وجکسون دریافتنند که اختلالهای زبان شناختی به دنبال آسیب به نیمکره چپ رخ می دهند. از آن زمان به بعد شواهد بالینی زیادی به دست آمده است که مشاهدات آنها را تایید می کند و تخصص نیمکره راست را در انواع فرآیندهای شناختی غیر کلامی، دیداری- فضایی نشان می دهد (اصلاح کارلاکمه سر،1387).
حجم عمده ایی از یافته ها امروزه مشخص کرده اند که نیمکره های مغز به سبکهای متفاوت و تا حدودی متعارض درونشد های حسی را پردازش و اعمال حرکتی را کنترل می کنند. ازاین روی، هریک از نیمکره ها ابعاد متمایزی از یک داده حسی را استخراج می کنند. در مجموع مطالعات در خصوص جانبی شدن مغز مشخص کرده است که نیمکره چپ بیشتر مستعد پردازش اخبار تحلیلی، متوالی، گزاره ایی و تولید گفتار است و در مقابل نیمکره راست بیشتر مختص ادراک کلی، متقابل و درک روابط ترکیبی است.
در زمینه هشیاری نیز مطالعات انجام شده در خصوص مغز دو نیمه شده، تفاوت سبک آگاهی و نا آگاهی هریک از نیمکره ها رانشان داده اند. سبک شناختی حاکم برنیمکره راست ماهیتی تجسمی و غیرکلامی دارد، و سبک استدلال آن براساس تداعی و نه توالی منطقی و زمانی است. از این روی عملیات نیمکره راست بیشتر با روان تحلیل گری ناهشیار همخوان است.
از آنجا که امروزه توجه و علاقه به مطالعه عدم تقارن نیم کره ای در بین روان شناسان پدیدآمده است و روش های تجربی شامل ارائه مطالب دیداری یا شنیداری است که از لحاظ مکانی به سمت چپ یا راست میدان بینایی آزمودنی ارائه می شود. بدین ترتیب در دسته ایی از مطالعات، اطلاعات به گونه ایی جهت داده می شود که به یک نیمکره مغز منتقل شود، ولی به نیمکره دیگر انتقال صورت نگیرد. بدین ترتیب می توان بین عملکرد در شرایطی که درون داد به نیمکره چپ جهت داده می شود با شرایطی که درون داد به نیمکره راست ارسال می شود مقایسه به عمل آورد (کوهن[1]، 1977).
1-2- بیان مسئله :
مطالعات گسترده در دو دهه گذشته نشان داده اند افشا، چه گفتاری وچه نوشتاری ، عملکردسیستم ایمنی، اعصاب خودمختار و سلامت جسمانی و روانی را بهبود می بخشد(قربانی،1392).
مطالعه درباره افشای هیجان ها به بررسی های علمی داروین در دهه 1870 برمی گردد. بیان هیجان، تجربه هیجان، و برانگیختگی هیجانی سه مولفه اساسی هیجان هستتند و انعکاس هیجانی، مفهوم ثانویه به حساب می آید که اندیشه هایی را درباره این سه مولفه اساسی در برمی گیرد . به عقیده کندی مورو و واتسون ، بیان هیجان، چهار عملکرد اصلی دارد : 1- نظم دهی به برانگیختگی ، 2-درک خود، 3- ارتقاء مهارت های مقابله ای و 4- بهبود در روابط بین فردی (نوربالا، علی پور،شقاقی،نجیمی،آگاه هریس، 90).
برخی پژوهشگران بر این باورند که خودافشا گری[2] یا افشای هیجان ها شامل آن دسته از برداشت هایی است که فرد به گونه ایی آگاهانه و مسوولانه و اختیاری با دیگران در مورد خود در میان می گذارد. به نظر دیگر پژوهشگران ،خود افشاگری باید برای برداشت ها از فردی به کار رود که خود آن را می داند و دیگران احتمالا به آن دسترسی ندارند ویا نمی توانند آن را به راحتی کشف کنند. خود افشا گری به راحتی به فرد اجازه می دهد که به میزان گشودگی یا باز کردن خودرا گسترش دهد و با آگاهی بیشتر به مسائل پیرامون خود بپردازد ، که به تکامل و بالندگی او منجر می شود.مطالعات مختلف نشان داده اند که افشا درباره تجربیات عاطفی و هیجان ها با تقویت فرد برای نفوذ بر خود ، کاهش خلق منفی ، کاهش بازداری، احساس کنترل شخصی و انتخاب رفتارهای سازش یافته را سبب می شود(قربانی،1392).
پایان نامه شناسایی مکانیسم های دفاعی ، سلامت روان و خودافشاگری درافراد راست برتر و چپ برتر